- ۱۸ حمل ۱۳۹۵
بخـش سـوم و پایانی/
تفسیر کشفالاسرار و عدهالابرار تألیف ابوالفضل رشیدالدین میبدی بر اساسِ تفسیرخواجه عبدالله انصاری منبعی غنی از تفسیر، تأویل، معارف اسلامی، شعر و ادب عربی و فارسی است. در بین ترجمهها و تفسیرهای معتبر قرآن به زبان فارسی، کشفالاسرار ارزشی والا و مقامی خاص دارد. آنگونه که همهگان میدانند، این کتاب را میبدی در اوایل سال ۵۲۰ هجری آغاز کرده و سرمشقِ او در این کار، تفسیر معروف خواجه عبدالله انصاری بوده است که متأسفانه اکنون به تمامی در دسترس نیست و احتمال دارد که در اثر حوادث روزگار از میان رفته باشد.
این کتاب گنجینۀ گرانبهایی از لغات، امثال، تشبیهات و تعبیرات فارسی است، در عین اینکه واجد مزایای تفاسیر دیگر نیز هست. زیرا همان بحثهایی که در تفاسیر عربی دربارۀ قرائت، شأن نزول، لغت، صرف، نحو و بیان به زبان عربی شده، در این تفسیر به زبان شیرین و روان فارسی ادا شده و حتا اخبار و احادیث و اشعار هم در بیشتر موارد به زبان فارسی ترجمه گردیده است و در نوبت اول، کاملاً دقت و توجه شده که کلمۀ فارسی که در ترجمۀ کلمه عربی قرار میگیرد، برابر با آن بوده باشد که رعایت امانت در سخن خدا بشود، و در بعضی موارد، کلام از سیاق فارسی دور میشود تا این منظور عملی گردد.
این تفسیر از جمله تفاسیری است که در ضمن برخورداری از حلاوت زبان فارسی در بردارندۀ نکات جالب عرفانی، تفسیری، تاریخی و ادبی است و در عین حال، خالی از اشکال نیست و لذاست که این کتاب نگرشی نقدگونه و منصفانه را میطلبد تا با کاوشی دقیق و کندوکاوی عمیق و نگاهی ژرف، نقاط مثبت و منفی آن را بشناسد و سره را از ناسره جدا سازد.
روش تفسیر: میبدی بر اساس تفسیر الهروی خواجه عبدالله انصاری، کتاب کشفالاسرار و عدّهالابرار را در ده مجلد به رشتۀ تحریر در آورده است. اساس کار میبدی در این است که هر آیهیی را سه بار مطرح میکند:
نوبت اول
در نوبت اول، معنی تحتاللفظی آیه (و در عین حال سلیس و روان آن) میآید که در این قسمت، لغات و ترکیبات بسیار جالب فارسی در مقابل کلمات عربی آمده است و شایستۀ تحقیق و تدقیق بسیار است. نخستین و مهمترین نکتهیی که در ترجمۀ قرآن کشفالاسرار در نوبت اول به چشم میخورد، برابرهای پارسی است که میبدی در برگرداندن برخی لغتهای قرآن آورده، و بسا که بعضی از آنها نوساختۀ خود اوست، و نموداری است از شیوۀ واژهسازی پیشینیان. دومین ویژهگی و مزیت قرآنهای مترجم کهنسال تنها در استعمال واژههای زیبا و رسای پارسی نیست، بلکه نکتۀ مهمتر دقت و توجهی است که به ریزهکاریها و ظرایف موجود در آیات قرآن داشتند، و تقوای علمیشان آنان را وامیداشت که این نکات ظریف و دقیق را در ترجمۀ سخن خدا نیز منعکس کنند، تا نکتهیی فرو گذار نشود، و قصور یا تقصیری متوجه آنان نگردد.
