گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه ۸ حمل 1395 - ۰۷ حمل ۱۳۹۵
در حالی که هیچ نتیجهیی از نشستهای چهارجانبه به دست نیامده، دولت افغانستان خواهان برگزاری دورِ دیگرِ این نشستها شده است که اینبار در اسلامآباد پاکستان بر اساسِ نوبت برگزار خواهد شد. در عین حال، شورای عالی صلح که به مذاکره با حزب اسلامی شاخۀ حکمتیار ادامه میدهد، گفته است که هنوز به توافقی با این حزب برای پیوستن به روند صلح نزدیک نشده، ولی به گفتوگوهایش با این گروه مخالفِ مسلح دوام خواهد داد.
پیش از این، هیأتی که از جانب آقای حکمتیار برای گفتوگوهای صلح به کابل آمده بود، ابراز امیدواری کرده بود که به زودی گفتوگوهای کابل به نتیجه خواهد رسید و احتمالاً رهبرِ این حزب به روند صلح خواهد پیوست. اما حالا وضعیت چنین نشان میدهد که هنوز اختلافنظرهای شدیدی میان دیدگاههای دو طرف وجود دارد که مانع رسیدنِ آنها به یک توافقِ جامع برای پیوستن این شاخۀ حزب اسلامی به دولت افغانستان میشود.
آقای حکمتیار در مقایسه با دیگر جناحهای مخالفِ مسلح، انگیزۀ چندانی برای جنگ و خشونت ندارد. چهرههای عمدۀ این حزب در چند سالِ پسین در کنار دولت قرار داشته و شاخههایی از آن هم راه خود را ظاهراً از آقای حکمتیار جدا کرده و بیشتر متمایل به شرکت در قدرت سیاسی شدهاند. در همین حال، نوسانات تصمیمگیریهای سیاسیِ آقای حکمتیار نیز مثل همیشه باعث برخی نارضایتیها از او در میان اعضای حزب اسلامی شده و موقعیتِ او را متزلزل کرده است. اعلام حمایت از گروه داعش از سوی آقای حکمتیار، به عنوان یکی دیگر از اشتباههای سیاسیِ سالهای پسینِ او شناخته میشوند که سبب شد به زودی در مورد آن تجدید نظر کند.
از سوی دیگر، آقای حکمتیار از نظر سنی نیز دیگر در موقعیتی قرار ندارد که بتواند به عنوان چهرهیی کاریزماتیک، وارد بازیهای کلانِ سیاسی و نظامی شود. او که بیرون شدنِ سربازان خارجی از افغانستان را همچنان به عنوان یکی از پیششرطهای خود برای پیوستن به روند صلح مطرح میکند، فراموش نباید کرده باشد که فرزندانش با پول همین خارجیها تحصیلاتِ خود را به پایان رساندهاند.
بسیاری از آگاهان سیاسی باور دارند که تمایل دولت برای پیوستن آقای حکمتیار به روند صلح، تمایلی طبیعی و منطقی به نظر نمیرسد. این آگاهان معتقدند که دیگر آقای حکمتیار از چنان وزنی در بازیهای سیاسی برخوردار نیست که پیوستن او به روند صلح تأثیرِ چندانی بر معادلات کشور داشته باشد. پیوستن آقای حکمتیار بیشتر از آنکه برای دولت افغانستان به عنوان برگ برنده شناخته شود، موقعیتِ مناسبی را برای خودش فراهم میسازد که از مخمصۀ سیاسی پیچیده در منطقه پا بیرون بکشد؛ مخمصۀ سیاسییی که بسیار فراتر و پیچیدهتر از چیزیست که آقای حکمتیار حتا تصور و شناختِ کوچکی از آن داشته باشد.
در طول این سالها، تغییرات و جابهجاییهای سیاسیِ زیادی در منطقه و جهان به وقوع پیوسته که شناختِ آنها دیگر با سنجههای دوران جنگ سرد ـ که آقای حکمتیار به آن دوران تعلق دارد ـ امکانپذیر نیست. مخالفت آقای حکمتیار با دولت فعلی که بیشترین اعضای مربوط به حزبِ او را در خود گنجانده، بیشتر به یک لجاجت سیاسیِ بیمفهوم میماند که نمیتوان توجیه منطقپذیری برای آن فراهم کرد.
اما وضعیت طالبان که از گفتوگوهای صلح سر باز زدهاند، ظاهراً با وضعیتِ آقای حکمتیار از زمین تا آسمان فاصله دارد. طالبان در یک تصمیم تازه که ظاهراً آن را از منابع مدیریتیشان در منطقه به دست آوردهاند، از نزدیک شدن به گفتوگوهای صلح خودداری کرده و خود را جریانِ پیروز در جنگ افغانستان دانستهاند. این تصمیم به هیچ صورت نمیتواند تصمیمِ یکجانبۀ طالبان پنداشته شود که چنین با قدرتمندی بخواهند همچنان در صحنۀ جنگ حضور داشته باشند. در تصمیم طالبان، آنانی دخیلاند که پیش از این میگفتند طالبان با خانوادههای خود در کشورشان بهسر میبرند و نمیتوانند از نشستن به پای میز مذاکره اجتناب ورزند.
ولی اکنون اجتنابِ طالبان از شرکت در گفتوگوهای صلح، ریشه در خواستهای کشوری دارد که از این گروه به عنوان ابزار فشار در معادلات سیاسیِ خود استفاده میکند. متأسفانه هنوز دولت افغانستان که همچنان بر طبلِ آغاز گفتوگوهای صلح میکوبد و خواهان برگزاری دورِ دیگری از نشستهای چهارجانبه شده است، نمیداند که واقعاً مشکل در کجاست و چگونه میشود کلید حلِ معمای صلح در افغانستان را بهدست آورد.
راهی را که در حال حاضر دولتمردانِ کشور میپیمایند، بیشتر به یک خودفریبیِ بچهگانه شبیه است که هیچ منطقِ سیاسیِ قابل فهمی آن را رهبری نمیکند. برای دو کشورِ امریکا و چین، شرکت در نشستهای چهارجانبه، بیشتر به یک تفننِ سیاسی شبیه است تا یک واقعیتِ قابل تأملِ منطقهیی که میتواند منافع آنها را تهدید کند. این گفتوگوها اگر برای یک دهۀ دیگر نیز ادامه پیدا کنـد، این کشورها با خونسردی در آن شرکت خواهند کرد، اما در این میان دولت افغانستان است که باید هزینۀ ادامۀ گفتوگوهای صلح را بدون آنکه به نتیجۀ واقعی بینجامد، بپردازد.
اگر دولت افغانستان نتواند به مدیریتِ گفتوگوهای صلح برسد، بدون شک خود و مردمش را با خطر جدیِ ازهمپاشیدهگی مواجه خواهد کرد.
Comments are closed.