احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالحفیظ منصور/ شنبه 16 اسد 1395 - ۱۵ اسد ۱۳۹۵
بخش پنجم و پایانی/
کثیری از پژوهشگران اعتراف داشتهاند که محمد در زیر نور آفتاب متولد شده و در همانجا زندهگیاش را سپری کرده است. این سخن بدین معنی است که هیچ گوشهیی از زندهگی محمد پوشیده و ناگفته باقی نمانده است. مورخان از زندهگیِ مادر و پدرش گرفته، تا قوم و قبیله او پرده برداشتهاند. ماه و روز تولدش، دوران کودکی، عهد جوانی، دوران پیامبری و سرانجام لحظاتِ مرگش را به رشته تحریر درآوردهاند. سیرهنویسان هرکدام یکی از پهلوهای زندهگی محمد را درج و ثبتِ اوراقِ تاریخ کردهاند. به گونه مثال در تاریخ، از نوع لباس، غذای دلخواه، پاپوشهای او، شانه موی او، اثاث منزل او، نام همسران و فرزندانِ او و خلاصه همۀ ابعاد زندهگیِ او درج شده است. سید سلیمان ندوی میگوید: پیامبر تنها شخصیت در تاریخ بشریت است که به همسرانِ خود رخصت میداد که از چگونهگی زندهگیشان با محمد به دیگران حکایت کنند و نگذارند چیزی از نظرها مخفی بماند، در حالی که سایر چهرههای نامدار تاریخ سعی داشتهاند زندهگی خصوصیشان در پرده مخفی بماند.
هیچ مورخی در ثقه بودنِ قرآن دچار شک و تردید نشده است: با شرح و تفصیل نام کاتبان وحی در تاریخ آمده، چگونهگی ثبت آیات قرآن کریم گزارش شده و به قدری با دقت در این زمینه کار صورت گرفته که جای سوال در آن باقی نمانده است. اینکه قرآن پس از وفات محمد چگونه ترتیب یافت و در دسترس همۀ مسلمانان قرار گرفت، از اخبار اتفاقیست که پژوهشهای بعدی نیز بر آن صحه نهاده است. در کنار آیات قرآن مجید، نسخههای کوچکی نیز از احادیث نبوی در آنزمان تدوین شدند که بعدها مجموعههای بزرگِ حدیث از جمعآوریِ آنها شکل گرفتند.
پژوهشگران وقتی به کارِ مقایسه میان ادیان مینشینند، پیش از همه مستند بودنِ روایتها برای آنها مطرح میگردد و نمیشود بدون مراعات این اصل، به داوری بپردازند و نتیجهیی بهدست دهند. در چنین میدانی، هیچ یک از ادیان نمیتواند با پیامِ محمد به همسری برخیزد و دم از رقابت زند. به قدرِ لحظههایی که از ازل تا به ابد جاری بوده و جاری است، صلوات بر محمد و آل و اصحابش باد!
بیدل در وصف مقام و منزلت سرور کائنات سروده است:
ادب گاهی است زیر آسمان از عرش نازکتـر
نفس گم کرده میآید، جنید و بایزید اینجا
جمعبنـدی
آنگونه که گفته آمد، عمدهترین امتیاز و برتری پیامبران در پیامشان است، نه در جهانگشایی آنها و نه در قدوقامتِ رسای ایشان؛ از همین بابت «پیامبر» نامیده میشوند. در میان پیامبران الهی و پیامبران ادیان شرقی، محمد جایگاه بیهمتایی را احراز کرده است؛ زیرا پیامش خدایی، انسانی، جامع، واقعبینانه، واضح، معتدل، انعطافپذیر، مستند و دارای الگوی عالی و فراگیر میباشد.
