احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:داکتر محییالدین مهـدی / دوشنبه 31 جوزا 1395 - ۳۰ جوزا ۱۳۹۵
بخش پنجم/
I. نتایج و پیشنهادها
الف: نتایج
با این مقدمات به نتایج ذیل دست مییابیم:
۱ـ خوشبینیهایی که در بحبوحۀ وقوع حوادث ۱۱ سپتمبر مبنی بر جاگزینی افغانستان بهجای پاکستان ـ در سیاستهای منطقوی امریکا و غرب ـ بهوجود آمده بود، نادرست و غیرواقعی بوده است. با توجه به کارنامۀ نظامی پانزدهسالۀ غرب در افغانستان، حضور قوتهای غربی تحت شرایط موجود، نهتنها مفید نیست، بلکه کاملاً ضد منافع ملیِ ماست.
۲ـ در فاصلۀ زمانی کودتای ۱۳۵۲ ش تا امروز (۱۳۹۴ش) تواناییهای افغانستان – از هر لحاظ – تضعیف و تحلیل گردیده است، درحالیکه پاکستان در زمینههای سیاسی، اقتصادی و نظامی به برتریهای غیرقابل رقابت دست یافته است. در حال حاضر، هیچگونه توازن و تعادل میان موقعیتهای دو کشور وجود ندارد.
۳- نه تنها از ادعای غیررسمی و غیرعلنی حاکمیت افغانستان مبنی بر دستیابی به اراضی آنسوی خط دیورند، هیچ کشوری به شمول هند حمایت نمیکند، بلکه ادامۀ بحران و عدم استقرار امنیت و فقدان اقتدار دولت مرکزی، یکی از این دو اندیشه را تقویه میکند:
ـ قول فرایزتتلر مبنی بر ادغام افغانستان به پاکستان که اینک سیاستِ عملی ولی غیررسمیِ این کشور گردیده است؛
ـ نظریۀ بلکویل مبنی بر تقسیم افغانستان به دو کشورِ جدا از هم به نامهای پشتونستان و خراسان.
۴- سازمانهای منطقوی ایکو و سارک که در حال حاضر افغانستان در آنها عضویت دارد، هیچکدام توانایی لازم برای حل بحران میان کشورهای عضو خویش را ندارند. علاوه بر این، عضویت افغانستان در سارک نتها مفید نیست، بلکه پیامدهای منفی دارد.
ب: پیشنهادها
بقای افغانستان مستلزم سه تلاشِ بههم پیوسته در عرصۀ داخلی و منطقوی و جهانی است:
الف- تلاش برای مهار کردنِ فعالیتهای احزاب، گروهها و دستههایی که با طرح ادعای ارضی بر خاکهای آنسوی خط دیورند، زمینههای مداخلۀ پاکستان و سایر همپیمانانِ آن کشور را فراهم میآورند.
بـ دولت افغانستان باید “همگرایی منطقوی در چارچوب سازمان همکاریهای اقتصادی ایکو” را محور اصلیِ سیاستهای منطقوی خویش بسازد. این امر مستلزم حل مشکلِ مرزی و سایر اختلافات با پاکستان و دیگر کشورهاست.
جـ افغانستان با طرح شرایطی که پس از این مانع مداخلۀ پاکستان در امور داخلیاش گردد، به عضویت “سازمان همکاریهای شانگهای” درآید. این مأمول مطابق به اصولیست که در اسناد زیر نام “زمینههای همکاری” و “اهداف و وظایف”ِ این سازمان منعکس گردیده است.
i. ضمیمهها
۱٫ زمینههای همکاری سازمان همکاری شانگهای
۲٫ اهداف و اصول سارک
۳٫ اصول همکاری میان کشورهای عضو ایکو
۱٫ زمینههای همکاری سازمان همکاری شانگهای
همکاریهای اعضای سازمان را در سه زمینۀ سیاسی و امنیتی، اقتصادی و اجتماعی میتوان مورد بررسی قرار داد:
۱٫ همکاری در زمینههای سیاسی و امنیتی:
– اتخاذ مواضع مشترک در سیاست خارجی و اتخاذ سیاستهای مشترک در مسایل منطقهیی و بینالمللی؛
– اقدام مشترک در زمینۀ مبارزه با تروریسم، افراطگرایی و جداییطلبی، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، قاچاق سلاح و مهاجرت غیرقانونی؛
– همکاری در زمینۀ کنترول تسلیحات و خلع سلاح.
