گزارشگر:چهار شنبه 3 سنبله 1395 - ۰۲ سنبله ۱۳۹۵
بخش چهـارم و پایانی/
ترجمه و تلخیص: شایسته مدنی/
معنای پول و پولی شدن
پولی شدن یعنی پیوستن ارزشهای مالی به پول یا یک شیء. راه دیگری که پول بهدست میآورد و معنا میبخشند، به نتایج پولی شدن ربط دارد. بعضی اوقات این نتایج عمیقاً سمبولیک هستند. در میان برون دادها، پولی شدن درگیر ارزشهای عددی برای چیزها میشود. آن مستلزم تمایز نوعی ارزشگذاری است، کاملاً متفاوت از ناهماهنگی با دیگر روشهای ارزشگذاری. پول میتواند در تأثیراتش “تحمیلی” باشد، مانند ارزشهای اجتماعی که برای چفت شدن به مقولات پولی کمی بسط داده میشوند. بالاخره پول میتواند یک سری از فعالیتها یا اشیایی را که قبلاً غیرقابل قیاس یا مقایسهپذیر بوده اند، کاهش دهد. در جوامعِ ما بهاشتباه بعضی از فعالیتها با پول اندازهگیری میشوند. برای مثال، بسیاری از روابط خانوادهگی یا خانهگی و فعالیتهایی که ارزش بالایی دارند، در اصطلاحات پولی ارزش ندارند. بسیاری از مادران نمیخواهند فرزندانشان را برای یک دالر مادری کردن بگیرند. چنین ارزشگذاری به معنای طبیعیِ مادری ضربه وارد میکند، حتا بسیاری از فعالیتهایی که با مادری در ارتباط است، میتواند به سادهگی با پول خریداری شود. بعضی از اصلاحگران قرن ۱۹، و بعدها فمینیستها، تقریبی از ارزش بازار را برای کاری که به زن پرداخته نمیشود را ابداع کردند. ولی بسیاری از زنان از تأثیرات محصول کار خانهگی بدگمان بودند. جودیت استیسی (۱۹۹۰) خاطرنشان میکند “مفاهیم سنت – مدرن” در خانواده بر روابط خانواده چون روابطی متفاوت از بازار تأکید میکنند. برای برخی، خانواده بهصراحت تعیینکننده است؛ زیرا عقیده دارند که این یک “جای امن” از محاسبات خودعلاقهگی است که رفتار اقتصادی را شکل میدهد. برای زنان که نقشهای سنتی را دارند، تلاش برای کالایی شدن کارشان، تهدیدی عمیق بر هویت و سرمایهگذاریشان است.
جوامع مختلف، چیزهای مختلف را در اصطلاحات غیرپولی ارزشگذاری میکنند. اکثریت امریکاییهای معاصر، ارزش پولی را بر روی زمین میگذارند درحالیکه در قبیلهیی در آریزونا، از ارزشگذاری مالی بر روی زمینهای نیاکانشان خودداری میکنند. چنین ارزشگذاری فرهنگشان را به خطر میاندازد و به هویت جمعیشان توهین میکند. حتا پولی شدنِ چیزها که تبادل معمول بازار است، میتواند دارای اهمیت باشد. ارزشگذاری پولی از گسترش اقتصادی به نظر میرسد تقریباً توسط تعریف قانونی است. ارزشگذاری عموماً یک نوع تشخیص یا تخمین است. بعضی از انواع ارزشگذاریها، اشیا را در طبقات مختلف قرار میدهد: این خوب است، این بد است؛ این مردانه است، این زنانه است. ارزشگذاری دیگر، اشیا را در طبقات مختلف بر اساس ابعاد تنظیم میکند (بزرگ، کوچک، متوسط)، بهای عددی و قیمتگذاری، تبادل را به نسبت قبل شفافتر کرده است. از پول سپاسگزاریم که بهطور کاملاً مشخص استندرد است و هر چیز را دارای بهایی میکند. البته باید در نظر داشت که برای بسیاری از تبادلات، ابهام یک خاصیت است. هدیه دهنده، معمولاً قیمت را از روی هدیه جدا میکند؛ چون دانستن قیمت، از ارزش هدیه کاسته و باعث میشود که دریافتکننده نتیجهگیری کند که مثلاً دوستی ما ۱۰ دالر میارزد، و یا مقایسه کند که مثلا هدیۀ x دوبرابر هدیۀ y میارزد، و این اخلاق هدیه را به خطر میاندازد.
