احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکرده‌اند.





آیندۀ افغانستان و سازمان‌های منطقه‌یی

گزارشگر:داکتر محیی‌الدین مهـدی /سه شنبه 25 جوزا 1395 - ۲۴ جوزا ۱۳۹۵

بخش نخست/

I. موضع کشورهای همسایه

mandegar-3خواست‌های پاکستان و افغانستان: انقیاد افغانستان یا دستیابی به خاک‌های آن‌سوی دیورند تا دریای سند
کشورهای آسیای میانه که با فروپاشی اتحاد شوروی در سال ۱۹۹۲ عرض وجود کردند، افغانستان را کماکان در حالِ جنگ یافتند. پیش از این، آنان جزو اقتدارِ اتحاد شوروی بودند و سیاست رسمیِ آن دولت را دنبال می‌کردند. پس از خروج عساکر اتحاد شوروی، آتشِ جنگ کماکان شعله‌ور بود؛ ابتدا میان مجاهدین و دولت داکتر نجیب‌الله و از آن‌پس میان دسته‌های مجاهدین و بالاخره میان جبهۀ متحد معروف به “اتحاد شمال” و طالبان.
در دورۀ اخیر است که جنگ به سرحداتِ کشورهای تاجکستان، ازبیکستان و ترکمنستان، نزدیک می‌شود. از آن‌سو، دسته‌های دیگری زیر پرچم اسلام، دولتِ چچن را در حدود روسیۀ فدراتیف تشکیل می‌دهند و آسیای میانه را در جانبِ غرب تهدید می‌کنند.
۱٫ ترکمنستان روابط عادی با طالبان داشت؛ درحالی‌که سفارت دولت مجاهدین به رهبری استاد ربانی در عشق‌آباد باز و فعال بود، زخمی‌ها و بیمارانِ طالبان نیز در این شهر تداوی می‌شدند. مرزهای ترکمنستان با افغانستان، پس از سقوط هرات، به‌دست طالبان و توسط این دسته مراقبت و اداره می‌شد. در واقع ترکمنستان با «طالبستان» هم‌مرز بود. این همسایگی روابط حسنه‌یی ایجاد کرد، چندان‌که یک‌بار ترکمنستان میزبان مذاکرات میان نماینده‌گان دولت استاد ربانی و هیأت امارت اسلامی طالبان شد. ترکمنستان در جرگۀ کشورهای مشترک‌المنافع نیست و در هیچ جلسۀ کشورهای منطقه در حمایت از مقاومت شرکت نکرد.
ترکمنستان از بدو موجودیتِ خویش کوشیده است بی‌طرف باشد. حتا پس از ورود نظامیان ناتو به منطقه، روابط خویش با طالبان را قطع نکرد. بنابراین، ترکمنستان جانب‌دارِ نگاه پاکستان به افغانستان است. با این حال، ترکمنستان باید نگرانِ این باشد: خطی که شمال غرب افغانستان را به قفقاز و چچن وصل می‌کند، از ترکمنستان می‌گذرد!
۲٫ ازبیکستان مرز کوتاه‌تری با افغانستان دارد که آن‌هم با وجود رود عظیم آمو غیر قابل عبور می‌نمود. ازبیکستان به دلیلِ حضور مخالفینِ نظامی و سیاسیِ دولتش در صفوف طالبان، هرگز به آنان نظر مساعدی نشان نداد. گاه‌گاهی میزبان رهبران جبهۀ متحد ـ اکثراً جنرال دوستم و بعضاً احمدشاه مسعود ـ می‌بود، در ترانزیت اموالی که از روسیه به غرض تحویل‌دهی به دولت اسلامی استاد ربانی بارگیری می‌شد، مزاحمتی ایجاد نمی‌کرد؛ اما خود هرگز کمکی به‌عمل نیاورد. با این حال در جلسۀ ده کشوری که به “کشورهای حامی مقاومت” مسما گردیدند، شرکت می‌جست و خانودهایی از سران جبهۀ متحد، در ازبیکستان ساکن بودند.
