گزارشگر:احمد عمران/ دوشنبه 28 سرطان 1395 - ۲۷ سرطان ۱۳۹۵
مردم افغانستان ضربالمثلی دارند که میگوید «دیر آید درسـت آید». اما همیشه دیر آمدن با درست آمدن یکی نیست. گاهی وقتها واقعاً بعضی چیزها دیر میشوند. اسنادی را نیز که اخیراً آقای رحمتالله نبیل رییس پیشینِ امنیت ملی در مورد حمایتهای بی دریغِ آی اس آی از گروههای تروریست و شورشی نشر کرد، هرچند اسنادی معتبر و قابل توجه اند، ولی به نظر میرسد که در نشرِ آنها تأخیر صورت گرفته است.
آقای نبیل واقعاً اسناد مهمی در اختیار داشته و شاید تا به امروز هیچ نهاد و فرد سیاسی و امنیتی در افغانسـتان جرأت نکرده است که در این حد، اسناد معتبر و مهمی را در مورد مداخلات پاکستان در امور داخلیِ یک کشـور دیگر به نشر بسپارد؛ ولی جای افسوس وقتی دارد که این اسناد در زمان لازمِ خود در اختیار مردم افغانستان قرار نگرفته اند.
شاید آقای نبیل در زمان تصدی ریاست امنیت ملی، این اسناد را به برخی متحدان بینالمللی افغانستان شریک کرده باشد، ولی تا به امروز در مورد آن برای مردم چیـزی نگفته بود.
زمان در مورد اسناد تاریخی و به ویژه این که صبغۀ استخباراتی داشته باشند، با بیرحمی برخورد میکند. بسیاری سازمانها و نهادهای امنیتی کشورهای قدرتمند، ظرف مدتِ معینی، اسناد امنیتی خود را برای قضاوت مردم به نشر میسپارند؛ زیرا میدانند که دیگر آن اسناد خطر به شمار نمیروند. اسنادی را که آقای نبیل نیز به نشر سپرده، از همین نوع باید به حساب آورد. این اسناد با همۀ اعتبار و ویژهگی خود، دیگر چندان مورد توجه قرار ندارند. آقای نبیل در زمانی دست به نشر این اسناد زد که پیش از آن، کانگرس امریکا در مورد خطر تروریسم از جانب پاکسـتان به دولتمردانِ این کشور هشـدار داده بود و پیشتر از آن، در سفر دو تن از اعضای کانگرس امریکا به منطقه، به صورتِ واضح از مداخلات پاکستان در امور داخلی افغانستان پرده برداشته شده بود و تقریباً جهان به اجماع عمومی در مورد نقش زیانبارِ پاکستان در حمایت از گروههای تروریستی رسیده بود.
اسناد آقای نبیل بیشتر به حنای پس از عید شبیه است. از سوی دیگر، وقتی چنین اسناد بااهمیتی در اختیارِ یکی از رؤسای امنیت ملی کشور قرار گرفته باشـد، پس در مورد این که سازمانها و نهادهای استخباراتیِ کشورهای قدرتمند چه اسنادِ مهم و معتبری را در اختیار دارند، نمیتوان شک کرد.
امریکا با توجه به نفوذ و امکاناتِ خود در درون کشورها و به ویژه کشورهایی مثل پاکستان که سالهای سال به عنوان ابزار دستشان عمل کرده اند، بدون شک آگاهیهایی دارند که کمتر سازمان و نهادِ دیگری میتواند به آنها دسـت پیدا کند. اسناد آقای نبیل زمانی میتوانستند کارایی خود را ثابت کننـد که ایشان هنوز در رأس نهاد امنیت ملی کشور میبود و اینهمه سروصـدای جهانی هم در مورد مداخلات پاکسـتان وجود نمیداشت.
دولتمردانِ ما همواره در محاسبۀ زمان دچار اشتباه میشوند. این مسأله در مورد همۀ مقامهای کشور صدق میکند که به محضِ کنار رفتن از قدرت و یا مدتی پس از آن، دست به افشاگری میزنند. یکی از بدترین فرهنگهای موجودِ کشورداری در افغانستان این است که دولتمردان فقط زمانی لب به سخن میگشایند و سروصـدا ایجاد میکنند که یا دیگر در قدرت نیسـتند و یا اینکه حرفهایشان دیگر آن اعتبار و منزلتی را که میتوانست پیش از کنار رفتنِ آنها داشته باشد، از دست داده است.
شاید در مورد مقامهای امنیتی، همواره لب به سخن باز کردن و رازها را برملا کردن درست نباشد و منافع ملی کشور تقاضا نکند که آنها دست به چنین افشاگریهای پیش از وقت بزنند، ولی باید به این نکته نیز توجه داشت که چه چیزی در چه زمانی واقعاً منافع ملی کشور را میتواند تأمین کنـد. به همین دلیل هم دیدیم که اسناد افشا شده از سوی آقای نبیل، چندان واکنشبرانگیز هم نشد و توجههای زیادی را به خود معطوف نکرد.
اگر آقای نبیل در زمان ریاستِ خود دست به افشای اینگونه اسناد ـ حالا به هر شیوه و طریقهیی که لازم بود ـ میزدند، بدون تردید میتوانست تأثیرهای زیادی را بر وضعیت بگذارد. دولتمردان کشور باید از اینگونه حرکتها درس بگیـرند و قبل از آن که واقعاً دیر شود، کاری انجام دهنـد.
Comments are closed.