افغانسـتان به روایتـی دیگر صداهای مترقی

گزارشگر:چهارشنبه 22 ثور 1395 - ۲۱ ثور ۱۳۹۵

بخش هفتم/

mandegar-3کمپاین ”افغانستان به روایت دیگر“ از سوی بنیاد آرمانشهر در آستانۀ سومین دور از انتخابات ریاست جمهوری افغانستان راه‌اندازی شد و از همکاری فدراسیون بین‌المللی جامعه‌های حقوق بشر بهره برد. در چارچوب این کمپاین، بیش از ۱۰۰ مصاحبه با شماری از نویسنده‌گان، فعالین حقوق بشر، فعالین جامعۀ مدنی، و سیاست‌مداران کشور در مورد وضعیت حقوق بشر در افغانستان و نگرانی‌ها و امیدها انجام شد که قسمتِ زیادی از این مصاحبه‌ها قبلاً در همین روزنامه منتشر شده است. اینک جمع‌بندیِ مفصلی از مباحث مطرح شده در گفت‌وگوها تهیه شده که در ۱۸ بخش از طریق این روزنامه در خدمت علاقه‌مندان قرار می‌گیرد؛ ما می‌خواهیم از این طریق، صدای نخبه‌گان کشور را به گوش مردم، دولت و جامعۀ بین‌المللی برسانیم. برای خواندن مجموعۀ این مصاحبه‌ها و گزارش کامل به این لینک مراجعه کنید: http://openasia.org/item/16511