اگر روزی فرا رسد که لغات قرآنی این تفسیر و معانی فارسیِ آن بهصورت فرهنگی درآید، آن کتاب فرهنگ از کتب نفیس و ارزشمند لغت خواهد بود، و در ضمن این نتیجه گرفته میشود که زبان فارسی بهحدی توانا و مایهور است که برای هر نوع معنی لغتی سزاوار که رسانندۀ آن معنی باشد، دارد. خاصه آنکه ترکیب در زبان فارسی باعث شده که هر معنی و مفهومی را بتوان برای آن لغت ساخت و این پاسخی است به آنان که معتقدند زبان فارسی باید از زبانهای دیگر دریوزهگری کند. و نیز لغات و ترکیبات فارسی که در این کتاب بهکار رفته اگر جمعآوری گردد و موارد استعمال آن تفحص و بررسی گردد، به سرمایۀ لغوی زبان فارسی افزوده میشود. خاصه آنکه این لغات از نظر سبکشناسی، نمودارِ یک دورۀ خاص از نثر فارسی میباشد، و حتا از نظر لهجهشناسی نیز استفادۀ شایانی برده میشود. آنان که به کار دستور زبان میپردازند، این کتاب منبع سرشاری برای آنان خواهد بود؛ زیرا خصایص صرفی و نحویِ آن بیحدوشمار است و همچنین برای سبکشناسی که در زبان فارسی فنی نوین است و در تکمیل آن نیازمند به مآخذ و منابع بسیاری از نظم و نثر فارسی هستیم، این کتاب بسیار مفید است. در این کتاب، به نکات سبکییی برخورد میکنیم که نظیر آن را در کتب انگشتشماری مانند تاریخ بیهقی و تذکرهالاولیای شیخ عطار شاید بتوانیم بیابیم.
نوبت دوم
دفعۀ دوم یعنی در نوبت ثانیه شأن نزول آیه و ناسخ و منسوخ بودنِ آن و تفسیر آن از نظر شرعی و اقوالِ مفسران آمده است که در حقیقت، بخش اعظم کتاب صرف این قسمت شده است و هم در این قسمت است که احادیث نبوی و اقوال صحابه و بزرگانِ دین میآید و کتاب را از معارف اسلامی سرشار میکند، البته احادیث مجعول و سخنان بیهویت نیز در این میان بسیار است اما غلبه با احادیث صحیح و سخنان با مأخذ است. این قسمت هم از نظر زبان فارسی کماهمیت نیست.
از این گذشته در این قسمت از کتاب به مطالب فقهیِ بسیاری برخورد میکنیم و مولف هرچند در مسایل فقهی آرای شافعی را ترجیح میدهد، ولی از ذکر اقوال فقهای دیگر خودداری نمیکند. و همچنین در مسایل کلامی، او متمایل به کلام اشعری است ولی اقوال قدریان و اهل اعتزال را هم ذکر میکند و سپس به ردّ آن میپردازد. نه تنها در این کتاب ردّ بر قدریان و معتزلیان دیده میشود، بلکه ردّ فلاسفه و زنادقه و جهمیه و دیگر فِرق نیز به چشم میخورد که برای کسانی که در ملل و نحل اهتمام میورزند، این ایرادها سودمند است.
بیشتر اشعار عربی که در این کتاب بهکار رفته، یا ترجمه شعری آن پس از آن آورده شده و یا به نثر روان رسایی به فارسی برگردانده شده و این مطلب وقتی ضمیمه با ترجمۀ تحتاللفظی آیات و احادیث شود، مترجمان عربی و دانشجویان ادب فارسی و عربی را سود بسیار میبخشد.
در این بخش، عشق و محبت میبدی به خاندان پیامبر گرامی(ص) تبلور مینماید و فضایل بیشماری به عنوان شأن نزول آیات ویژۀ پنج تن آل عبا و اصحاب کسا نقل مینماید. وی دیباچۀ کلام خود را به خوبی میگشاید و با نگارش جملۀ «خیر کلمات الله اشکر علی ما افتتح به القرآن من الحمد فالحمد لله ربّ العالمین و الصلوه علی رسوله محمد و آله اجمعین اما بعد…»( میبدی،ج ۱ / ۱) عمل به این سخن مروی از صاحب شریعت رسول خاتم(ص) کرده است که فرمود: به هنگام درود فرستادن بر من آن را ناقص نگویید، بلکه بر خاندان من نیز درود فرستید و آنان را از من جدا مسازید، همانا که در روز قیامت تمامی سببها و نسبها جز سبب و نسب من وجود نخواهد داشت.
