گزارشگر:حامد علمی the_time('j F Y');?>
داکتر سیدحسین علاوه بر اینکه به بازسازی کشور و رفع مخاصمات ذاتالبینی مجاهدین علاقه فراوان داشت، به آرامی و آسودهگیِ مردم خویش نیز سخت علاقهمند بود. زمانی که مرکز این ولایت در ۱۵ آگست ۱۹۸۸ بهدست مجاهدین افتاد، داکتر سیدحسین با مهارت توانست بعد از چند ساعت نظم و اداره را به شهر بازگرداند و دوایر حکومتی را دوباره فعال بسازد. وی همچنان همواره در صدد بود تا راه عبور و مرور مردم و اهالی، مصون و بیخطر باشد و برای این منظور قبل از حادثه فرخار با سیدجمال تعهد کرده بود که در راه مصون نگهداشتن راههای عبور و مرور مردم از هر نوع گذشت و مدارا کار گیرند.
داکتر سیدحسین زدوبندها و باریکیهای سیاسی را به خوبی درک میتوانست و در این راه مطالعه عمیق داشت. دهها کتاب و مقاله خوانده و همیشه در جستوجوی معلومات و اخبار بود و بنا بر همین درک و دانشِ او بود که در پست ریاست سیاسی شورای نظار قرار گرفته بود. بنا بر گفته محمد صدیق چکری، اولین وزیر اطلاعات و فرهنگ دولت اسلامی افغانستان، “او به تنهایی قادر به اداره و کنترول یک حکومت یا به اصطلاح مرد یک دولت بود.”
عبدالودود:
عبدالودود فرزند ملا مقصود در سال ۱۳۴۹ در ناحیه پل قاف شهر تالقان بهدنیا آمد و پدرش او را به مدرسه دینی فرستاد. او بعد از فرا گرفتن علم دینی به خدمت سربازی رفت، ولی دیری نگذشت که پدرش وفات نمود و بار نفقه خانواده بهدوش او افتاد. عبدالودود نتوانست به تحصیلاتش ادامه بدهد، ولی برادر کوچکش به نام عبدالمجدود را به مدرسه تخارستان فرستاد. بعد از کودتای ثور، هر دو برادر به حیث چهرههای اصلی و شناخته شده جهاد و مقاومت در ولایت تخار و صفحات شمال کشور ظهور کردند. شیوۀ کار این دو برادر طوری بود که تمام مسایل جبههیی بهدوش مجدود قرار گرفت و فعالیتهای شهر و نفوذ در داخل مقامات حکومتی و خنثا ساختن و از بین بردن نقشهها و اعمال دولتی را ملا عبدالودود به پیش میبرد.
در سال ۱۹۷۸ عبدالودود دستگیر گردید و به زندان کندز فرستاده شد. در آنجا بخت با او یاری کرد؛ زیرا مجاهدین توانستند در سال ۱۹۷۹ زندان کندز را تصرف و همه زندانیان را آزاد سازند و ملا ودود بعد از رهایی از زندان به هماهنگ ساختن و تنظیم مجاهدین ولایتش پرداخت و دیری نگذشت که اضافه از هزارجوان را زیر قوماندهاش تنظیم نمود و در بسا از عملیاتهای محاربوی، موفقیتهای چشمگیر بهدست آورد.
مصیبت عظیم به خانوادۀ ملا و شخصِ او زمانی وارد گردید که عبدالمجدود آن برادر دلیر، کارکشته و فعالِ ملا در یک نبرد رویاروی با نیروهای شوروی در سال ۱۹۸۶ به شهادت رسید که با از میان رفتن او، بار خانواده و جبهه بهدوش ملا افتاد. ولی با آنهم، ملا از فعالیت و تحرک باز نماند و توانست موفقانه عملیات آزادسازی گارنیزیون فرخار و کلفگان را در ۱۹۸۷ و شهر تالقان را در ۱۹۸۸ به پیش ببرد و به کمک سایر مجاهدین، این مناطق مهم و استراتیژیک حکومت کابل را تصرف کند.
بالاخره این چهره درخشان جهاد افغانستان، در اولین لحظات کمین سیدجمال، بیرحمانه به گلوله راکت بسته شد و از دنیا رفت.
Comments are closed.