 مسالۀ زن چندوجهی است
سنت‏های ریشه‏دار مردسالارانه که در تمام جامعه رسوخ کرده‏اند و نیروهایی که از این سنت‏ها حفاظت می‏کنند، برتری یافتنِ ساختار قبیله‏یی بر حقوق قانونی و شهروندی و خوانش‏های زن‌ستیزانۀ دینی و ایدیولوژیک در افغانستان مسایلی هستند که موضوع نقد بسیاری از نیروهای مترقی قرار گرفته‏اند. آن‏ها معتقدند عدم تفکیک دین از سیاست و فقدان قرائت اعتدالی و رسمی از دین، شرایط را برای جولان تفکرات سرکوب‌گری که زنان را از حقوق انسانی خود محروم می‏کند، فراهم کرده است.
به تبع این شرایط، جامعه آموزه‏هایی را به زنان منتقل و آن‏ها را طبق این سنت‏ها جامعه‏پذیر کرده است که نتیجۀ آن، عدم آگاهی و اعتماد به نفس لازم در آن‏ها برای ایجاد تغییر و در نهایت تداوم بخشیدن به شرایط موجود است. برای رفع این بازدارنده‏ها، خواست آموزش زنان توسط اکثریت فعالان مطرح می‏شود اما در راه آموزش نیز موانعی برمی‏شمرند، یکی از آن‏ها مشکلاتی است که سر راه گسترش مکاتب و حضور دختران و زنان برای سوادآموزی وجود دارد. مانع دیگر آن، نوعی ساختار آموزشی در افغانستان است که شاکله‏یی مردسالارانه داشته و به بازتولید کلیشه‏های جنسیتی جامعۀ سنتی می‏پردازد.
اما آموزش از نظر بسیاری از فعالان جامعۀ افغانستان تنها مقدمه‏یی است برای رهایی زنان از وابسته‌گی در عرصه‏های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی. این حضور مستقیم و مشارکت در حوزه‏های گوناگون، همان چیزی است که به اذعان روشن‌فکران کشور به تغییرات عمیق‏تری منتج خواهد شد. نکتۀ دیگر که از نظر تحلیل‏گران شرایط کنونی جامعۀ افغانستان شایان توجه بسیار است، میزان خشونتی است که به صورت ساختاری بر زنان اعمال می‏شود و از آن‌جا که این خشونت در نبود مکانیزم‏های حمایتی رخ می‏دهد و ناامنی را در کل جامعه تسری می‏دهد، راهی جز بازنگری سیستم حقوقی کشور و ضمانت‏های اجرایی برای مقابله با خشونت نخواهد داشت.
 ۳٫ مطالبات زنان افغانستان، بازتابی از تغییرات اجتماعی
جنسیت از جمله متغیرهایی‌ست که می‏تواند پایه‏یی برای سامان‌دهی مطالبات قرار گیرد. نهادینه شدنِ ارزش‏های نوین و فراگیر شدنِ آن‏ها و شکل گرفتن خواسته‏های متعاقبِ آن در حوزۀ زنان، فرایندی است که به تغییرات عمیق‏تری در آینده منجر می‏شود. زنان افغانستان هم بیش از گذشته چه به صورت فردی و چه با شکل دادن نهادها به صورت جمعی، در حال مطرح کردن خواسته‏هایی هستند که نشان از تحولات ریشه‏داری دارد که هم قدرت‏های سیاسی داخلی و هم جامعۀ جهانی نمی‏توانند از آن غفلت کنند؛ چرا که در این صورت بخش تأثیرگذاری از جامعه را نادیده می‏گیرند که ممکن است برهم‌زنندۀ معادلات آن‏ها باشد.
می‏توان گفت این مطالبات امروزه به صورتِ تقریبی در تمام عرصه‏های اجتماعی وجود دارند و از عرصۀ فرهنگ و آموزش گرفته تا عرصه‏های کاری و اقتصادی در حالِ گسترش هستند. شاید میان گسترده‌گی مطالبات اجتماعی و عملی کردن آن‏ها، بسته به فراهم بودن زمینه‏های آن، زمانی گاه کوتاه و گاه طولانی فاصله رخ دهد اما شکل‏گیری آن امری است که در نهایت تغییر را در پی دارد.
 بازخوانی تفسیرهای مردانه از دین
زنان افغانستان در بسیاری مواقع، قربانی خشونت‏های افراطیون مذهبی بوده‏اند. این نگاه، مذهب را با هدف سیاسی مورد استفاده قرار می‏دهد و انسان‏ها و خاصه زنان را با رویکردی قیم‏مآبانه از بسیاری حقوق اولیه محروم می‏کند. در این شرایط، تغییر نگاه به دین و رعایت کرامتِ انسانی زنان، یکی از خواسته‏های جامعۀ زنان افغانستان و روشن‌فکران به شمار می‏رود. سلب قدرت از آنان که از خشونت حمایت می‏کنند، مبارزۀ سیستماتیک با این برداشت‏های زن‏ستیزانه و حتا حضور زنان صاحب‏نظر در حوزۀ دین، از مطالباتی است که برآورده شدن آن از نظر کنش‌گرانِ جامعۀ افغانستان، گام مهمی در اصلاحات فرهنگی جامعه خواهد بود.
حمیرا قادری می‏گوید: “اولین مطالبۀ من بازخوانی اسلام است. تفسیرهای مردانه به وسیلۀ نواندیشان تغییر یابد و ملاهایی که امروز در رأس هستند و انتحار را حمایت می‏کنند، با آن‌که می‏دانند غلط است ولی جرأت یک فتوا علیه آن را ندارند، باید از سیستم کنار زده شوند و اسلام با اصلِ خود در کشور حاکم شود. در این صورت، من در این کشور مصون هستم. اصل اسلام گفته است «برای تحصیل علم به چین هم باید بروید»، در حالی که شما برای اسلام دختران‏تان را از ترکیه می‏خواهید تا درس نخوانند”.
نعیم نظری، رییس شبکۀ جامعۀ مدنی و حقوق بشر، نقش دولت را در این زمینه گوش‌زد می‏کند: “دولت افغانستان باید در زمینۀ مبارزه با قرائت‏های تندروانۀ دینی اقدام جدی کند. اگر فهم دینی مردم متحول نشود، ما هرگز شاهد تحول فرهنگی و اجتماعی در افغانستان نخواهیم بود”.
اما مجیب رحمان، مترجم و نویسنده، به نقش خودِ زنان هم اشاره دارد و آرزو می‏کند زنان افغانستان مانند زنان مالزی یک قرائتِ جدید از دین ارایه کنند: “شماری از زنان در مالزی این پرسش را مطرح کردند که آیا واقعاً حقوق زنان از نظر دین همین است که مردان می‏گویند، یا این‏که خدا هم به حقوق زنان، به‏عنوان انسان و بند‏گانش، توجه کرده است؟”
 جایگاه اقتصادی زنان روشن شود
تعداد زیادی از زنانِ افغانستان به کارهای خانه‌گیِ سنگینی می‏پردازند و موقعیت اقتصادی و به تبع آن، اجتماعی نامناسبی دارند و دسترسی بخشی از آن‏ها که در مناطق دورافتاده به سر می‏برند، به خدمات رفاهی بسیار اندک است. رسیدن به خودکفایی اقتصادی، حضور در بازار کار، توجه به حقوق زنانی که بار مضاعفی بر دوش دارند اما بهرۀ اقتصادی نمی‏برند، از بین رفتن قبحِ برخی از کارهای اقتصادی سالم مانند فروشنده‌گی فارغ از جنسیت افراد، بخشی از خواسته‏هایی است که زمزمه‏های آن در جامعه و از زبان برخی از فعالان جامعۀ افغانستان به گوش می‏رسد.
دگرجنرال غلام حسین فخری، رییس عمومی ادارۀ عالی مبارزه علیه فساد اداری نیز می‏گوید: “فکر می‏کنم تا زمانی که زنان استقلال اقتصادی خویش را به دست نیاورند، نمی‏توانند به هیچ خواست سیاسی و اجتماعی برسند. باید برای زنان زمینۀ کار و اشتغال ایجاد شود”.
پرتو نادری از حاکم نبودن زنِ افغانستان بر سرنوشتِ خود گلایه می‏کند و معتقد است: “حق کار و کسب درآمد، یکی دیگر از حقوق پایه‏یی زنان است. یکی از دلایلی که زنان همچنان محکوم به برده بودن و حقارت‏اند، پدیده‏یی به نام نفقه است. زنان به صورت سیستماتیک در زیر چرخۀ قدرت مالی مردان له می‏شوند”.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.