۲٫ همکاری در زمینۀ اقتصادی، بازرگانی و تجاری:
– تقویت و گسترش همکاریهای اقتصادی و منطقهیی؛
– گسترش تجارت، سرمایهگذاری و ایجاد محیط مناسب برای رسیدن به جریان آزاد سرمایه، کالا و خدمات در کشورهای عضو؛
– برداشتن موانع در جهت گسترش و تقویت حملونقلِ جادهیی؛
– تبادل اطلاعات در زمینههای گوناگون؛
– همکاری در زمینۀ ترانزیت انرژی؛
– مدیریت منابع آب در منطقه.
۳٫ همکاری در زمینۀ اجتماعی: همکاریهای آموزشی، ورزشی، بهداشتی، گسترش توریسم و تبادلات فرهنگی.
اهداف و وظایف
مهمترین اهداف و وظایفِ سازمان همکاریهای شانگهای عبارتاند از:
۱) تقویت اعتماد متقابل، دوستی و حسن همجواری میان کشورهای عضو برای تثبیت همکاریهای چندوجهی در زمینۀ اقتصادی و سیاسی؛
۲) همکاری مشترک برای مقابله با تروریسم، جداییطلبی و افراطگرایی در تمام اشکال آن؛
۳) تشویق همکاریهای منطقهیی در زمینههای مختلف سیاسی، تجاری، اقتصادی، دفاعی، محیط زیست، فرهنگی، علمی، فناوری، آموزشی، انرژی، حمل و نقل و…؛
۴) اقدام مشترک و مشارکت جمعی برای ایجاد رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی متوازن و جامع در منطقه، به منظور افزایش استانداردها و ارتقای شرایط زندهگی در کشورهای عضو؛
۵) هماهنگی رهیافتها برای تعامل در اقتصاد جهانی؛
۶) تقویت همکاری با سایر کشورها و سازمانهای بینالمللی؛
۷) همکاری در زمینۀ ممانعت از منازعات بینالمللی و حل مشکلاتی که جهان در قرن ۲۱ با آن مواجه خواهد شد.
۲٫ اهداف و اصول سارک
اساساً فلسفۀ ایجاد سارک، بیشتر اقتصادی بوده است و اهداف سیاسی در اولویتهای بعدیِ سازمان قرار دارند. مهمترین اهداف بنیانگذاران سارک مطابق با اساسنامۀ این سازمان را میتوان به صورتِ زیر فهرست کرد:
۱٫ ارتقای سطح تأمین مصالح اجتماعیِ مردمِ منطقۀ جنوب آسیا و افزایش کیفیت زندهگی آنها؛
۲٫ سرعت بخشیدن به رشد اقتصادی و استفاده از تمام امکانات بالقوۀ منطقه جهت تسریع در برنامههای اجتماعی و توسعۀ کشاورزی و تأمین فرصت زندهگی مناسب برای تمامی مردم؛
۳٫ ارتقا و تحکیم همکاریهای مربوط به اعضای بین کشورهای جنوب آسیا؛
۴٫ تقویت معاهدات چندجانبه و درک مشکلات و مسایل یکدیگر؛
۵٫ ارتقای همکاریهای موثر و تشریک مساعی چندجانبه در زمینههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و فناوری؛
۶٫ تقویت همکاری با کشورهای در حال توسعه؛
۷٫ تحکیم همکاری بین کشورهای عضو در رابطه با مسایل بینالمللی؛
۸٫ همکاری با سازمانهای بینالمللی و منطقهیی که دارای اهداف و مقاصدِ مشابه هستند.
Comments are closed.