نتیجهگیری
معنا و انتقالاتِ پول، هر دو از سهولت تبادل و خارج از تبادل ناشی میشود. پول به لحاظ عملی، هنگام استفاده معنا تولید میکند. پول خنثا یا بیمعنا نیست و معناهای آن بااهمیت هستند. مردم بهطور متفاوتی با پول رفتار میکنند، بسته به اینکه چه معنایی دارد: خوب یا بد، مناسب یا نامناسب، درست یا غلط، کثیف یا تمیز. چنین معناهایی در هر زمان تغییر میکنند. پولی شدن و زندهگی اقتصادی به پول اجازه داد تا در بسیاری از فضاهای تبادلی رسوخ کند. تلاش قابل توجهی برای حمایت از برخی روابط و تبادلات از پول به سمت تجدید نظر کردن، تقلیل دادن یا جداسازی پول وجود دارد که آن را کمخطرتر میسازد. در جوامع ما، هدیه دادن و پول دادن در کنار هم وجود دارد. پولهای چندگانهیی در ساختار وجود دارد که با یک هسته از پول رسمی (معمولاً توسط دولت ملی تدارک دیده شده) و سایۀ روشنی از پولهای نزدیک و شبهپولهای احاطه شده که توسط بانکها، سازمانها و افراد تامین میشود. اگر این هسته استندرد و بینام باشد، این سایه روشن هیچ کدام از اینها نیست. پول رسمی، نمایانگر حکومت است و بهسادهگی از یک معامله به معاملۀ دیگر جریان مییابد و آنها را در یک شبکۀ پولی به هم وصل میکند که میتواند معنا را از یک بخش به بخش دیگر انتقال دهد، (پول کثیف از یک منبع بیاعتبار است و باید طور دیگری با آن رفتار شود). شبهپولها به نسبت پولِ رسمی از سیالیتِ کمتری برخوردار بوده و نمیتوانند معنا را به طور قابل فهم انتقال دهند. شبهپول توسط خاصیت یا کسی که آن را رواج میدهد، معنایی متمایز مییابد و همانطور بازنمایی میشود که مروجش عمل میکند. پولهای رایج بیشتر از پولهای خاص قدرت را انتشار میدهند. کسانی که از پول برای ارزشگذاری دنیا استفاده میکنند، آن را بیشتر با چشم کمی میبینند. توانایی عملیاتی کردن ارزش، یک پیشرفت اقتصادی بوده است. قابل لمس بودن طلا هنوز هم اشاره بر ارزش ذاتی، ارزش طبیعی، امنیت اقتصادی و سنتی قوی آن دارد.
این مقاله سعی در نشان دادنِ ابعاد معنایی پول داشت: منبع مستقیم و دور، جریان آینده، روش ارزشگذاری و رسانۀ پولی. این ابعاد مختلف پول را که سعی در نشان دادن آن داریم، تقویت میکند: پول همگن در برابر پول ناهمگن، پول خاص در برابر پول عمومی، پول مادی در برابر پول معنوی، پول شخصی در برابر پول همهگانی. قدم بعدی نشان دادنِ بیفایده بودنِ این چارچوب در تحلیل عملی پایدار از پول و تغییر پولی است که امید است بهزودی انجام گیرد.
منبع:
Carruthers, Bruce, Nelson, Wendy, 1998, money, meaning and morality, the American behavorial scientist.
Comments are closed.