- ۱۶ عقرب ۱۳۹۱
فرنگیها یک مقوله ساخته اند که میگویند: «القاعده را سیا ساخته است و سازمان امنیت داخلی آن را میپالد». این مقوله بخشی مهمی از افکار عمومی جوامع غربی را نشان میدهد که ریشه در بازیهای متناقض کشورهای تصمیم گیرنده و نهادهای معتبر جهانی دارد.
کشورهای بزرگ و نهادهای معتبر جهانی معمولاً سیاستهایی را پیاده میکنند که به رغم تشخیص مردم از نادرستی آن، سر سوزن از موقف خود نمیگذرند و تنها این موقف را زمانی عوض میکند که منافعی در کار باشد.
این مقدمهچینی برای آن آمد که شورای امنیت سازمان ملل به تازهگی اعلام کرده که شبکۀ حقانی سرانجام شامل فهرست سیاه آن سازمان شده است. سوزان رایس نمایندۀ ایالات متحده در سازمان ملل گفته است این تحریمها، همه کشورهای سازمان ملل را وادار میکند تا به براندازی شبکۀ حقانی کمک کنند. دولت افغانستان نیز از این حرکت شورای امنیت حمایت کرده است.
این خبر آنجا جالب مینماید که سازمان ملل متحد و ایالات متحده از یکسو شماری از این گروههای افراطی – از جمله همین شبکۀ حقانی- را تحریم کرده و وارد فهرست سیاه میکنند و از سوی دیگر، تلاشهایی را به خرج میدهند تا به حامیان، همکاران و هم پیمانان آن شبکهها وارد گفتوگو شوند.
چنانکه هم سازمان ملل متحد و هم ایالات متحده، بارها تاکید بر آن داشته اند که دولت افغانستان باید با طالبان مذاکره کنند. سازمان ملل این مساله را یک موضوع حیاتی و یگانه راه برگشت صلح به افغانستان خوانده است و ایالات متحده دهها ترفند را به کار برده است تا گفتوگوهای صلح با طالبان و همپیمانان آنها به ثمر بنشیند. اما با اینهمه، شبکۀ حقانی شامل فهرست سیاه میشود.
از طرف دیگر معلوم نیست که امریکا که با شعار مبارزه با تروریزم به افغانستان آمده است، چرا در آستانه برنامه خروجش از افغانستان و بعد از ده یازده سال مبارزه، خواسته است که گروه حقانی را مشمول فهرست سیاه سازد. در حالی که اگر این اقدام حد اقل هشت یا شش سال قبل صورت میگرفت، شاید امروزه میتوانست تاثیر قابل توجهی بر کاهش خشونتها و موفقیت مبارزه با تروریزم میداشت.
چنان پیداست که امریکا به این گروهها در این مدت نگاه خویشتندارانه داشته است؛ چیزی که سبب موفقیت این گروهها در اجرای برنامههای نظامی و سیاسی شان شده است و بارها شبکههای تروریستی را وادار به نیروگیری مجدد کرده است.
مساله اینجاست که بنیادگرایی در مرزهای پاکستان و افغانستان- جایی که مکان اصلی شبکۀ حقانی شمرده میشود- یک مفهوم روشن است. طالبان، حزب اسلامی و شبکۀ حقانی سه ضلع مثلث بنیادگرایی در منطقه است. تحریم یکی از این اضلاع به نام تروریست و ترغیب سایر اضلاع برای مذاکره چه سیاستیست که امریکا پیشه کرده و آن را از مجرای سازمان ملل محقق میسازد؟ این خود بیانگر آن است که هیچ نیت صافی برای مبارزه با تروریسم وجود ندارد و بیم آن میرود که در کدر کردن اوضاع منطقه، حتا سازمان ملل آلۀ دست ایالات متحده قرار میگیرد.
با این همه حالا و پس از این همه سالها که سازمان ملل و جانب امریکا برآن شده اند که شبکه حقانی را شامل فهرست سیاه خوش سازند، میتواند این نکته را روشن سازد که گام جدیتری در زمینه مبارزه با تروریزم برداشته شده است؛ اما از جانب دیگر پهن کردن بساط شوخی و مدارای امریکا وسازمان ملل با طالبان به عنوان دونوع برخورد متفاوت با یک شبکه و جریان، نشان از بازیهای مقطعی و سیاسی در روند مبارزه با تروزیزم دارد که صداقت سیاست تحریم را زیر سوال میبرد.
همچنان حکومت افغانستان در حالی از تحریم شبکه حقانی حمایت کرده است که شورای عالی صلح آن، عملاً برای به مذاکره کشاندن هم پیمانان شبکۀ حقانی ( حزب اسلامی و طالبان) عرقریزی میکند.
این نوع دوگانهگیها مانع کلانی فراراه صلح تلقی شده و از جانب دیگر ابهامهایی را به وجود آورده و سبب سرگردانی بیشتر در زمینه مبارزه با تروریم میگردد.
Comments are closed.