موفق‌ترین فیلم‌های سه‌بُعـدیِ تاریخ سینمای جهان

- ۲۰ عقرب ۱۳۹۱

سینما، محصول رویاپردازی انسان‌هاست؛ انسان‌هایی که دوست داشتند تمام آن چیزی را که به صورت سیال در ذهن‌شان می‌گذشت، روی پرده نقره‌یی بیاورند تا آن را با دیگران به اشتراک بگذارند و یا ایده‌ها و ایدیولوژی‌های خود را به دیگران نشان دهند. اما خُب این روزها که تکنولوژی روزبه‌روز حتا ساعت‌به‌ساعت دارد پیشرفت می‌کند، نمی‌شود سینما را هم بدون این پیشرفت‌ها در نظر گرفت: تکنولوژی‌هایی که اغلب به فیلم‌سازان کمک می‌کنند تا این رویاپردازی‌ها دلچسب‌تر به نظر برسند.
بُعد سوم، یکی از این پیشرفت‌هاست که خود را به عالم سینما تحمیل کرده. ۳D یا سینمای سه‌بعدی چیزی است که از مدت‌ها قبل قرار بوده پرده‌های نقره‌یی را به تسخیر خود در بیاورد و حتا چند باری هم در دهه‌های گذشته آن را امتحان کردند که اغلب به‌خاطر شرایط زمانی نامناسب، با شکست روبه‌رو شد. اما در چندسال اخیر و با جاافتادن این تکنولوژی، شاهد این هستیم که اغلب فیلم‌های بلاک باستر بیشتر هم‌وغم خود را روی بخش بعد سومِ خود می‌گذارند؛ چرا که خوب می‌دانند جذابیت بصری فیلم‌شان را می‌تواند چندن برابرِ گذشته کند.
جدا از این‌که آینده این تکنولوژی در عالم سینما چه خواهد بود، در این نوشته به فیلم‌های موفق ـ چه از لحاظ فروش و چه از لحاظ منتقدان ـ می‌پردازیم.

۱ـ Avatar ۲۰۰۹
سایت روتن تومیتوز: ۱۰۰/۸۳
فروش جهانی: ۲ میلیارد و ۷۸۰ میلیون دالر
بدعت‌گذار سینمای سه‌بعدی در عصر جدید را باید همین فیلم «آواتار» دانست که با اکرانش باعث شد این تکنولوژی حداقل تا بدین‌جا در صنعت سینما ماندگار شود. جیمز کمرون که بعد از تایتانیک به کل دست از ساخت فیلم‌های سینمایی برداشته بود و بیشتر فیلم‌های مستند می‌ساخت، ناگهان سراغ سوژه‌یی رفت که می‌توانست با ساخت آن تا حدودی عطش خود را نسبت به دنیای مرموز پیرامون خودش برطرف کند.
او که همیشه در کارهای مستند خود در پی کشف مکان‌های جدید و بکری است، این بار بر پرده نقره‌یی، سیاره‌یی ساخته‌گی و فیکشن را پیش روی تماشاگران می‌گذارد به نام پاندورا. فیلم‌نامه او درباره سیاره‌یی است بکر که به خاطر منابع عظیمش می‌تواند مورد استفاده انسان‌هایی قرار بگیرد که دیگر زمینی بدون منابع برای‌شان باقی مانده.
بخش سه‌بعدی: همه صحنه‌های سیاره پاندورا با دوربین سه‌بعدی فیلم‌برداری شده که البته نباید از فیلم‌نامه سه‌بعدیِ نوشته شده کمرون و دکوپاژ سه‌بعدی آن‌هم به همین راحتی گذشت که در کنار هم باعث شدند این فیلم تا بدین‌جا بهترین فیلم سه‌بعدی لقب بگیرد.
صحنه ماندگار: اولین باری را که جیک سالی سوار بر یک «مانتین بانشی» می‌شود (همان هیولای پرنده آبی‌رنگ بومی پاندورا) و به گشت‌وگذار در پاندورا می‌پردازد، باید سکانس ماندگار این فیلم دانست که بی‌شباهت با رویای هر انسانی در اولین تجربه پروازش نیست.

