طالبان چگونه به شهرها نزدیک شده‌اند؟

گزارشگر:احمد عمران/ دوشنبه 1 سنبله 1395 - ۳۱ اسد ۱۳۹۵

از هفته‌ها به این‌سو، شمال و جنوبِ کشور در آتشِ ناامنی و خشونت می‌سوزند. طالبانِ مسلح به‌صورتِ لجام‌گسیخته ولایت‌های زیادی در شمال و جنوب را تحتِ فشارِ نظامی قرار داده و تلاش دارند که وارد شهرهای مهمِ کشور شوند. یک بار در سال گذشته، طالبان موفق شدند برای چند روز mandegar-3کنترولِ ولایتِ استراتژیکِ کندز در شمال را به دست بگیرند. این موضوع برای طالبان پس از مرگ ملا عمر رهبرِ پیشینِ این گروه و جانشینی رهبر جدید، یک دستاورد بزرگ خوانده شد. بسیاری‌ها گمان می‌بردند پس از مرگ ملا عمر رهبر پیشینِ گروه طالبان، این گروه در سراشیبی اضمحلال قرار خواهد گرفت. اما سقوط کندز، نشانۀ نوعی قضاوتِ عجولانه در مورد ساختار تشکیلاتیِ طالبان ثابت شد.
سقوط کندز برای دولتِ تازه‌تأسیس وحدت ملی نیز بسیار هزینه‌بر بود. اشرف‌غنی رییس جمهوری کشور که یک روز پیش از سقوط کندز به دست طالبان در ارگ سخنرانی می‌کرد، با آرامشِ تمام از “تحت مدیریت قرار داشتن کندز” اطمینان داد، ولی یک روز بعد این شهر به‌دست نیروهای مخالف افتاد و عملاً خدشۀ بزرگی به اعتماد مردم در مورد دولتِ جدید وارد شد. از آن زمان، “تحت مدیریت قرار داشتن” به اصطلاحی طنزگونه‌ تبدیل شده که از آن به سقوط و دست به دست شدنِ یک منطقه تعبیر می‌شود.
تجربۀ کندز، صدمۀ بزرگی به اعتبار دولت وحدت ملی وارد کرد و به همین دلیل، این ترس همچنان وجود دارد که طالبان یک روز موفق شوند تجربۀ تلخِ کنـدز را بر این شهر و یا یکی دیگر از کلان‌شهرهای کشور تکرار کنند. بر اساس برخی اطلاعات، طالبان تلاش‌های فراوانی انجام دادند که ولایت هلمند در جنوب را از کنترول نیروهای دولتی بیرون کنند و بخشی از شورای کویته را به این ولایت انتقال دهند. شاید اگر طالبان موفق می‌شدند که به این طرحِ خود جامۀ عمل بپوشانند، در وضعیت سیاسیِ خود نیز موفق می‌شدند که تغییرات اساسی وارد کنند. به همین لحاظ، هنوز از نظر استراتژیک، تسخیر یکی از کلان‌شهرهای کشور برای گروه طالبان از اهمیتِ حیاتی برخوردار است. اما سوال اساسی این‌جاست که این گروه چگونه می‌تواند این‌همه در کلان‌شهرهای کشور نفوذ کند؟
برخی آگاهان و اعضای مجلس نماینده‌گان در شمال باور دارند که طالبان به‌صورت تصادفی و یا هم بر اساس توانایی‌های نظامی خودشان، وارد مناطق شمال و جنوب نمی‌شوند، بل مقدماتِ چنین نقل و انتقال‌هایی به صورتِ مرموز صورت می‌گیرد. در این‌که استخبارات بیگانه رهنمای عمل طالبان در نفوذ به شهرها و ولایات کشور است، جای تردید وجود ندارد؛ ولی ترسِ اساسی این است که گروه‌ها و افرادی در داخل نظام، عامل دیگرِ این جابه‌جایی‌ها باشند. به گفتۀ این آگاهان، ورود دوبارۀ طالبان به مناطقی از کندز، چیزِ تازه‌یی نیست و از مدت‌ها پیش، مقام‌های محلی و مرکزی از آن آگاهی دارند. وقتی سربازان از ولسوالی خان‌آباد عقب‌نشینی کردند، بسیاری از آن‌ها فریاد ‌زدند که از چند روز به این‌سو نه مهمات در اختیارشان قرار گرفته و نه هم غذا و آب.
در ولایت جنوبی هلمند نیز وضع بر همین منوال است. فرماندهان نظامی در این ولایت می‌گویند که نوعی بی‌پروایی و بی‌تفاوتی را در مورد وضعیتِ این ولایت در مقام‌های رهبریِ کشور احساس می‌کنند. دهنه‌غوری بغلان که برای چندمین‌بار به‌دستِ طالبان افتاد هم، یک امرِ تصادفی نبوده است. در این‌جا نیز از ماه‌ها به این‌سو تحرکاتِ طالبان گزارش شده و این بیم و احتمال وجود داشته که روزی دوباره این گروه موفق به تسخیرِ این منطقه خواهد شد. در مجموع می‌توان گفت طالبان به هرجا که وارد شده‌اند، سرنخ‌هایی از توطیه را می‌توان در آن‌جاها پیـدا کرد. حالا این‌که این توطیه به کجاها وصل می‌شود، هنوز زود است که در مورد آن چیزی گفته شود؛ ولی بر این نکته باید تأکید کرد که موفقیت‌های این گروه در بخش‌هایی از ولایات شمالی و جنوبی، چندان تصادفی و یا منحصر به توانایی‌های جنگی خودشان نبوده است.
آن‌گونه که برخی‌ها می‌گویند، شاید ناامن‌سازیِ بخش‌هایی از شمال و جنوب به صورتِ کنترول شده، جزوِ “استراتژی‌های کلان” باشد، اما چنین اشارۀ مبهمی به هیچ صورت نمی‌تواند واقعیتِ تلخ جنگ و تبعاتِ آن را روشن سازد. مردم در این مناطق به شدت رنج می‌برند. وقتی به کاروان‌های بی‌جاشده‌گانِ این جنگ‌ها نگاه می‌کنی، یاد سال‌های دشوار و تلخِ مهاجرت و غربت‌های اجباریِ سی‌واندی سال پیش می‌افتی. همان سال‌هایی که مردم ما برای آزادی و عزت‌شان مجبور بودند خانه و کاشانۀ خود را ترک کنند و به کشورهای دیگر پناهنده شوند.
حال و روزِ برخی از ولایت‌های کشور در این ماه‌ها و هفته‌ها واقعاً به آن سال‌ها شبیه شده است؛ سال‌هایی که هیچ کس انتظار بازگشتش را ندارد. ولی چه باید کرد که سخنِ محکم و منطقیِ کارل پوپر فیلسوفِ معروفِ بریتانیایی در برابرِ چشمِ ما قرار دارد که می‌گوید: “بازگشت به گذشتۀ تاریک، امری محال نیست و هر آن احتمال می‌رود که بر اثر اشتباهِ سیاست‌مداران، دوباره به زمان خشونت و بربریت برگردیم.”

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.