نکات تاریخی بسیار جالب و قابل توجه و دقت نظر در رابطه با برخی از فضایل آل پیامبر که گاه با نثر ادبی فوقالعاده زیبایی مشحون و آمیخته شده است، در این تفسیر به چشم میخورد که به عنوان نمونه به بعضی از آنها فهرستوار اشاره میگردد، ماجرای مباهلۀ پیامبر (ص) و اصحاب کسا را با ترسایان نجران مطرح میسازد و داستان عقد اخوت را که حضرت رسول(ص) در مدینه انجام داد و میان مهاجران و انصار برادری برقرار کرد و افرادی را که با هم تناسب داشتند، به برادری ایمانی گزینش کرد و علی(ک) را که سی سال از آن حضرت کوچکتر بود، برادر خویش انتخاب نمود.
ولایت علی بر مومنان را در شأن نزول آیه ۵۵ مائده نقل فرموده و آیۀ نجوا را ویژۀ حضرت علی میداند و از نقش و تأثیر بهسزای علی در فتح خیبر و از فضایل و محاسن فاطمۀ زهرا و حسن و حسین علیهمالسلام آنقدر بیان میکند که به عنوان ویژهگی این تفسیر به حساب میآید.
او در یکجا چنین نوشته است: «علی مرتضی ابن عم مصطفی شوهر خاتون قیامت فاطمه زهرا که خلافت را حارس بود و اولیا را صدر و بدر بود… رقیب عصمت و نبوت بود، عنصر علم و حکمت بود، اخلاص و صدق و یقین و توکل و تقوی و ورع شعار و دثار وی بود، حیدر کرار بود صاحب ذوالفقار بود، سید مهاجر و انصار بود. (میبدی،ج ۳ / ۱۵۰)
نوبت سوم
دفعۀ سوم یعنی در نوبت ثالث چند آیه که در نوبت اول آمده است، از نظر عرفانی مورد بحث قرار گرفته است و در این قسمت به اشعار عربی و فارسی فراوانی برمیخوریم که تفسیر را از حالت یکنواختی بیرون میآورد و هنر نویسندهگی و ذوق میبدی و تأثّر او از خواجه عبدالله را نشان میدهد و این قسمت را باید شاهکاری در تفسیر و نویسندهگی و ذوقیات دانست. اما چنانکه اشاره شد همه آیات قرآنی در این قسمت مطرح نشده است.
در نوبت سوم، مطالب شیرین و دلپذیر و داستانهای اخلاقی فراوان آورده است که سختترین دلها را نرم میکند و آدمی هنگام مطالعۀ آن، خود را فراموش میکند و این داستانهای جذاب و حکایات جالب که در نوبت سوم آمده، اگر گردآوری شود، خود مجموعۀ نفیسی از حکمت و عرفان عملی خواهد بود. و برای آنان که با آثار مولوی، حافظ و عطار دمسازند و به اصطلاحات عرفانی آشنایند، کاملاً آشکار است که اینگونه داستانها و مطالب چهقدر دلپذیر و روحبخش میباشد.
نتیجهگیری
همانگونه که ملاحظه گردید، قرن پنجم تا اوایل قرن هفتم یکی از مهمترین دورانهای کمال و توسعۀ نثر فارسی محسوب میشود. در این دوره نویسندهگان بزرگ در زبان فارسی ظهور کرده و آثار گوناگون و متنوع از خود برجای نهادهاند. تألیف کتاب در موضوعات مختلف علمی متداول گردید و اکثر مسایل اجتماعی، حکمی، کلامی و عرفانی و علمی و ادبی نوشته شد. رواج تصوف در این عهد هم یکی از اسباب و علل مهم برای رواج نثر و تألیف کتب و مقالاتی به پارسی گردید. چنانکه از اوایل این دوره تا پایان این عهد، چندین کتاب معتبر متصوفه به نثر فارسی نوشته شد و در آنها از مسایل مختلف مانند بیان اصول تصوف و عرفان و شرح احوال متصوفه سخن به میان رفت.
