در مسـیر پیروزی

گزارشگر:حامد علمی - ۱۳ عقرب ۱۳۹۱

بخش چهل‌وهفتم

داکتر حق‌شناس، راست می‌گوید. پروفیسور سیاف با چند تن از قربانیان حادثه، روابطی نزدیک و دوستانه داشت. بر اساس گفته‌های مولوی میر حمزه، یکی از پیش‌کسوتان نهضت اسلامی افغانستان، زمانی که عده‌یی از رهبران نهضت اسلامی در زمان حکومت محمد داوود دستگیر شدند، جوانان نهضت اسلامی مسوولیت وارسی خانواده‌ها و رسانیدن لباس و سایر مواد اولیه را برای زندانیان به دوش گرفتند. اسلام‌الدین خان علاوه بر این‌که با کمک‌های نقدی، خانواده‌های رهبران نهضت اسلامی را یاری می‌رسانید، شخصاً به زندان دهمزنگ می‌رفت و لباس‌های استاد سیاف را با خود برده و به‌دستان خویش آن‌ها را می‌شست و این عمل را یک ثواب و افتخار می‌پنداشت. (۱۳)
ولی نویسنده توانای کشور، داکتر حق‌شناس، ادعا دارد که اشتراک نکردن پروفیسور سیاف عبارت از نزدیکیِ او با انجنیر گلبدین حکمتیار بوده است.
ولی اکثراً به این باور بودند که استاد سیاف، شخصی ماجراجو و شرطلب نیست و هیچ‌گاه نخواسته است که در اختلافات داخلیِ جهاد طرف واقع شود؛ بنابران با یک حضور چند دقیقه‌یی، هم خرما به‌دست آورد و هم یار را نرنجانید. از طرف دیگر، استاد سیاف صدر اعظم حکومت موقت بود و نمی‌خواست به آسانی پایه‌های لرزان حکومتش را سست‌تر سازد و وزیر خارجه مقتدر و فعالش را رایگان از دست بدهد. اما بعد زمانی که هیات مجاهدین به‌خاطر تحقیق درباره فاجعه تخار تعیین گردید و قطعنامه‌یی به امضا رسید، پروفیسور سیاف در زیر آن امضا و قطعنامه را صادر کرد.
قطعنامه حکومت موقت درباره فاجعه تخار، به طور ذیل صادرگردید:
«برادران گرامی!
از آن‌جایی که جهاد مقدس خود را به‌خاطر نابودی کفر و الحاد و محو آثار نکبت‌بار آن و به منظور قایم نمودنِ نظام والای اسلامی آغاز نموده‌ایم و در طول این مبارزه مسلحانه، وطن ما ویران گردیده و بیشتر از یک‌ونیم میلیون شهید و تقریباً شش میلیون آواره و صدها هزار یتیم و بیوه داشته و هزاران رنج و محنت دیگر را در این راه متحمل شده‌ایم و فعلاً به منزل مقصود نزدیک شده و زمینه برای تحقق آرمان‌ها و اهداف ارزنده ما مساعد شده می‌رود، نباید گذاشت در اثر اختلافات و منازعات داخلیِ ما این فرصت مناسب را بر خود فوت نموده و ثمره و نتیجه این‌همه تکالیف و قربانی‌ها را به باد فنا دهیم. بالخاصه در این شرایط حساس که از یک‌طرف دشمنان اسلام همه دست به دست هم داده‌اند تا خرمن امیدهای دیرینه ما را آتش زنند و از سوی دیگر، یک هزار میلیون مسلمان با درد، به فکر نتایج آزادی‌بخش این جهاد مقدس بوده و منتظر آن‌اند تا روزی باز رسد که فرزندان امت مسلمه در زیر سایه دولت قرآن به‌سر برند، همه باید دست برادری و اخوت را به‌هم داده، اختلافات و مشاکل داخلیِ خود را در پرتو احکام شریعت غرای محمدی حل نموده و از خود راه‌های حل دیگری جست‌وجو نکنیم. ما در حالی که از وقوع حادثه المناک تخار شدیداً متاثر بوده و آن را یک فاجعه دردناک در ساحه جهاد می‌دانیم، اینک به حکم نص قرآن حل آن را به شریعت حواله نموده و به این منظور به تشکیل یک محکمه شرعی پرداختیم.
ما در پهلوی این‌که تعهد نموده‌ایم که به حکم این محکمه شرعیِ به رضا و رغبتِ ما تشکیل گردیده، گردن می‌نهیم و در تنفیذ آن مردانه‌وار اقدام می‌کنیم، از همه شما به‌صورت اکیداً تقاضا نموده و به همهتان دستور می‌دهیم که هیچ نوع تعاون و همکاری را از این محکمه دریغ ننموده و زمینه را برای تحقق و بررسیِ درست و صدور حکم مناسب برای‌شان فراهم سازید و از همین حالا برای‌تان به شکل یک ابلاغیه اعلان می‌داریم که هیچ‌یک از طرفین حق تحریک بر ضد یکدیگر را نداشته و همه باید از هر نوع عمل و اقدام علیه یکدیگر اجتناب ورزیده و به هیچ وجه به چنان کاری اقدام نکنند که مستقیماً و یا بالواسطه باعث درگیری و احداث فتنه‌ها می‌گردد. بگذارید همه منتظر صدور حکم شرعی این محکمه باشیم…

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.