گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 3 اسد 1395 - ۰۲ اسد ۱۳۹۵
نبردی سخت در اطراف قلعه زال، از ولسوالیهای کندز، جریان دارد؛ نبردی که مشخص نیست سرانجامِ آن چه خواهد بود.
کندز در شمال کشور، به یکی از آسیبپذیرترین ولایتهای کشور تبدیل شده و پس از سقوط آن در سال گذشته به دست طالبان، این ولایت یک روزِ خوش هم به خود ندیده اسـت. هرچند پس از پسگیری کندز از سلطۀ طالبان، دولت وعده سـپرد که برنامههای پیشگیرانه را به هدف تحکیم صـلح و ثبات در این منطقه به اجرا خواهد گذاشت، ولی به نظر میرسد که مشکل بزرگتر از آن است که دولت موفق شود به این زودیها امنیتِ کامل را به منطقه برگرداند.
نیروهای امنیتیِ مستقر در کندز میگویند که دشمن توانایی سقوط قلعۀ زال را ندارد، ولی در عینِ حال آنها تأکید میورزند که برای مقابله با پیشرویهای دشمن، به نیروی بیشـتر نیاز است. گزارشهایی که از این منطقه میرسد، چندان رضایتبخش نیست و بیمِ آن وجود دارد که قلعه زال زمینهیی شود برای تکرارِ فاجعۀ سقوط کنـدز به دست نیروهای مخالف.
سالِ گذشته نیز دشمن دقیقاً با همین سناریو وارد شهر کندز شد. نخست برخی ولسوالیها را از کنترول دولت خارج کرد و پس از آن، خود را به شهر کندز که از نظر روانی آمادۀ سقوط شده بود، رساند.
تجربۀ کندز برای دولت نیز تجربۀ سختی بود. دولت وحدت ملی با انتقـادهای تندی از سوی مخالفان سیاسـیِ خود و به ویژه جناح سابق که قدرت سیاسی را در اختیار داشت، روبهرو شد. برخی از سران دولت پیشـین، به دنبال سقوط کندز، شروع به شایعهپراکنی کردند و از این سخن به میان آوردند که دولتمردانِ جـدید حتا توانایی تأمین امنیتِ یک شهرِ مهم را هم ندارند.
آقای رییس جمهور، ساعاتی پیش از سقوط کندز، در یک سخنرانی با تحکّم اعلام کرد که کنـدز را چیزی نمیشود و اوضاع «تحت مدیریت» قرار دارد. این بار هم بیمِ آن وجود دارد که بازهم اوضاع «تحت مدیریت» قرار گیرد و این واقعاً فاجعه است. فاجعه به این دلیل که دیگر آبرویی برای دولتِ فعلی باقی نخواهد ماند و از طرف دیگر، مردم بیشترین آسیب را متحمل خواهند شد.
در سال گذشته نیز با سقوط کندز، دشمن آنچه را که خواست، با شهروندانِ این شهر انجام داد. گزارشهایی که از کندز در آن روزها نشر شدند، واقعاً تکاندهنده بودند. نباید گذاشـت که فاجعۀ سال گذشته تکرار شود. اما سوال اینجاست که چرا دولت نمیتواند به اندازۀ کافی نیروهای دشـمن را پس بزند؟
در یک سال گذشته فرصتِ کافی وجود داشت که وضعیت بهدرستی تحلیل و ارزیابی شود و اقدامهای پیشگیرانه برای تأمین امنیت انجام پذیرد. دولت در یک سال گذشته چه کرده است؟ آیا تدابیر جـدی برای امنیت کندز گرفته است؟
قراین و شواهد چنین چیزی را تأیید نمیکنند، ولی با آنهم باید امیدوار بود که «توطیه«یی در کار نباشد تا یک بارِ دیگر کندز به میدان جنگ تبدیل شود. بسـیاری حرفها در مورد سقوط کندز در هالهیی از ابهام باقی مانده و اصل گزارشی که از سوی کمیسیون حقیقتیاب تهیه شده، تا هنوز نشر نشده است. بسیاریها میگویند گزارش مختصری که از آن به نشر رسیده، چندان موثق نیست و ارگ ریاست جمهوری بخشهای مهمی را حذف کرده است. در چنین حال و هوایی، چگونه میشود مطمین بود و فکر کرد که همه چیز تحتِ مدیریت قرار دارد؟
کندز و در کُل، وضعیت شمال، به بررسی و آسیبشناسیِ جدی نیاز دارد تا فهمیده شود که عواملِ ناامنی و نفوذ کیها اند و چگونه توانستهاند که همچنان در منطقه حضور داشته باشند.
در عقبِ حوادث و نبردهای کنـدز، بدون شک مسایلِ سیاسی نهفته است و عدهیی به صورتِ تعمدی، در پی ویرانیِ این منطقهاند. حالا اینکه این افراد چه کسانی اند و هدفهای اصلیشان چیست، نمیتوان با قاطعیت پاسـخ داد ولی این مسأله دیگر واضح شده که مسایلِ شمال فراتر از گسترشِ چند گروهِ تروریست و جنایتکار است.
به حکومتِ وحدت ملی بهویژه ریاستجمهوری توصیه میشود که پهلوها و زاویههای پیــدا و پنهان در ناامنیهای شمالِ کشور را جدی بگیرد و خود را از مدارِ بازیها و برنامههای استخباراتیِ جهان و منطقه بیرون بکشد و زمامِ سرنوشتِ افغانستان را صادقانه بهدست گیرد و مصالح علیای میهن را به هیچ بها و قیمتی به قمار نگذارد. مسلماً توسعه و انتقالِ جنگ و ناامنی از جنوب به شمال افغانستان، یک پروژۀ استخباراتی در جهان است که صرفاً در خدمتِ قدرتهای بزرگِ دنیا قرار دارد و هرگز حامی و حافظِ منافعِ هیچ گروه و جریانِ سیاسی در افغانستان نخواهد بود. آنهایی که گمان کردهاند میتوانند از این آبشارِ خونآلود ماهیِ دلخواهِ خویش را صید کند، ره به خطا رفتهاند و آخرالامر، خود قربانی خواهند شد. تاریخ سیاسیِ جهان، نشان داده است که بازیهای خونینِ استخباراتی در نقطۀ عزیمت، بازیگرانِ سرمستِ فراوانی را به خدمت میگیرند، اما هرچه که به جلو بروند، بازیگرانِ کوچکتر را بازیگرانِ بزرگتر میبلعند تا آنجا که در غایتِ امر، فقط طراحانِ اصلیِ بازی بهجا میمانند و باقی، چوبِ سوخت یا قربانیانِ ناکامِ ماجرا شمرده خواهند شـد!
Comments are closed.