وقتی این نبشته در اختیار خوانندهگان قرار میگیرد، شماری از آنها امتناع میورزند، شمار اندکی هم که میلی به خواندنِ اینگونه موضوعات دارند، گاهی از خود و زمانی از دیگران میپرسند: «پیامبری چه کاری است که محمد بهسر رسانده است؟ ایشان اگر وسیلهیی اختراع میکردند، بهتر از کارِ پیامبری نبود؟ اینهمه در باب شفافیتِ دستورهای محمد گفته آمد و از روشنی پیامِ او سخن رانده شد، پس چرا اینهمه فرقهبندی و اختلاف تا حد کشتار و خونریزی در میان مسلمانان وجود دارد؟ دینی که چندین امتیاز به او نسبت داده شد و از برتری محمد و پیامش حرف بهمیان آمد، چرا در حال حاضر رهروانش در وضعیت بهشدت ناگواری بهسر میبرند، به پیمانهیی که به زندهگی در زیر سایه حاکمیتِ پیروان ادیانِ دیگر میشتابند و هرگونه خطری را هم در این راستا پذیرا میشوند؟ وقتی پیامی نتواند صلح و آرامش را تأمین بدارد، دوستی و اخوت را برقرار سازد، زندهگی را سامان بخشد، امتیازات روی کاغذ چه معنا و ارزشی میتواند داشته باشد؟»
در پاسخ باید گفت: اختراع ماشین، هواپیما، برق، کمپیوتر و نظایر آنها، هر یک در حیات بشر نقش بهسزایی ایفا کرده و زندهگی را سهل و بهتر ساختهاند، اما میتوان نقش هر یک از آن اختراعات را با پیامهایی که به وسیله پیامبران آمده است، به مقایسه گرفت؟ آیا ایمان به خدا و ایمان به روز قیامت، تأکید بر عفو و گذشت، تشویق صله رحم، احترام به کرامت بشری و امثال آنها مهماند یا اختراعاتی که برشمرده شد؟ معضله جدی میان انسانها، نبود همکاری و تعاون، شفقت و نوعدوستی است، نه کمبود وسایل مدرن. ابزار مدرن به انسان قدرت و سرعت بخشیده، کارهایش را آسان کرده و پارهیی از امراضِ مهلک را از میان اولاد بشر نابود کرده است، ولی به همان پیمانه که اختراعات تسهیلکننده بودهاند، مشکلآفرین نیز شدهاند؛ اسباب درد، دربهدری و کشتار دستهجمعی را فراهم کردهاند. مسلماً آن چیزی که مایه اصلی سعادتِ انسان را مهیا میدارد، نه ابزار و وسایل پیشرفته، بلکه ایمان و اخلاق است.
وجود اختلاف در میان مسلمانان و فرقه فرقه شدنِ آنها، ویژه مسلمانان نیست. اختلافات و تعددِ آرا در میان همۀ گروههای بشری وجود دارد، این امر به ذهنِ انتخابگر تعلق میرساند و از امتیازاتِ انسان به شمار میرود. در اثر همین اختلافات و انتخابگری است که راههای بهتر شناسایی میگردد، روشهای نیکو بیرون میآید و ابزار و وسایلِ کارسازتر تولید میشود. از سوی دیگر، هر متنی آبستن تفسیرها و تأویلهای متعدد میباشد و هیچ متنی را یارای گریز از این قاعده نیست. اما آنچه این مسأله را به جنگ و کشتار میکشاند، اختلاف در برداشت و تفسیر متون نمیباشد. ریشه خصومت و خشونت را در جای دیگر جستوجو باید کرد، نه در متون دینی. مگر فراوان ندیدهایم که اشخاص متعدد با آرا و نظریات مختلف در کنارِ یکدیگر زندهگی میکنند و در عین حال به یکدیگر احترام میورزند. اگر در زندهگی اختلاف نبود و در میان بشر ظرفیت تفسیر و تأویل وجود نمیداشت، حیات انسانی بهسانِ زندهگانی سایر جانوران راکد و یکسان میماند. آنچه اختلاف رای و نظر را به دشمنی و خصومت میکشاند و جویهای خون جاری میسازد، عوامل دیگری مانند منافع اقتصادی، غلبۀ نیروی شهوانی، برتریجوییهای قومیِ ناشی از تربیتهای بدوی و خشونتزا، دسایس حلقاتِ مغرض و امثالهم میباشد.
