ج­هانی‌ شدن و دیپلماسی فرهنگی

گزارشگر:یک شنبه ۸ حمل 1395 - ۰۷ حمل ۱۳۹۵

بخش هشتم/

mandegar-3نویسنده: هاروی بی. فاین بام
مترجم: نوذر نظری
فرهنگ و تجارت
ایالات متحده تمایل دارد که محصولات و خدمات فرهنگی را در چهارچوب دیگر کالاها و خدمات تجاری ببیند. این روند سیاست ایالات متحده در مذاکرات تجاری دوجانبه و چندجانبه بوده است که باید مورد بازبینی قرار گیرد. رقابت‌پذیری عمومی صنعت سرگرمی امریکا، تکنولوژی‌های نوین و سیاست‌های دیگر کشورها ممکن است سیاست‌های حمایت‌گرایی را خنثا کند، حتا اگر ما به آن‌ها دسترسی پیدا کنیم. اغلب باید محصولات و خدمات فرهنگی را از موافقت‌نامه‌های تجاری معاف و جدا سازیم. حرکت در مسیر کشورهای اروپایی و دیگر کشورها منجر به کنار گذاشتن منبع آزادی می‌شود که لزوماً به منافع تجاری ما حداقل در حوزۀ فرهنگ آسیب نمی‌رساند. این چنین حرکتی باید منجر به خلق اولویت‌های مذاکراتی در دیگر حوزه‌هایی گردد که ما در آن‌ها در جست‌وجوی تجارت آزاد در بخش خدمات هستیم.
دو تکنولوژی که احتمال زیادی دارد حمایت‌گرایی فرهنگی را تباه سازند عبارت‌اند از تکنیک پخش مستقیم ماهواره‌یی یا DBS و تکنیک تراکم دیجیتالی. این دو تکنولوژی به کشورها کمک می‌کنند که شمار برنامه‌های محصول امریکا را که در زمان اولیه نمایش داده می‌شوند، محدود سازند. چنین محدودیت‌هایی صد البته دارای مسأله است.
این‌که آیا یک برنامۀ تلویزیونی که در تلویزیون تری‌استار تهیه شده که یک شبکه با مالکیت شرکت جاپانی سونی است ولی در کالیفرنیا مستقر است، یک برنامۀ امریکایی است یا جاپانی؛ مسأله‌یی است که این محدودیت‌ها با آن مواجه‌اند. حتا اگر شخصی بتواند منشای ملی چنین تولیداتی را مشخص کند، باید گفت که روزهای سهمیه‌های تلویزیونی به‌زودی سرخواهند آمد.
برای بیش از یک دهه تکنیک‌های پخش مستقیم ماهواره‌یی DBS به مصرف‌کننده‌گان اجازه داده‌اند که با نصب دیش‌های کوچک ماهواره‌یی برنامه‌های مختلفی را از شرکت‌های مختلف خصوصی دریافت کنند. برای بسیاری از مشترکین آسیایی و اروپایی، این شرکت‌های پخش مستقیم ماهواره‌یی در کشورهایی مستقرند که خارج از کشور آنان است و رسومات و آداب و سنن آن کشور با آن‌ها متفاوت است. آن‌ها خواستار ترکیب برنامه‌های تولیدی هالیوود با کشور مقصد برطبق قیمت و تقاضای مشتری‌اند.
کمیسیون اروپایی اجازۀ اجرای سهمیه‌بندی‌ها در سطح ملی را برای برنامه‌هایی که به وسیلۀ قانون «تلویزیون بدون مرز» مشروعیت یافته‌اند، صادر کرده است و دادگاه‌های اروپایی سهم قانون‌گذاری ملی را در مورد ماهواره‌ها توسعه داده‌اند. اما واقعیت یک چیز دیگر است. احتمال اندکی وجود دارد که یک کشور بتواند از نقل و انتقالات پخش مستقیم ماهواره‌یی جلوگیری کند. ممانعت از نقل و انتقالات کاری است که با دولت‌های غیردموکراتیک در ارتباط است و از نظر سیاسی کاری دشوار است.
دومین تکنولوژی که به هالیوود مرتبط می‌شود، تراکم دیجیتالی است که عمدتاً میزان اطلاعاتی را که لازم است در یک برنامۀ تلویزیونی ارایه شوند، کاهش می‌دهد. این تکنولوژی ظرفیت را صدها برابر افزایش می‌دهد و میزان تقاضای استفاده از تلویزیون را بالا می‌برد.
