- ۱۸ سنبله ۱۳۹۵
در پانزدهمین سالروز شهادت قهرمان ملیِ کشور قرار داریم و امسال نیز «سالِ مسعود و دولت وحدت ملی» نامگذاری شده است. احمدشاه مسعود پانزده سال پیش توسط دو حملهکنندۀ انتحاری به شهادت رسید اما تا کنون پروندۀ ترورِ او از سوی حکومت بررسی نشده و امتیازاتِ «قهرمان ملی» نیز هنوز به تصویب نرسیده است.
پانزده سال بعد از شهادتِ قهرمان ملی کشور، یک نسلِ تازه و جوان با او و کارنامههایش آشنا شده و به بزرگیِ چنین شخصیتی مباهات میورزند. خلاصهترین برداشتی که از احمدشاه مسعود در ذهنِ نسلِ تازهجوان و جوانِ کشور شکل گرفته، این است که اگر مسعود نمیبود، امروز افغانستان یکی از صوبههای پاکستان بهشمار میرفت.
برداشتِ دیگری نیز که از احمدشاه مسعود وجود دارد ایناست که: مسعود نخستین پایههای تشکیلِ ارتش ملی و پولیس ملیِ کشور را گذاشته است. او در سالهای پایانیِ عمرِ خویش در مقاومت علیه طالبان، نخستین هستههای پولیس ملی و ارتش ملی را گذاشت. مبارزه با تروریسمِ بینالمللییی که امروز به آن دچار هستیم، ادامۀ همان مبارزهییست که احمدشاه مسعود سالها قبل آن را پی گرفته بود و ده سال بهتنهایی در برابرِ تروریسمِ جهانی ایستادهگی کرد.
بعد از پیروزی مجاهدین در برابرِ حکومتِ دستنشاندۀ شوروی، پاکستان به تصرفِ افغانستان طمع بست و گروههای زیادی را بهکار گرفت تا این آرزو محقق گردد. اما مسعود بهفراستِ تمام در برابرِ این برنامه ایستاد و آن را ناکام کرد، تا اینکه طالبان سر رسیدند و مبارزه با تروریسم بینالمللی شکل گرفت.
در آن روزگاران، برداشتهای متفاوت و منفییی از مقاومتِ ملیِ مردم میشد، اما مسعود صادقانه ثابت کرد که مقاومتِ او شکلِ ملی دارد و همۀ اقوام در آن سهیماند. امروز نیز دولتهایی که پس از بُن شکل گرفتهاند، در واقع در بسترِ مبارزاتِ احمدشاه مسعود و مقاومتِ ملیِ افغانستان نفس میکشند.
یکی دیگر از میراثهای شهید احمدشاه مسعود، بحثِ صلحخواهی است. او در کنار اینکه در صفِ جنگ در برابرِ دشمنان قرار داشت، همواره ندای صلح سر میداد. تلاشهایی که مسعود در امرِ صلح انجام داد، بهمراتب ارزشمندتر از تلاشهاییست که در پانزده سال گذشته صورت گرفته است. مسعود چندمرتبه خود به گونۀ مستقیم با طالبان مذاکره کرد؛ اما چون طالبان تصمیمگیرنده نبودند، هیچ نتیجهیی از این مذاکرات حاصل نشد.
برگزاری انتخاباتِ شفاف و دست یافتن به دموکراسی، از دغدغههای اصلیِ قهرمانِ ملی بود که اسنادِ زیادی این مدعا را ثابت میکند. اگر ما امروز انتخابات داریم و زنان حقِ رایدهی، همه و همه مرهونِ تلاشهاییست که قهرمانِ ملی بر آن تأکید داشت. اما متأسفانه آن آرمانها و ارزشها که قهرمان ملیِ کشور بدانها پایبند بود، درست عملی نشدند و یاران و همسنگرانش نتوانستند از آرمانهای او بهدرستی نمایندهگی کنند. اکنون نیز برخی حرکتهای زننده به نامِ حمایت از قهرمانِ ملی و روز شهید صورت میگیرند که اصلاً با روحِ آرمانهای شهید مسعود سازگاری ندارند. زیرا قهرمان ملیِ کشور در همۀ دوران جهاد و مقاومتش، نظم و نزاکت و تواضع را شناسۀ فعالیتهایِ خویش قرار داده بود و از لاقیدی و مردمآزاری نفرت میورزید. یقیناً افراد و دستههایی که در ۱۸ سنبلۀ هرسال بدون رعایت نظم و آرامش عمومی به خیابانها میآیند، در صورتی که از سجایایِ نیکِ قهرمانِ ملی متأثر نباشند و در کوچه و خیابان با خشونت و تکبر مزاحمِ مردم شوند، برخلاف آرمانهای قهرمان ملی عمل کردهاند. زیرا هواخواهِ مسعود فقط کسانی میتوانند باشند که دستکم سعی دارند خود را به ویژهگیهای شخصیتیِ مسعود نزدیک سازند. این را باید بدانیم که هر سال در ۱۸ سنبله، دستهایی بهکار میشوند تا با خلقِ حوادثِ رقتبار، تجلیل از این روز و مناسبت را زیر سوال ببرند. امیـد میرود که اینبار مردمِ عزیزمان این نکتههای ظریف را دریابند و به هیچ فردی اجازه ندهند که مراسمِ بزرگداشت از مقامِ شهید و پانزدهمین سالروزِ شهادت قهرمان ملی را تخریش کند!
Comments are closed.