۲ـ Toy Story ۳ ۲۰۱۰
سایت روتن تومیتوز: ۱۰۰/۹۹
فروش جهانی: ۱ میلیارد دالر
محبوبیت داستان «اسباب‌بازی» [سامان بازی] به قدری بالا بود که حتا اگر آن را به صورت سه‌بعدی نمی‌ساختند، باز هم می‌شد برای آن فروش بالایی را تصور کرد؛ اما پیکساری‌ها به جای هدر دادن این موقعیت، آمدند و استفاده بهینه‌یی از تکنولوژی کردند.
انیمیشن ساختِ آن‌ها با آن فیلم‌نامه پر جست‌وخیزش تنها تکنولوژی سه‌بعدی را در کنار خود کم داشت تا به یکی از بهترین‌های سال ۲۰۱۰ تبدیل شود و اگر کمی هم خوش‌شانس بود، می‌توانست در کنار اسکار بهترین انیمیشن سال، اسکار بهترین فیلم را هم از آن خود کند.
بخش سه‌بعدی: خُب وقتی قسمت اول داستان اسباب‌بازی‌ها خود اولین انیمیشن سه‌بعدی (CGI) بلند دنیا محسوب می‌شد، می‌توان تصور کرد قسمت سومِ آن با اضافه شدن لایه سه‌بعدی دیگر، چه چیز خوش‌آب‌ورنگی می‌تواند باشد. زنده متصور شدن محیط و شخصیت‌ها یکی از ویژه‌گی‌های داستان اسباب‌بازی‌های ۳ بود.
صحنه ماندگار: اگر فیلم را به صورت سه‌بعدی دیده باشید، هیچ وقت صحنه کوره مذابی که می‌خواست قهرمانان داستان را ببلعد را فراموش نمی‌کنید.
۳ـ Hugo ۲۰۱۱
سایت روتن تومیتوز: ۱۰۰/۹۴
فروش جهانی: ۱۸۴ میلیون دالر
نامه عاشقانه اسکورسیزی به سینما، معجون سرگرم‌کننده شگفت‌انگیزی است از داستان‌ها و ایده‌ها؛ اما در مرکز داستان، ماجرای پسر نوجوانی را پیگیری می‌کنیم که تمام تلاشش این است که بدون حضور پدر و مادر مرحومش بتواند روی پای خودش بایستد و رویای خودش را دنبال کند. اسکورسیزی اما این چارچوب را برمی‌دارد و با همه آن‌چه درباره پرده نقره‌یی می‌داند ترکیب می‌کند و فیلمی می‌سازد که بیش از هر چیزی، ادای دینی باشد به خود فیلم‌ها و سینماها. فیلم «هوگو» را بیشتر می‌توان ساخته کودک درون اسکورسیزی دانست تا خود او.
بخش سه‌بعدی: یکی از برگ‌های برنده اسکورسیزی در فیلم این بود که همانند کمرون برای بیشتر نماهای سه‌بعدی فیلم، فیلمنامه و دکوپاژ سه‌بعدی داشت و به همین خاطر فیلم را می‌توان در ردیف بهترین فیلم‌های سه بعدی قرار داد. این‌که در زمان‌های گذشته کارگردان‌ها چگونه و با چه ابزاری تماشاگران را میخکوب خود می‌کردند، چیزی است که در هوگو به تصویر کشیده شده؛ آن‌هم با یک بعد اضافه.
صحنه ماندگار: هیجان‌انگیزترین سکانس فیلم مربوط می‌شود به نمایش دوباره فیلم ۵۰ ثانیه‌یی «رسیدن قطار به ایستگاه» برادران لومیر در اولین روزهای پیدایش سینما که در آن زمان مردم از ترس له نشدن توسط قطار داخل فیلم، پا به فرار می‌گذاشتند.

۴ـHow To Train Your Dragon ۲۰۱۰
سایت روتن تومیتوز: ۱۰۰/۹۸
فروش جهانی: ۴۹۴ میلیون دالر
اولین محصول جدی کمپانی دریم ورکس در زمینه انیمیشن‌های سه‌بعدی، انیمیشن «چه‌گونه اژدهای خود را آموزش دهیم» بود. این کمپانی که نمی‌خواست در این باب از رقیب همیشه‌گی‌اش پیکسار شکست بخورد، این انیمیشن زیبا را که اقتباسی است از کتاب کریسیداکاول، ساخت.
خط اصلی داستان این فیلم، درباره پسری بی‌دست‌وپاست که به صورت کاملاً تصادفی در راه قهرمان شدن گام برمی‌دارد و در نهایت با کمک اژدهایی می‌تواند دهکده خود را نجات بدهد. دریم ورکس می‌تواند تا سال‌ها به این انیمیشن خود افتخار کند.
بخش سه‌بعدی: اگر رندر سه‌بعدی روی این انیمیشن نصب نمی‌شد، کمتر کسی می‌توانست از صحنه‌ها و سکانس‌های پرواز با اژدهای آن لذت ببرد.
صحنه ماندگار: صحنه نبرد با آن اژدهای غول‌پیکر می‌تواند حداقل یکی از ماندگارترین سکانس‌های سه بعدی در این چندسال اخیر باشد که خیلی خوب نفس‌ها را در سینه حبس می‌کرد.