اگر پای مقایسه به میان آید تا معلوم شود که رهروانِ محمد شرورند یا پیروان ادیان دیگر، این مسأله جای تأمل دارد: کشتن و بستن در همه جا وجود دارد، با این تفاوت که کسانی به بمب و راکت مجهزند و از آن استفاده میبرند و عدهیی هم که دستِ خالی دارند، با ابزار ساده به میدان میروند. جالب اینجاست که رسانههای جهانی در مورد اول، ایرادی ندارند و چه بسا که با آبوتاب از آن سخن میگویند؛ اما گونه دوم را یک عملِ تروریستی میخوانند و آن را تقبیح میدارند. آنهایی که کشورها را به خاکوخون میکشند، قدرتهای جهانی خوانده میشوند؛ ولی کسانی که به صورت ابتدایی میجنگند، ناقضین حقوق بشر و جنایتکاران جنگی لقب داده میشوند. افزون بر آن، چه بسا که در عقبِ اینهمه جنایات و کشتار در میان مسلمانان، دستهای قدرتمندی در فعالیت است که در تباهی و بربادی مسلمانان، منافعِ خود را جستوجو میکنند. شاید بپرسید که «این چه پیام عالی است که پیروانش را در برابر دستدرازیها و دسایس دشمنان واکسینه نکرده و همیشه آنها در معرض خطر قرار دارند، فریبِ دیگران را میخورند و به جانِ هم میافتنـد؟»
به باور نویسنده، ملامتی وضعیتِ اسفبارِ کنونیِ جهان اسلام، به پیام محمد برنمیگردد. مسوولیتِ اینهمه به سران و رهبران نالایقِ کشورهای اسلامی میرسد که چون خفاشان از دیدنِ خورشید عاجز ماندهاند و در تاریکیها به خواهشهای شخصی و قومیشان چسپیدهاند.
بدون آنکه ذرهیی از ضعفها و کاستیهای سرانِ کشورهای اسلامی چشمپوشی صورت گیرد، باید اذعان داشت: وضعیتی که امروز در جهان اسلام میگذرد، برنامه کلانیست که غرب در برابر مسلمانان بهراه انداخته است. به سخن دیگر، وضعیت اسفبارِ جاری در خاورمیانه، افغانستان و شمالِ افریقا جوشیده از درونِ مسلمانان نیست، بل برنامه خصمانهییست که دیگران طرحریزی کردهاند. من یقین دارم که امتِ مسلمه در فرجام از آن بهسلامت میگذرد و گروههایی که در عصر حاضر بقای خود را در جنگ و ستیز دنبال میکنند، خود راه زوال و نابودی خواهند پیمود.
خدایا چنان کن که پایان کار
تو خشنود باشی و ما رستگار!
منـــــــــابع:
۱٫ قرآن مجید مترجم: مصطفی خرمدل
۲٫ فی ضلال القرآن سید قطب
۳٫ گوشهیی از پیام تو صلاحالدین سلجوقی
۴٫ ویژهگیهای کلی اسلام یوسف قرضاوی، مترجم: جلیل بهرامینیا
۵٫ رسالت محمدی سید سلیمان ندوی، مترجم: عبدالحق عتید
۶٫ دینشناسی تطبیقی کدارنات تیواری، مترجم: مرضیه شنکائی
۷٫ بسط تجربه نبوی عبدالکریم سروش
۸٫ احیای فکر دینی در اسلام محمد اقبال، مترجم: احمد گدام
۹٫ اسلام میان دو دیدگاه شرق و غرب علی عزت بیگوویچ، مترجم: سید حسین سیفزاده
۱۰٫ جستارهایی در دینشناسی تطبیقی سید احمد اشرفی
۱۱٫ شرح نصوصالحکم ابوالعلا عفیضی، مترجم: نصرالله حکمت
Comments are closed.