کتابهای این دوره در عین سادهگی الفاظ، از حیث دقت در معانی و مضامین، به دنبال آرایش معنوی و لفظی بودند. علاوه بر آن شیوۀ سجع در نثر رایج گردید. در بین نویسندهگان این عصر، آثار غزالی از وجوه مختلف قابل بررسی است و در آن به مواردی همچون تصوف، تفسیر و کلام و عقاید خاصِ او در باب حکمت اشاره شده است.
قرن پنجم هجری، زمانی است که نوشتن تفاسیر رونق فراوان یافته بود، از جمله تفسیر خواجه عبدالله انصاری، که در دوران بعد ملاک کار رشیدالدین میبدی در نوشتن کشفالاسرار گردید. کشفالاسرار میبدی از جمله مهمترین تفاسیر پارسی این دوره است. میبدی در حقیقت به شرح کتاب خواجه عبدالله در تفسیر قران نظر داشته است و همچنین آثار عینالقضات در این عهد حاوی عقاید و آرای او در مسایل مختلف مربوط به تصوف و مسایل اعتقادی است.
نویسندهگان معروفِ این دوره، نظیر محمد غزالی، شیخ احمد جام، رشیدالدین میبدی، احمد غزالی، عینالقضات همدانی، سنایی و… در زمینههای مختلف، حکمی، اخلاقی، فلسفی و عرفانی آثاری از خود برجای نهادهاند که آثار بعضی از آنها زبانزد خاص و عام گردیده است.
منابع و مآخذ:
عینالقضات همدانی(۱۳۸۵). قاسم انصاری، دفاعیات عینالقضاه همدانی(شکوی الغریب) جلد ۱، تهران: انتشارات منوچهری
حبیبی، عبدالحی(۱۳۵۹). ج۱، مقدمه بر روضهالفریقین ابوالرجاء مؤمل بن مسرور خمرکی مروی، تهران
احمد جام، شیخ(۱۳۶۸). انسالتائبین، ج۱، به کوشش علی فاضل، تهران
غزالی طوسی، ابوحامد امام محمد(۱۳۸۲). کیمیای سعادت، به کوشش حسین خدیو جم، چاپ دهم، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
————.(۱۳۳۳). مکاتیب فارسی غزالی، به اهتمام عباس اقبال، تهران: کتابفروشی سینا
صنعتی نیا، فاطمه(۱۳۶۹). مآخذ و تمثیلات مثنویهای عطار، تهران، انتشارات زوار
تقوی، محمد (۱۳۸۵). قصهپردازی سنایی، مجموعه مقالات مندرج در شوریدهای در غزنه، تهران، انتشارات سخن
انصاری، خواجه عبدالله (۱۳۸۶). طبقاتالصوفیه، چاپ محمدسرور مولایی، تهران
—————-(۱۳۶۲). طبقاتالصوفیه، عبدالحی حبیبی، تهران
شریعت، محمد جواد(۱۳۶۵). کشفالاسرار و عدّهالابرار، تهران: امیرکبیر
پورجوادی، نصرالله(۱۳۸۱). پژوهشهایی دربارۀ محمد غزالی و فخر رازی، تهران: مرکز نشر دانشگاهی
بدوی، عبدالرحمان(۱۹۷۷). مؤلفات الغزالی، کویت: وکاله المطبوعات
ابوالمعالی عبدالله بن محمد میانجی همدانی، عین القضات(۱۳۴۱)، تمهیدات، با مقدمه و تصحیح و تحشیه و تعلیق عفیف عسیران، چاپ دوم، تهران: کتابخانۀ منوچهری
سنایی، مجدود بن آدم(۱۳۶۳). دیوان، چاپ استاد مدرس رضوی، چاپ پنجم، تهران: سنایی
مجلات:
دانشنامۀ قرآن و قرآنپژوهی، بهاءالدین خرمشاهی، جلد اول، تفسیر کشفالاسرار و عدّهالابرار، ص۷۴۱
رکنی، محمد مهدی(۱۳۷۲). ویژهگیهای ترجمۀ قرآن در تفسیر کشفالاسرار، مترجم، سال سوم، شماره دهم، تابستان ۱۳۷۲.
Comments are closed.