۵ـ Resident Evil: Afterlife ۲۰۱۰
سایت روتن تومیتوز: ۱۰۰/۲۴
فروش جهانی: ۲۳۶ میلیون دالر
چهارمین نسخه سینمایی رزیدنت ایول، اولین نسخه سه‌بعدی این سری از فیلم‌ها بود. Aterlife توسط پل اندرسون، خالق اصلی نسخه‌های سینمایی سری ایول ساخته شده که به خوبی از زیر و بمِ کار باخبر بود. هر‌قدر سه فیلم قبلی نتوانسته بودند آن‌چنان که بازی‌های رزیدنت ایول هیجان را به بیننده‌گان منتقل می‌کردند، منتقل کنند، نسخه Afterlife به خوبی از پس این کار برآمد که البته نباید تاثیر حضور تکنولوژی سه‌بعدی را در موفقیت آن نادیده گرفت. اندرسون به خوبی نشان داد درک متقابلی نسبت به ساخت فیلم‌های سه بعدی دارد و مطمیناً در فیلم‌های بعدی این درک به کمکش خواهد آمد.

بخش سه‌بعدی: Afterlife را می‌شود به دو بخش اصلی تقسیم کرد؛ صحنه‌های دوبعدیِ فیلم و صحنه‌های سه‌بعدی آن. بیشتر سکانس‌های اکشن فیلم که نفس‌گیر هم هستند، به صورت سه‌بعدی درآمده‌اند؛ بنابراین دوبعدی دیدن آن، هیچ فرقی با دیدنِ نسخه‌های قبلی ندارد.
صحنه ماندگار: صحنه مبارزه با نمسیس، همان غولِ بی‌شاخ‌ودم با آن تبر گُنده و مبارزه با آلبرت وسکر در هواپیما، از بهترین اتفاقات سه‌بعدی فیلم است.

چند فیلم کلاسیک سه‌بعدی:

House of Wax ۱۹۵۳
جزو اولین فیلم‌های سه‌بعدیِ رنگی است که در طول تاریخ سینما ساخته شده. کارگردان فیلم آندره دی توت، این فیلم ترسناک را زمانی ساخت که کمتر کسی سراغ این تکنولوژی رفته بود. در این فیلم سعی شده بود بیشتر سکانس‌های وحشت‌ناک را به صورت سه‌بعدی فیلم‌برداری کنند تا بیننده بیشتر زهرترک شود و جانش بالا بیاید.

The Mask ۱۹۶۱
برخلاف فیلم ماسک جیم کری، این فیلم با تمی ترسناک ساخته شده. ماجرا از این قرار است که یک باستان‌شناس بعد از کشف یک ماسک، متوجه می‌شود قدرت نفرین شده‌یی در پس آن وجود دارد. کسی که از این ماسک استفاده می‌کند، می‌تواند ندای قاتلانی را بشنود که می‌خواهند مرتکب قتل شوند.
فیلم فقط در سکانس‌هایی که یکی از شخصیت‌های فیلم ماسک را به صورت می‌زند، به صورت سه‌بعدی نمایش داده می‌شد تا افکت‌های ویژه بهتری به نمایش دربیایند.

Dial For Murder ۱۹۵۴
به نشانه مرگ بگیر، فیلمی است از استاد فیلم‌های ترسناک، آلفرد هیچکاک که در آن سال به صورت سه‌بعدی فیلم‌برداری شده بود. فیلم ماجرای درهم تنیده یک قتل از پیش تعیین‌شده است که ماجراها آن‌طور که قاتل دوست دارد، پیش نمی‌رود و در نهایت، دست او رو می‌شود؛ اما این فیلم هیچ‌وقت نتوانست به صورت سه‌بعدی نمایش داده شود. درست قبل از اکران آن، تکنولوژی سه‌بعدی با شکست مواجه شد و همه سینماها ابزار پخش آن را جمع کردند.
منبع: www.bartarinha.ir

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.