گزارشگر:روحالله بهزاد/ شنبه 2 اسد 1395 - ۰۱ اسد ۱۳۹۵
کمیسیون مردمی به خاکسپاری امیر حبیبالله کلکانی، پادشاه پیشین افغانستان به حکومت هُشدار میدهد که اگر تا ده روز دیگر فرمان رسمی خاکسپاری و مراسم تدفین امر حبیبالله کلکانی را صادر نکند، با همکاری مردم و سیاتمداران کشور، این کمیسیون خود اقدام به اینکار خواهد کرد.
در همایش بزرگی که روز (پنجشنبه/۳۱تیر/سرطان) به همین مناسبت در کابل برگزار گردیده بود، شمار زیادی از شهروندان، نمایندهگان مردم در شورای ملی، استادان دانشگاه، نمایندهگان احزاب سیاسی، فرماندهان جهادی و فعالان مدنی اشتراک کرده بودند.
اشتراک کنندهگان این همایش تأکید کردند که حکومت نسبت به شاهان کشور دوگانه برخورد میکند و اینکار بیاحترامی به شهروندان است.
به گفتۀ آنان، شش ماه از ایجاد کمیسیون به خاکسپاری امیر میگذرد، اما حکومت تا بهحال حاضر نشده تا از این کمیسیون دعوتی کند و خواستهایشان را بشنود. به گفتۀ آنان، خاکسپاری امیرحبیبالله کلکانی خواست سیاسی نیست، بل ارجگذاری به مقام یک مسلمان است.
در عینحال، شماری از نمایندهگان مجلس، امیر حبیبالله کلکانی را شخص وطندوست و با ناموس دانسته بیان کردند که تجلیل از او، تجلیل از آزادی، مردانهگی، استقلال، ناموسداری و وطندوستی است.
این نمایندهگان تأکید کردند که پاسداری از حبیبالله کلکانی، پاسداری و سخنگفتن از یک مظلومیت تاریخی است.
عبدالحفیظ منصور، پژوهشگر و عضو مجلس نمایندهگان در این همایش بیان داشت: نداشتن گور برای امیر حبیبالله کلکانی، توهین به آزادیخواهی و ارادۀ مردم افغانستان است که برخاستند، نظامی را سرنگونکردن و شاهی را برگزیدند.
آقای منصور در ادمۀ سخنانش اظهار داشت: ما داریم با گورخواهی خادم دین رسولالله قسمتِ تاریخ از دست رفتۀ افغانستان را پیوند میدهیم و ظلم و نارواییهایی که در حق سرزمین ما صورت گرفته است را مستند میسازیم.
به باور آقای منصور: امیرحبیبالله کلکانی انسان مکتب نرفته، اما آزادیخواه بود؛ او درحالی که خانوادۀ شاه مخلوع را که در دربار میماند، با کمال امانتداری حفاظت میکند.
به گفتۀ این عضو مجلس نمایندهگان: وقتی ما امیرحبیبالله کلکانی را تجلیل میکنیم، در واقع آزادی، مردانهگی، استقلال، ناموس داری و وطندوستی را تجلیل میکنیم.
او با گلایه از مشتاقان خادم دین رسولالله اظهار داشت: «چرا حرفتان خوب تأثیر نمیکند و شنیده نمیشود؟ چون کسانی در جمع ما هستند که اینکار شما را رنگ و بوی قومی میدهند، در هرکجا میگویند این جمع تنها است؛ آنها رأی من و تو را میگیرند، شعارهای عریض و طویل میدهند؛ وقتی به کرسی رسیدند، راه و رسم دیگر در پیش میگیرند و ارزشهای ملی و انسانی را در برابر کرسیهای بیمقدارشان میفروشند.»
به باور این عضو مجلس: در طول تاریخ انسانهای زیادی آمدند و رفتند، اما امیرحبیبالله و افتخاراتش ماندگار است و باقی میماند.
