احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:یک شنبه 31 اسد 1395 - ۳۰ اسد ۱۳۹۵
بخش نخست/
◄بروس کارترز، وندی نلسون
●ترجمه و تلخیص: شایسته مدنی
این مقاله چارچوبی جهتِ مطالعۀ نظاممندِ معنای پول ارایه میکند؛ به ویژه اینکه معنای پول به جریان پول (هم منبع مستقیم آن و هم مسیر آیندۀ آن) و اینکه برای چه کسی فرستاده میشود، بستهگی دارد. همچنین معنای پول، مشتق از محدودیت پول در رسانۀ پولی است. پولی شدن، فعالیت اجتماعی را کم میکند و مقیاسهای جدید را معرفی میدارد. عوامل شکلدهندۀ معنا، نمونههای مهم از تغییرات پولی را تأیید میکنند (پول همگن در برابر ناهمگن، پول مادی در برابر معنوی، پول شخصی در برابر پول بینام).
در سال ۱۹۹۶، آدا لوییس هوکستبل (Ada Louise Huxtable) منتقد تاریخی و معماری، نقدی نوشت که به موجب آن، از طرف موزیمِ شهر نیویورک جایزهیی دریافت کرد که فقط ۲۴ دالر ارزش مادی داشت. ۲۴ دالری که هوکستبل دریافت کرد، از نظر زلیزر “پول خاص” است؛ پولی که سمبلیک و نمادین بوده و با پولهای دیگر تناسبی ندارد. ولی این تمایز توسط چه کسی و چگونه صورت گرفته است؟
معنای پول، مانند دیگر اشکال معنایی، هنگام استفاده نمایان میشود و فهم ما از چگونهگی این روند میتواند در همراهی نظاممند از اشکال عمومی عملگرایی پول اصلاح شود. قبل از اینکه درگیر سوال معنای پول شویم، مفهوم ۲۴ دالر هوکستبل را باز میکنیم. معنای نمادین پول به زمینهیی که پول در آن عرضه میشود، باز میگردد. ۲۴ دالر در منهتن (Manhatan) هزینۀ صبحانه در یک هوتل است. ما اغلب فکر میکنیم که معنای پول بستهگی به این دارد که چه مبادلهیی توسط آن صورت میگیرد. گرچه نمیدانیم هوکستبل این پول را چه طور خرج کرد، ولی این مبلغ به ما علامت میدهد که باید بیشتر از ارزش مبادلۀ پول، ارزش نمادین آن را درک کنیم. معنای پولی که به عنوان جایزه داده میشود، بخشی از همجواری نمادین است. اندازۀ جایزه یکی از الگوهای مشترک مساوی کردنِ قیمت و ارزش است، جایی که چیزهای با ارزش به مقدار پولی که برایشان صرف شده، بستهگی دارند. بعضی از جایزهها، مثل جایزۀ نوبل، شامل مبلغ قابل ملاحظهیی پول هستند که معناداری محترم شمردن را قوت میبخشند. مبالغ کم، بر ناهمخوانی بین میزان پول جایزه و ارزش و احترامی که به همراه میآورد، تأکید دارند. نام این جایزه در مقابل مبلغ آن بیشتر خندهدار است تا توجیهکننده باشد. بنابراین، میزان کم پولِ جایزه در واقع نمادین کردن یک مشارکت شهریِ گسترده است که مضحک به نظر میرسد.
یک راه دیگر برای نمادینسازی ارزشهای مهم، توصیف آنها در قالب آن چیزی است که فینفسه گرانبها باشد، مثل مدال. این منطق، پول را نمیپذیرد، چون راهی به سمت ارزشهای جایزه و معنای معین شدۀ آنها اختصاص میدهد که از ارزش مادی آنها جدا شده است. البته معنای جایزۀ هوکستبل نه تنها مستقل از مبلغ کمِ آن است که او دریافت کرد، بلکه به اهمیت خاصِ آن برمیگردد. معنای پول این جایزه به طراحی آن به عنوان یک جایزه به کسی که آن را اهدا کرده، موقعیتی که در آن عرضه میشود، کسی که آن را دریافت میکند، بستهگی دارد. مفروضاتی دربارۀ اینکه این همکاریها چه طور تفسیر میشوند و حضاری که منتظر این واقعه هستند و کسانی که از طریق رسانههای مختلف آن را میبینند و فرا میگیرند، دخیل هستند. جنبههای مختلف، این پول را “خاص” میکند. همانطور که زلیزر میگوید: مردم در پیدا کردن راههایی برای تغییر معنای پول استاد هستند؛ راههایی که پول را به اخلاق، فرهنگ و شخص منتقل میکند.
معنای پول مانند دیگر اشیا به نوع استفاده و زمینۀ آن بستهگی دارد. چنین استفادههایی نه فقط وابسته به طرز فکر شخص و نه تنها مرتبط به زمینۀ آن است. هر دوی اینها ساختارهای اجتماعی در راههای الگویافتهیی هستند که میتوانیم تشخیص دهیم. در این مقاله، مقولاتی پیشنهاد میشوند و تمایزات تحلیلی ارایه میشوند که به ما کمک میکنند زمینه و استفاده از پول را تفسیر کنیم.
در اقتصاد پولی شده، پول در همۀ تبادلات اقتصادی نفوذ میکند. معنای اجتماعی آن در تأثیر زندهگی اقتصادی بر زندهگی اجتماعی و بالعکس، مشخص میشود. پول خیلی گسترده است و تقریباً نامرئی است؛ در حالی که کاملاً “طبیعی” است و بهآسانی بر خصوصیت زمینۀ اقتصادی مسلط است. سعی میکنیم فاصلهیی تحلیلی برای نشان دادن تأثیرات عمیقِ پول را دوباره نشان دهیم.
کار ما بر نظر عملگرایی زبان ویتگنشتاین (۱۹۸۵) بنا شده است. مفهوم پول، آن چیزی است که در استفاده از آن آشکار میشود. ویتگنشتاین هر نظریۀ زبانشناختی را که ادعا میکند رابطۀ ثابتی میان کلمات و معنای آنها برقرار است رد میکند، کلمات فقط اسم چیزها نیستند و معنایشان به اشیا تقلیل نمییابد. هیچ قاعده و ارتباط دقیقی وجود ندارد که ما را به راهی هدایت کند تا زبان را بفهمیم و استفاده کنیم. معنای پول به آنچه ارایه میکند تقلیل نیافته است. معنای پول به خصوصیاتی که برای همۀ پولها مشترک است، بستهگی ندارد. در واقع، معنای پول به آنچه مردم در زمینهیی خاص با آن انجام میدهند، بستهگی دارد.
ویتگنشتاین از دو مدل زبانی نمونهگیریشده برای تحلیل خود استفاده میکند: زبان به عنوان ابزار و زبان به عنوان بازی. با مشابه قرار دادن زبان مانند ابزار، ویتگنشتاین از ما میخواهد درک کنیم که زبان بسیاری از خصوصیاتِ ابزاری را به اشتراک میگذارد. کلمات مانند نمادها کنش دارند. ما از کلمات مانند ابزار استفاده میکنیم.
Comments are closed.