مناسبات ازبیکستان با فدراتیف روسیه و امریکا، همواره در حالِ نوسان بوده؛ زمانی با آن و زمانی به این نزدیک می‌شده است. از این رو، ابتدا حضور نیروهای نظامیِ غرب را یاری رسانید و پایگاه‌هایی در اختیار آنان گذاشت. سپس طی اولتیماتومی، به خروج آنان رای داد. در حال حاضر که حضور و فعالیت نظامی و اوپراتیفیِ نیروهای غربی در حال کاهش است، نگرانی‌های ازبیکستان در قبال اوضاع بیشتر از پیش افزون گردیده، به‌خصوص ظهور “داعش” در کنار حزب تحریر و پیروان طاهر یولداش، تهدیدی بالقوه‌ برای آن کشور به‌حساب می‌آید: گفته می‌شود که داعش از میان جوانان ترک‌تبار سربازگیری می‌کند؛ از این‌رو می‌توان نتیجه گرفت که ازبیکستان با برنامه‌های پاکستان همسو نیست.
۳٫ قرغیزستان هرچند مرز مشترک با افغانستان ندارد، اما با این حال در بحران افغانستان مخصوصاً پس از حوادث یازدهم سپتمبر فوق‌العاده فعال بوده است. بزرگ‌ترین پایگاه نظامی ناتو در آسیای میانه، میدان هوایی بیشکیک بود. در حالی که طی دو دهۀ اخیر، قرغیزستان مراحل بی‌ثباتی داخلی را خود شاهد بوده، دولت‌های مختلف از حضور امریکا در کشورشان حمایت کرده‌اند. جنگجویانِ قرغیزی در صفوف طالبان و داعش که از بدخشان افغانستان، روش و مجاری علیای رودهای آمو و سیر دریا را زیر نظر گرفته‌اند، قرغیزستان را نیز حساس ساخته است.
۴٫ جمهوری اسلامی ایران یکی از حامیان مجاهدین در مبارزه علیه اشغال اتحاد شوروی و از تمویل‌کننده‌های دولت اسلامی در دورۀ مقاومت علیه طالبان و همدستان‌شان بود. تا جایی که وقتی ۹ تن از دیپلمات‌های آن کشور توسط طالبان در مزارشریف کشته شد، ایران به سوقیات نظامی دست زد و حدود دوصد هزار سرباز را در مرزهایش با افغانستان (در واقع طالبان) جابه‌جا ساخت. شاید اگر بیم از واکنش قدرت‌های غربی در میان نمی‌بود، خود وارد معرکه می‌گردید.
بحرانِ پیش آمده از اثر کشته شدن دیپلمات‌های ایرانی، بدون وساطت کدام کشور، حل شد؛ طوری که پس از آن، ایران به بازگشایی سفارت خویش در کابل و گشایش دفتر قنسول‌گری در جلال‌آباد و هرات راضی گردید. وقوع حادثۀ یازده سپتمبر و تحولات بعدی، مانع به اجرا درآمدنِ این توافقات گردید. از آن پس، ایران مناسباتی حسنه‌ با دولت کرزی برقرار کرد؛ ولی در عین حال، هم از جانب مقامات غربی و از جانب بعضی از مقامات دولت کرزی، متهم به همکاری و حمایت از طالبان می‌گردید.
با توجه به تحولات جدید در حوزۀ شرق میانه و خلیج فارس، اینک جای بدبینی‌ها و وارد کردن اتهاماتِ متقابل در روابط ایران و غرب را، سیاست مسامحه و تساهل گرفته؛ از این‌رو بعید به نظر می‌رسد که ایران به ادامۀ سیاست توسعه‌طلبی و به‌کارگیری ابزار خشونت در سیاست خارجی – که پاکستان در پیش گرفته بود – رضایت نشان دهد و قبول کند که فی‌المثل ـ بار دیگر طالبان بر افغانستان حاکم گردند. در این معامله سودی به جانبِ ایران متصور نیست.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.