در سویی دیگر، دکتر لطیف پدرام عضو دیگر مجلس نمایندهگان خطاب به اشتراک کنندهگان این همایش، بیان داشت: شما امروز با حضور خود به صفحات جعلی تاریخ افغانستان خط بطلان کشیدید و تاریخ دیگری در بارۀ امیرحبیبالله کلکانی نوشتید.
آقای پدرام در ادامۀ سخنانش گفت: «پاسداری از حبیبالله کلکانی در واقع پاسداری و سخنگفتن از یک مظلومیت تاریخی است. در دنیا و در افغانستان دیده شده که حکام ستمگر مبارزان و مجاهدان را به غل و زنجیر بستهاند و تیرباران کرده است، اما پیامدها آنگونه نبوده است که مبارزِ انقلابی و مجاهد، جریان را به نفع قومش تسریع بخشیده باشند.»
آقای پدرام افزود: بیرحمی، قساوت و سکوتی که در بارۀ شهید کلکانی روا داشته شد، بهخاطر این بود که یکی از ساختارهای مهم و تقدیسشده در تاریخ سیاسی افغانستان را مورد حمله قرار داده بود.
به بارو این عضو مجلس: «نادر خان در روزهای اول حکومتش هرگاه به وظیفه میرفت، یکی دو انسان را بر حسب انتقام اعدام میکرد. آنها دهها هزار سکۀ طلا را از شمالی جمع کردند و حتا بعداٌ برای اینکه مردم دیگر قیام نکنند، بیش از هزار خانوادۀ ترکمن را در شمال افغانستان گروگان گرفتند.»
آقای پدرام تصریح کرد: به بهانۀ قیام در شمالی چنان مردم را سرکوب کردند که تا سالهای پسین کسی جرأت نمیکرد در ملای عام، در محافل و در رسانهها بگوید که حبیبالله قهرمان و مجاهد است، نه آن القابی که حکام ستمگرِ دربار برایش تعیین کردهاند.
او خاطرنشان کرد: مبارزه و دادخواهی برای اندیشههایی که خادم دین رسول الله برای تحقق آن قیام کرده بود، شاید امروز به دلیل موجودیت رسانهها برجسته شده باشد، اما بعد از او هم ادامه داشت؛ شاید در شرایط دیگر، مکانها دیگر و با روشهای دیگری اینکار صورت گیرد.
او تصریح کرد: قبل از سالهای جهاد بر ضد اشغال شوروی، مبارزان زیادی در شمالی برای تحققِ بخشی از آن اندیشهیی که امیر بر سر آن جان داد، اسلحه گرفتند و جنگهای چریکی به راه انداختند.
آقای پدرام اذعان داشت: هیچگاه در پروان و کاپیسا و در کُل شمالی، صدای اسلحۀ مبارزان برای عدالتخواهی ساکت نشده بود؛ هر چند در بسیاری از جاها این صدا خاموش گردیده بود.
به بیان او: «ما مبارزه را از امروز آغاز نکردهایم، تبلورِ این مبارزه متفاوت است و خواستهها اندکی متفاوتتر شده است. رسانهها بحثهایی که صورت میگیرد را شایع میسازند، اگر نه در کابل و پروان و کاپیسا و پنجشیر و همینگونه بلخ و بدخشان و هرات و قندهار انسانهایی کشته شدهاند که هرکدام تک ستارهیی درخشان در آسمان سیاسی افغانستان به حساب میآیند.»
آقای پدرام با انتقاد از حکومت اضافه کرد: «من در بارۀ داوود خان داوری نمیکنم، اما برای ایجاد یک یادمان برای او، بودجۀ کلانی از سوی حکومت در نظر گرفته میشود، چرا حداقل به عنوان یک شاه و یا به عنوان یک مقطع تاریخ افغانستان، نام و نشانی از امیر در دفاتر دولتی وجود ندارد؟»
محمد داوود کلکانی، عضو دیگر مجلس نمایندهگان در این همایش گفت: ما برای خادم دین رسول الله مقبره میخواهیم؛ مقبرهیی که براساس تاریخ افغانستان حق پادشاه وقت این کشور است. ما از حکومت کدام جا و جلالی تقاضا نداریم و باید به این خواست ما لبیک گفته شود.
