گزارشگر:شنبه 22 جوزا 1395 - ۲۱ جوزا ۱۳۹۵
بخش نخست/
نویسنده: پاتریک مونی
چکیده:
نویسنده ضمن تأکید بر این فرض که مشکلات ناشی از تکنولوژی، مهمترین دغدغۀ فرهنگی و اجتماعی انسان معاصر به شمار میرود، با کندوکاو در چند دیدگاه از جمله دیدگاه هایدگر نسبت به مسالۀ تکنولوژی، سعی دارد در کنار شناسایی ماهیت مشکلاتی که تکنولوژی برای انسان به ارمغان آورده است، راههای نجات انسان از این مشکلات را نیز مورد بررسی قرار دهد.
این مساله که آیا پیشرفتهای تکنولوژیک نوین برای بشر سودمند یا مضر بوده است، شاید مبرمترین پرسشی باشد که جامعۀ ما با آن روبهروست. اگر تکنولوژی مضر است، در این صورت ما باید این خطر را به حداقل برسانیم یا به کلی رفع کنیم. اگر تکنولوژی منبع مشکلات و نگرانیهایی نیست که مکرراً به آن نسبت داده میشود، پس ما باید به دنبال دلیل دیگری برای فشارهای اجتماعی و روانییی باشیم که جامعۀ ما با آنها مواجه است. از زمان وقوع انقلاب صنعتی به بعد، مردم شکایتهایی را دربارۀ اثرات سوء تکنولوژی ابراز کرده اند. از این رو ما باید آنچه را که مارتین هایدگر فیلسوف آلمانی قرن بیستم آن را «مسالهیی در خصوص تکنولوژی» نامیده است، مورد بررسی قرار دهیم. دیوید کرل ویراستار، در مقدمۀ خود بر نطق هایدگر با عنوان «مسالهیی در خصوص تکنولوژی» خاطرنشان میکند که «محور این مساله چیزی جز بقای گونۀ انسان و سیارۀ زمین» نیست.
مارتین هایدگر یکی از کسانی بود که این مساله را دقیقتر از هر کس دیگری مورد بررسی قرار داده است. با این حال، گروههایی چون «باشگاه آزادی» که “آن ابومبر” یکی از اعضای آن است، این مساله را بیشتر به کانون توجه ما رانده اند. باشگاه آزادی ادعا میکند که انقلاب صنعتی، انهدام روانی و تخریب زیستمحیطی بیشتری را به همراه داشته است. در حالی که هایدگر، این احتمال را هشدار میدهد که انسان ممکن است بردۀ تکنولوژی شود. نه تنها روشنفکران برج عاجنشین و گوشهنشینان مخالفخواه، مدتها از وقت خود را صرف بررسی مشکلات ناشی از تکنولوژی کرده اند، بلکه داستاننویسان مختلفی چون کورت وونه گات جونیور، آلدوس هاکسلی، جرج اورول و والترم. میلی جونیور نیز این مشکلات را در آثار خود مورد توجه قرار داده اند. هر یک از این نویسندهگان، روش خود، مشکلاتی را که تکنولوژی بر جامعۀ ما تحمیل کرده، بررسی نموده اند. کلیۀ ژانرهای موسیقی که نامهای گویایی دارند، نظیر «صنعتی» و «تکنو» نیز در دهههای اخیر قد برافراشته اند. مثلاً موسیقی گروه «صنعتی»، مکرراً به مفاهیمی چون غم وجود، الیناسیون و بیمعنایی حیات، به عنوان مفاهیمی حایز اهمیت سروکار دارد.
این عوامل حاکی از آن هستند که مشکل تکنولوژی، جامعه و فرهنگ ما را چه آگاهانه و چه ناآگاهانه فرا گرفته است. با این حال، به منظور بررسی مشکلات ناشی از تکنولوژی و کشف ماهیت مشکل ضرورت دارد. من در بررسی استدلالهای مخالف تکنولوژی، با دوگروه عمدۀ تفکر در ارتباط با خطرات تکنولوژی مواجه شده ام. شاید یکی از بهترین انتقادهای وارده به سیستم تکنولوژیک – صنعتی نوین را بتوان در جزوۀ «جامعۀ صنعتی و آیندۀ آن» که به باشگاه آزادی تعلق دارد یافت؛ جزوهیی که بیشتر با عنوان «مانیفست آنابومبر» شناخته میشود. چون این متن تأثیرات گستردهیی بر جامعۀ ما گذاشته است، ابتدا آن را بررسی میکنیم. با اینکه مخالفتهای زیادی نسبت به استدلال مطرح شده در این مانیفست وجود دارد، اما دغدغههای مطرح شده در آن قابل قبول است. من بر روی مسایل و راه حل مطرح شده در این مانیفست تمرکز میکنم تا خود این استدلال. به طور خلاصه، استدلال باشگاه آزادی این است که کارکرد سیستم اکنولوژیک – صنعتی فعلی کسانی را که در درون آن زندهگی میکنند، از آزادی و استقلال خود محروم میکند و بر سرنوشت آنها تأثیر میگذارد. علاوه بر این، آنچنان که باشگاه آزادی میگوید، این سیستم تکنولوژیک – صنعتی، افراد برگزیدۀ اندکی را به نسبت دیگران از این قدرت برخوردارند تا توانایی خود تصمیمگیری دیگران را از آنها سلب کنند، قادر، تشویق و ملزم به انجام این کار میکند. در عین حال، این سیستم به ناگزیر به سمت درجهیی همواره رو به تزاید از کنترل بر زندهگی افراد پیش میرود و نمیتوان به منظور جلوگیری یا اصلاح این وضعیت، در آن اصلاحاتی انجام داد. اگر بخواهیم عبارتی را از جان استوارت میل وام بگیرم، باید بگویم که سیستم اجتماعی فعلی «جان کسانی را که در حیطۀ اقتدار آن زندهگی میکنند، به بردهگی میکشاند.» درنتیجه، باشگاه آزادی از این دفاع میکند که این سیستم تکنولوژیک – صنعتی را باید عقب راند تا دیگر نتواند توانایی تعیین آیندۀ انسآنها توسط خود را از آنها سلب کند. این سیستم تکنولوژیک – صنعتی را میتوان با از بین بردن تکنولوژی ویرانگر، دانش تکنولوژیک و روشهای تولید که برای یک جامعۀ تکنولوژیک – صنعتی الزامی هستند، نابود کرد.
یکی از بزرگترین مشکلات استدلال باشگاه آزادی، وجود این واقعیت است که هر جامعهیی، آزادی افراد را به میزانی کم یا زیاد تحدید میکند. از نظر تاریخی، این مداخله، منتج از مداخلۀ حکومت، نابردباری مذهبی یا عدم پذیرش ساده از سوی سایر اعضای جامعه بوده است. به نظر جان استوارت میل، این عدم پذیرش اجتماعی وقتی رخ میدهد که مسایل جامعه هر یک اجبار دارند در تمام اموری دخالت کنند که نباید در آنها مداخلهیی داشته باشند.
منبع: www.thecourier.com
Comments are closed.