بینندگان در این سیستم قادر به انتخاب یک برنامه یا فیلم از یک آرشیو و تماشای آن در هر زمانی که بخواهند هستند. قانون تخصیص ملی در مقابل قانون «تقاضا برای تلویزیون» هم‌زمان با تولید و ارتقای تکنولوژی می‌تواند بی‌معنی شود. مقامات رسمی دولتی در امریکا که مسوول سیاست‌گذاری در عرصۀ ارتباطات راه دور اند نیز سعی دارند ثابت کنند که حامیان هالیوود هستند. از دهۀ ۱۹۸۰ موجی بین‌المللی از خصوصی‌سازی، کشورها را به عنوان مکانی یافته است که فقط مسوول توزیع خدمات عمومی، یا مشتی از کانال‌های مستقل‌اند که کار هماهنگی و تدوین طیفی از شرکت‌های خصوصی در ارایۀ شوهای تلویزیونی را برعهده دارد. این شرکت‌های خصوصی به جای مالیات‌ها، با آگهی‌های تجاری حمایت می‌شوند.
افزایش این شرکت‌های پخش تلویزیونی منجر به افزایش تعداد کانال‌های تلویزیونی شده است در حالی که میزان رشد مخاطبان و تماشاچیان تلویزیونی ثابت مانده است. میزان اندک تماشاگر برای هر کانال به معنی تقسیم و خُرد شدن بازارهاست. شرکت‌ها در مواجهه با کاهش میزان مخاطبان که به کاهش میزان آگاهی‌های تلویزیونی منجر خواهد شد، برای قیمت‌گذاری بر برنامه‌های خود حساس‌تر شده‌اند. (این ادعا را می‌توان با مشاهدۀ مجوز فیلم‌ها دریافت.)
در دنیای با بازارهای خُرد و درآمدهای کوچک‌شدۀ ناشی از آگاهی‌ها، ایالات متحده منافع مشخصی دارد. در حالی که فیلم‌ها و برنامه‌های تلویزیونی امریکایی هزینه‌های تولید و بازاریابی بالاتری از محصولات رقیب دارند، قیمت صدور پروانه‌های تولید و فروش آن‌ها ارزان‌تر است. این به آن دلیل است که تولیدات ایالات متحده در بیشتر بازارهای بزرگ‌تر مستهلک می‌شوند.
امریکا نه تنها یک بازار اولیۀ داخلی بزرگ دارد، بلکه از یک بازار خارجی گسترده نیز برخوردار است. شوهای تلویزیون یک‌بار به شبکه‌ها فروخته می‌شوند و بار دوم برای نمایش مجدد به کانال‌های محلی. نهایتاً هم شوهای تلویزیونی و هم فیلم‌ها به یک بازار بین‌المللی جایگزین فروخته می‌شوند. تنها شرکت‌هایی که امروز می‌توانند به آسانی محصولات فرهنگی را در کل بازار جهانی توزیع کنند، شرکت‌های امریکایی اند. در کنار این حقیقت، ما از نظر اقتصادی چیزهایی برای از دست دادن داریم. حداقل در حوزۀ خدمات و تولیدات فرهنگی از نظر تاریخی، منافعی در تنوع تولیدات و خدمات فرهنگی داریم. اقتصاددانان اغلب یک جمعیت ناهمگن را به عنوان عاملی می‌بینند که به‌ساده‌گی به هزینه‌های حمل و نقل می‌افزایند. به علاوه، تنوعْ خود می‌تواند یک امتیاز باشد.
بخشی از دلیل موفقیت هالیوود این نیست که فقط برای یک بازار بزرگ داخلی محصول تولید می‌کند. کشف انواع گزارش‌ها و داستان‌هایی که به ترکیب‌های متفاوت از مستشرقین، غرب‌شناسان، شهرنشینان یهودی، مهاجران امریکایی، امریکایی‌های آسیایی و افریقایی‌تبار مرتبط می‌شوند، یک کار بی‌اهمیت نیست. در هالیوود این امر نهادینه شده است اگرچه تهیه کننده‌گان اغلب از طرح‌های خود فقط بر اساس این امر که آیا آن‌ها روایت‌های خوبی هستند یا نه، بحث و تفکر می‌کنند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.