صدیق احمدعثمانی نماینده پروان در مجلس هم در این مراسم سخنرانی کرد.
او به نقل از پدرش وکیل عثمان گفت که افتخار میکند سرباز حبیب الله کلکانی و یک سقاو بوده است.
فوزیه کوفی عضو مجلس هم در این مراسم سخنرانی کرد.
او بر تأمین عدالت و برخورد یکسان با شاهان پیشین افغانستان تأکید ورزید.
همزمان با این، عطامحمد نور سرپرست ولایت بلخ و رییس اجرایی حزب جمعیت اسلامی افغانستان با فرستادن پیامی به این همایش، حمایت خود را از این کمیسیون اعلام داشته و از حکومت میخواهد تا مانند شاهان دیگر کشور، به امیر حبیبالله کلکانی نیز ارزش قایل شود.
در بخشی از پیام آقای نور آمده است: «امیر حبیبالله به عنوان شاه این کشور، سزاوار مراسم رسمی و تشریفات حکومتی برای خاکسپاری است که حکومت افغانستان لزوماً برای رعایت وحدت ملی، احترام به ارادۀ جمعی و حفظ جایگاه شاهان این کشور، باییست فرمان خاکسپاری امیر حبیبالله کلکانی را صادر کند.»
آقای نور همچنان نگاشته است: همانطوری که حکومت برای سایر زعمای کشور فرمان خاکسپاری و بهجاآوری مراسم تشریفات حکومتی را صادر کرده است، امیر حبیبالله کلکانی نیز مستحق این فرمان است.
در اخیر این همایش، کمیسیون به خاکسپاری امیر حبیبالله کلکانی با صدور قطعنامهیی گفتند، در ملاقاتهای که این کمیسیون با سران حکومت وحدت ملی داشتهاست، از خواستشان که صدور فرمان است، حمایت صورت گرفته و وعدۀ تحقق داده شده؛ اما از این وعدۀ حکومت وحدت ملی پنجماه گذشته است، اما هیچ پاسخی تا به حال از این آدرس دریافت نکردهاند.
در بخشی از این قطعنامه به حکومت خاطرنشان ساختهاند: «از امروز (٣١ سرطان، ١٣٩۵) تا ده روز دیگر برای حکومت وحدت ملی مهلت داده میشود تا جهت مراسم خاکسپاری مجدد امیر شهید، فرمان صادر نماید، در غیر آن، کمیسیون با نشر فراخوان به ملت افغانستان، تاریخ خاکسپاری را اعلام میکند و در یک حرکت شکوهمندِ میلیونی، مدنی و مسالمتآمیز، مراسم انتقال پیکر شهدا و خاکسپاری مجدد را انجام خواهند داد.»
در قطعنامۀ کمیسیون به خاکسپاری امیر همچنان آمده است: دولت وظیفه دارد، به حکم قانون در راستای منافع ملی، بهویژه نسبت به اقوام و طیفهای اجتماعی مختلف برخورد یکسان داشته باشد و به خواستههای برحق مردم احترام بگذارد. همانگونه که دولت در جهت اعادۀ حیثیت سایر زمامداران و رهبرانی که مستحق آن بودند، به وظیفه خویش عمل کردهاست، توقع میرود در این مورد ویژه نیز برخوردِ همسان داشته باشد.
امیرحبیبالله کلکانی، شاه پیشین افغانستان در ۲۴ جدی سال ۱۳۰۷ خورشیدی، قدرت را از امان الله خان، بهدست گرفت و کمتر از یک سال بر این کشور پادشاهی کرد.
نادر خان پدر ظاهرشاه، در ۲۵ میزان سال ۱۳۰۸ قدرت را از دست حبیبالله کلکانی گرفت و با آنکه نادرشاه پس از گرفتن قدرت تعهد کرده بود که با حبیبالله کلکانی کار نمیگیرد، اما توسط سپاهیانش پس از شکنجۀ بسیار، او را همراه با هفده تن از یارانش تیرباران کرد.
Comments are closed.