گزارشگر:احمد عمران - ۱۶ عقرب ۱۳۹۱
هر یک از دو نامزد جمهوریخواه و دموکرات که به کاخ سفید راه پیدا کنند، سیاستهای شان در قبال افغانستان و منطقه تغییر چندانی نخواهد کرد.
این پاسخی است که بیشترِ کارشناسان و آگاهان مسایل سیاسی، در بحبوحه مبارزات انتخاباتیِ بارک اوباما از حزب دموکرات و میترامنی از حزب جمهوریخواه، در برابر پرسشهایی از این دست که تاثیرات انتخابات امریکا بر افغانستان و منطقه چه خواهد بود، ارایه کردند.
ولی با این حال، دو نامزد انتخابات ریاستجمهوری امریکا، مسایل افغانستان و منطقه را دستمایه مبارزاتِ خود کردند و تلاشهایی را به خرج دادند تا نشان دهند سیاستهایشان در این خصوص متفاوت خواهد بود.
اوباما از حزب دموکرات که در حال حاضر رییسجمهور امریکا نیز هست، از سیاستهای خود در رابطه با افغانستان دفاع کرد و خروج نیروهای این کشور را در سال ۲۰۱۴ مهمترین دستاورد خود در چهار سال گذشته دانست. او با قاطعیت در برابر انتقادهای رقیب جمهوریخواهِ خود میترامنی که وی را به عدم شفافیت در سیاستهایش در رابطه با افغانستان متهم کرد، ایستادهگی نشان داد و کشته شدنِ بنلادن رهبر شبکه تروریستی القاعده را برگ برنده خود در مبارزه با تروریسم خواند.
اما از طرف دیگر، میترامنی از حزب جمهوریخواه، به این باور است که سیاستهای اوباما و تعیین جدول خروج از افغانستان از سوی او سبب شده است که وضعیت امنیتی نسبت به گذشته سیر نزولی داشته باشد. میترامنی وعده داده که در صورت راه یافتن به کاخ سفید، تلاشهای بیشتری را در مبارزه با تروریسم انجام خواهد داد؛ تلاشهایی که به نظر او میتواند هزینههای امریکا را در جنگ افغانستان کاهش بخشد و موفقیتهای بیشتری را نصیب این کشور کند.
اما در داخل افغانستان، نظرات در خصوص انتخابات امریکا چیست؟ و مهمتر اینکه، انتخابات امریکا حاوی چه پیامی برای مردمِ ما خواهد بود؟
در چهار سال گذشته که آقای اوباما در رأس سیاستهای امریکا قرار داشت و پیشتر از آن، زمانی که جُرجبوش سکاندار سیاستهای این کشور بود، مردم افغانستان به آن اهدافی که انتظار داشتند، دست پیدا نکردند. شاید آقای کرزی و گروه ارگ، از عملکرد جُرجبوشِ جمهوریخواه بهدلیل حمایتهایش از آنان، بیشتر راضی باشند، حمایتهایی که با رسیدن باراک اوباما به کاخ سفید وارد مراحل تنشزا شد و حتا در مقاطعی بهشدت به سردی گرایید؛ اما مردم افغانستان فکر میکردند که آقای اوباما واقعگرایانهتر از جمهوریخواهها عمل خواهد کرد و سالهای ریاستجمهوریِ او در امریکا برای مردم افغانستان و منطقه، سالهای صلح و امنیت خواهد شد. ولی در عمل چنین نشد و نه او و نه رقیبِ او جُرجبوش از حزب جمهوریخواه، نتوانستند که رضایت مردم افغانستان را از سیاستهایشان در قبال مسایل افغانستان و منطقه جلب کنند. در برخی موارد شاید آقای اوباما موفقتر از جُرجبوشِ تندرو عمل کرد و توانست با سیاست نرمِ خود وضعیت در منطقه را همچنان در حالت متوازن نگه دارد؛ ولی حفظ توازن در منطقه سبب نشد که امنیت و صلح در افغانستان تامین شود.
به هر حال، افغانستان در ده سال گذشته با جامعه جهانی مناسبات نزدیک یافته و اتفاقهای کشورهای متحد، تاثیرات خاصِ خود را بر سیاستهای آن بهجا میگذارد. مردم افغانستان از همین منظر انتخابات در امریکا را دنبال میکنند و امیدوار اند که جابهجاییِ قدرت در این کشور، پیامدهای مثبتی برای افغانستان داشته باشد.
امریکا در حالی انتخابات ریاستجمهوری را تجربه میکند، که هم جهان و هم منطقه دستخوش نابهسامانیهای گسترده و فراگیر شده است. چند مساله اصلی که در برابر کاخنشین جدید امریکا در قبال قضیه افغانستان میتواند وجود داشته باشد، به شکل فشرده اینها خواهند بود.
نخستین مساله، خروج نیروهای خارجی از افغانستان است، که به هر حال کاخنشین جدید باید فرمانِ آن را امضا کند. نکته اساسی در این خصوص، موضوع امنیت افغانستان میباشد؛ موضوعی که از حالا به نگرانیهای گسترده در کشور دامن زده است. نیروهای ناتو در حالی میخواهند افغانستان را ترک کنند که هنوز چالشهای مهمی بر سر راه امنیت قرار دارد. نیروهای امنیتی کشور هنوز از تواناییهای لازم برخوردار نشده و امکانات و تجهیزات لازم که برای دفاع مستقلانه نیاز است، در اختیار آنها قرار نگرفته است. مردم افغانستان انتظار داشتند که با برگشت نیروهای خارجی نیازهای امنیتیشان به اندازه قناعتبخش بهبود مییافت و این توانایی در نیروهای کشور به وجود میآمد تا با اطمینانی بیشتر در خدمتِ دفاع از خاک و امنیت مردم میبودند.
دومین مساله، رابطه افغانستان با کشور پاکستان است. نیروهای خارجی در حالی میخواهند از افغانستان بیرون شوند که هنوز معضل پاکستان حلناشده باقی مانده است. پاکستان به عنوان حامی و پایگاه تروریسم، چالش بزرگی بر سر راه امنیت و صلح در افغانستان میتواند به شمار رود. در همین حال، مشکل خط مرزی دیورند نیز هنوز به حال خود باقیست و بسیاری از کارشناسان این مشکل را به عنوان مشکل اساسی در روابط این دو همسایه میدانند. کاخنشین جدید امریکا، باید سیاستهای قاطعتری را در رابطه با پاکستان اتمی در برابرِ خود بگذارد. این کشور از هر لحاظ میتواند به عنوان یک تهدید جهانی محسوب شود. رشد بنیاد گرایی و نفوذ تروریستان به پاکستان، این کشور را به خطر بزرگ جهانی تبدیل کرده است.
سومین مساله، انتخابات سال ۲۰۱۴ افغانستان است. مردم افغانستان از دو انتخابات گذشته در کشورِ خود بهدلیل حمایتهای موجه و گاه غیرموجهِ بیرونی از نامزدی مشخص، چندان راضی نیستند و انتظار داشتند که جامعه جهانی و بهویژه امریکا از انتخابات شفاف و عادلانه در افغانستان حمایت کنند. اگر در سال ۲۰۱۴ نیز انتخابات افغانستان نتواند به انتظارهای مردم پاسخی درست و قناعتبخش ارایه کند، بدون شک بحران در منطقه و افغانستان به گونه برگشتناپدیزی عمیق خواهد شد.
Comments are closed.