گزارشگر:احمد عمران/ یک شنبه 28 سنبله 1395 - ۲۷ سنبله ۱۳۹۵
منابعی در شورای صلح گفتهاند که به زودی تفاهمنامۀ ارگ با حزب اسلامی گلبدین حکمتیار به امضا میرسد. هرچند تا زمانی که این تفاهمنامه بهصورتِ رسمی امضا نشده است، نمیتوان در مورد صحتِ اینگونه گزارشها مطمین بود، اما دیده میشود که دو سوی معامله بهطورِ قاطع بر امضای آن تأکید دارند. پیش از این نیز بارها از امضای تفاهمنامه با حزب اسلامی گزارشهایی منتشر شده، ولی در دقیقۀ نودم از موانعِ موجود بر سرِ راه امضای این تفاهمنامه سخن رفته است. آیا اینبار ارگ موفق خواهد شد که این تفاهمنامه را به امضا برساند؟
به این سوال البته زمان پاسخ خواهد گفت، ولی چیزی که حالا مهم به نظر میرسد این است که با نزدیک شدنِ زمانِ امضای تفاهمنامه با حزب اسلامی، سروصداها در مخالفت با آن بیش از هر زمانِ دیگری فزونی گرفته است. بهتازهگی عبدربالرسول سیاف یکی از رهبران مطرحِ جهادی و رییس شورای حراست و ثبات اعلام کرده که هرگز توافق صلح با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار و طالبان را نخواهد پذیرفت. گفته میشود که آقای سیاف زمانی که برای درمان در هند بهسر میبرده، در تماس با یکی از اعضای شورای صلح نیز این مطلب را گفته است. در همین حال، منابعی در جمعیت اسلامی میگویند که برخی رهبرانِ این جریان سیاسی نیز موافق امضای تفاهمنامۀ صلح با حکمتیار نیستند.
پیش از این، وقتی چندماه پیش بحثِ گفتوگوهای صلح با حزب اسلامی به رهبری حکمتیار بالا گرفت و عدهیی فکر میکردند که بهزودی آقای حکمتیار با افرادش وارد کابل خواهد شد، شماری از نهادهای جامعۀ مدنی، احزاب سیاسی، برخی شخصیتهای سیاسی و آگاهان امور، با آن بهصورتِ علنی مخالفت کردند و حتا در فضای مجازی علیه توافقِ صلح با حکمتیار، عملاً به نشر دیدگاهها و نظراتشان پرداختند. در این مخالفتها، آنچه که مشترک به نظر میرسد این است که بسیاریها توافق صلح با حکمتیار را در راستای تأمین صلح نمیبینند و از معاملاتِ پشتِ درهای بسته میهراسند.
آیا واقعاً هیچ معاملهیی میان ارگ و آقای حکمتیار صورت نگرفته است؟
به این پرسش پاسخِ واحدی نمیتوان یافت. برخیها که مخالف توافق با حزب اسلامی شاخۀ حکمتیار اند، میگویند که جناح ارگ بهصورتِ یکجانبه گفتوگوهای صلح با این حزب را مدیریت کرده و میخواهد به نتایجی دست پیدا کند که عمدتاً در آنها منافعِ این جناح نهفته است. آنها میگویند که ارگ گفتوگوهای صلح با حکمتیار را به گفتوگوهای قومی تبدیل کرده و از همین منظر میخواهد که از آن بهرهبرداری کند.
اما در مخالفت با این دیدگاهها، شماری نیز دیدگاهِ دیگری را مطرح میکنند که عمدتاً برخاسته از نوعی تعامل با حزب اسلامیست. این افراد معتقدند که کمترین نتیجۀ چنین توافقی، میتواند برداشتنِ مانع از راه گفتوگوهای صلح باشد. به باور این عده، دولت افغانستان در پانزده سال گذشته هیچ دستاورد قابل توجهی در عرصۀ گفتوگوهای صلح نداشته و اگر این توافقنامه امضا شود، حداقل میتواند در عرصۀ تبلیغات حربۀ خوبی در اختیار دولت قرار دهد و به شکلی نقطۀ پایان به بنبستی بگذارد که در پانزده سال گذشته هیچ نتیجهیی در پی نداشته است.
در چنین اوضاع و احوالی، ارگ ریاستجمهوری اما مُصر است که توافق صلح با حزب اسلامی میتواند در وضعیت امنیتیِ کشور تغییراتِ مثبتی را رونما سازد. به باور ارگنشینان، قرار گرفتن حکمتیار در کنار دولت، ضربهیی مهم بر تفکریست که پیروزی در جنگ را تبلیغ میکند. به گفتۀ این عده، این توافق میتواند ابطالِ چنین تفکری را در عمل به اثبات رساند. اما واقعاً چنین خواهد شد؟
به نظر میرسد که ارگ ریاستجمهوری در مورد امضای توافق صلح با حکمتیار، یا دچار توهم شده و یا اینکه واقعاً هدفهای دیگری را دنبال میکند. بسیاریها به این نظرند که با آمدن شخصِ آقای حکمتیار هم هیچ ضمانتی وجود ندارد که در آرایشِ نظامی در افغانستان تفاوتی رونما شود. به باور این افراد، آقای حکمتیار سالهاست که توش و توانِ سیاسی و نظامیِ خود را از دست داده و تنها به پشتوانۀ نامِ خود “زنده” است. با این حال، نباید کاملاً بدبینانه به توافق ارگ با حزب اسلامی نگاه کرد. اما واقعبینی در این امر زمانی امکانپذیر میشود که واقعاً ارگ ریاستجمهوری در این عرصه از شفافیت و صداقتِ لازم استفاده میکرد. مشکل اصلی اینجاست که بیشتر جریانها و افرادی که به توافق صلح با حکمتیار نظرِ خوشبینانه ندارند، نگرانِ چیزهای دیگری هستند. اشتباه ارگ در گفتوگوهای صلح با هیأتهای حزب اسلامی از اینجا ناشی میشود که ارگ برای آن بیشتر از ظرفیت و موقعیتِ این حزب ارج قایل شده است.
مخالفان توافقِ صلح با حزب اسلامی به این نظرند که ارگ با این حزب نه در حدِ یک گروه مخالفِ مسلح، بل یک دولت وارد گفتوگو و معامله شده است.
آمدن آقای حکمتیار به کابل هیچ مانعی ندارد. حداقل او شهری را خواهد دید که دو دهه قبل عملاً آن را به ویرانه بدل کرده بود. اما این توافق باید در حدِ توافق با گروهی باشد که میخواهد دست از جنگ علیه مردمش بردارد. آقای حکمتیار در توافقنامۀ صلح فعلی، هرگز چنین موقفی ندارد و این میتواند تبعاتِ خطرناکی برای صلح و روند سیاسیِ موجود در کشور داشته باشد.
جنگ در افغانستان با آمدنِ آقای حکمتیار پایان نمییابد، ولی میتواند به تخریشِ حساسیتهای سیاسی و قومی بینجامد. ارگنشینان این محاسبات را باید با خود میکردند و باز پا پیش میگذاشتند.
Comments are closed.