گزارشگر:محمداکرام اندیشمند/ شنبه 3 دلو 1394 - ۰۲ دلو ۱۳۹۴
دینورزی و تدین در جامعۀ متدین و اسلامیِ افغانستان گاهی همراه با جهل، تظاهر و ریاکاری است. افزون بر آن، چه بسا آدمها و حتا گروههای مدعیِ دفاع از دین مبین اسلام، دین را ابزاری در جهتِ اهداف و منافعِ خود میسازند. از شانۀ دین خود را به ثروت و قدرتِ دنیا میرسانند، بر سرِ رقیبان و مخالفانِ این دنیایی خود با شمشیر دین ضربه میزنند و دین را به جای خیر و رحمت و بهجای منبع اخلاق و اصلاح و مرجع آرامش و امتنان، مصدر ترس و خشونت و عاملِ خونریزی و کشتار معرفی میکنند!
طالبان و گروههای تروریستیِ ستیزهجو و خونریز، مصداق این آدمها و این گروهها هستند. ناآگاهی و جهل در دین و در معارف و ضوابط دینی هرچند یک پدیدۀ عمومی در میان بسیاری از مسلمانانِ جهان شمرده میشود، اما نافهمی و جهل دینی در جامعۀ افغانستان، بیشتر از هر جامعه و کشورِ مسلمانِ دیگر است. شاید ناشی از جهل دینی باشد که پدیدههای تظاهر و ریاکاری نسبت به دین در میان جامعۀ متدین و مسلمانِ ما بیشتر از هر جامعۀ اسلامی و دینیِ دیگر به نظر میرسد؛ و در اینجا و در این جامعهیی که رفتارهای روزانه با دهها منهیاتِ دینی همراه است، بیشتر از هر جامعه و کشور دیگرِ اسلامی و بیشتر از هر عرب و عجمِ مسلمان جهان، صدای حمایت و دفاع از دین بلند میشود. شاید سرور دهقان کابلی اینهمه را دیده باشد که به زبان شعر فریاد کرد:
بتخانه نشین استم، از کعبه سخن دارم
عیب است مسلمان را زین کیشی که من دارم
هر هشت بهشت اینجا، در دامن یک مست است
کوثر به گدا بخشد، ساقییی که من دارم
وقتی از دینداری و مسلمانی سخن میرود، همه و یا کم از کم اکثریتِ جامعه علیرغم آنکه هر روز و در زندهگی عادیِ خود دهها منکر و منهیۀ دینی چون: دروغ، غیبت، رشوت، تقلب، دزدی، تهمت، بیعدالتی، ظلم، حقتلفی، بیادبی، مردمآزاری، احتکار، ترک فرایض و واجبات دینی و… را بسیار بهراحتی و بهصورتِ مستمر و مکرر مرتکب میشوند، با حرارت و برافروختهگی به دفاع از دین برمیخیزند. این تظاهر و ریاکاری دینی از سوی برخی دینورزانِ مسلمان در حملۀ خونینِ گروه تروریستی طالبان بر کارمندان تلویزیون طلوع در شبکههای اجتماعی دنیای مجازی مانند فیسبوک، بسیار شگفتآور و پرسشبرانگیز است. اینکه طالبان در توجیه جنایت کشتار خود از ترویج فحشا و فساد و تبلیغ فرهنگ غربی توسط طلوع سخن گفتند، نه تعجببرانگیز است و نه قابل بحث. زیرا گروه طالبان یک گروه تروریستی و جنایتکار هست و عملکردی جز جنایت و کشتار ندارد. اما شگفتآور و پرسشبرانگیز موضعگیری و حرفوحدیثِ آنهاییست که در بیرون از گروه طالبان و حتا در درون نهادهای دولت افغانستان و مؤسسات آموزشی و تحصیلی پایتخت و شهرهای افغانستان و در شبکههای مجازی و حتا شماری از افراد عام در جامعه، حملۀ تروریستی بر کارمندان تلویزیون طلوع را از سوی طالبان در دفاع از دین اسلام و در مخالفت با پدیدۀ نامشروع و غیراسلامی فحشا و فساد تلقی میکنند:
۱- حتا اگر ترویج و اشاعۀ فساد مورد ادعای منتقدینِ طلوع ـ که از دیدگاه اصول و ضوابط دینی، اتهامِ فساد یک بحث جدیست و نیاز به اثبات از منظر شواهد و معیارهای شریعت دارد ـ موجه باشد، آیا اسلام برای مجازات این موضوع، حملۀ انتحاری را وضع کرده است که جمعی گویا بسیار دیندار را این کشتار مشعوف ساخته است؟
۲- آیا دین مقدس و عظیم اسلام در افغانستان با نمایش سریالهای تلویزیونی آنهم سریالهای تلویزیون طلوع و برنامههای تفریحی این تلویزیون به مخاطره میافتد و تهدید میشود که شماری از مسلمانان، کشتار کارمندان طلوع را در جهت دفاع از اسلام میپندارند؟
۳- آیا آنهایی که دینداری و مسلمانی را با نمایش سریال تلویزیونی و اجرای موسیقی و موزیک در خطر و از دست رفته میبینند، دین ورزی و مسلمانیشان بسیار سست و بیریشه نیست؟ آیا آنها در برابر حقانیت و عظمت دین، شک و تردید روا نمیدارند؟ این چگونه دین و دیندارییی است که انتشار سریال و یا آوازِ یک خواننده موجب تضعیف و تهدید آن میشود؟
۴ـ چرا آنهایی که از جنایت طالبان در کشتار کارمندان طلوع فقط به دلیلِ مخالفت با فساد و فحشا به عنوان منکرات اسلامی، حمایت میکنند، در برابر انواع دیگرِ منکرات و منهیاتِ دینی که در بالا تذکر رفت، حساسیت نشان نمیدهند و اظهار مخالفت نمیکنند؟
Comments are closed.