گزارشگر:برگردان: ماندگار ـ ابوبکر صدیق/ دو شنبه 5 میزان 1395 - ۰۴ میزان ۱۳۹۵
یک خلبانِ امریکایی میپرسد: “پانزده سال بعد از حادثۀ سپتمبر، اینجا چه میکنیم؟… من در یک دهه جنگ در افغانستان و عراق برای فرزندم که بزرگ شده و خانمم دلتنگ شدهام!”
آقای دریو که یک خلبان سابقهدارِ امریکایی است، میگوید چیزی که از جنگ عراق و افغانستان هنوز بهخاطر دارم این است: “در اگست ۲۰۱۰ با قطار نیروهای نظامی از میدان هوایی بگرام به طرفِ کابل در حرکت بودم. این ساحه واقعاً خطرناک بود، جادهها بر اثر انفجارهایی که توسط گروه طالبان انجام شده بود، حالتِ ریخته و پاشیده داشتند و دوباره تحتِ بازسازی قرار گرفته بودند. در بگرام در آنوقت هنوز در برخی از این ساحات عملاً طالبان حضور داشتند، هر لحظه که کاروانِ نظامیان از ساحۀ بگرام عبور میکردند، امکان انفجار بود و تنها راهجلوگیری از صدمه دیدنِ بیشتر، رانندهگی با سرعتِ بالا از ساحه بود؛ اما طالبان راههایی برای توقفِ کاروانهای نظامی در نظر میگرفتند و در صورتیکه توقف میکردی و یا دروازه را باز میکردی، مورد شلیک قرار میگرفتی!”
آقای دریو میگوید که در ماه اگست سال ۲۰۱۰ با کاروانِ نظامیان از بگرام به سمتِ کابل در حرکت بودیم، او و دو تن از همکارانش در صندلی عقب موتر نشسته و یک افسر پولیسِ افغانستانی، موتر نوع تیوتا را رانندهگی میکرد و یک افسر جوان با یک اسلحۀ نوع امریکایی AK-47 در بادی موتر قرار گرفته بوده است. ناگهان صدای خشنی از موتر بر اثر توقفِ راننده بلند میشود، آقای دریو متوجه حادثۀ موتر با کودکی ۵-۶ ساله میشود، در همین حال شمار زیادی از مردم پیرامونِ حادثه جمع میشوند، در اینجا خونهای زیادی بر زمین ریخته و شماری میگفتند که یک کودک را موتر زده است.
طالبان از چنین فرصتهایی بهخوبی میتوانستند استفاده کنند. طالبان گهگاه بهخاطر ایجاد راهبندی در ساحه، کودکان را به جادۀ عمومی میفرستند تا حادثهیی اتفاق افتـد و نیروهای نظامی را مورد حمله قرار دهند، این یکی از ترفندهای طالبان برای شکار نظامیان بود.
روزنامۀ نیوزویک مینویسد که خلبان دریو که ششسال بعد این قصه را به زبان میآورد، گلویش را بغض گرفته و میگوید که طالبان برای مقاصد خود حتا از کودکان استفادۀ ابزاری میکنند.
این در حالیست که نیروهای نظامی امریکا بیش از یک دهه مصروفِ سرکوبِ گروه طالبان و داعش در افغانستان و عراق هستند، درحالیکه نگرانیها از افزایش گروههای تندرو در سوریه، لیبیا و در افریقا و فلیپین نیز وجود دارد. مبارزه در برابر این گروهها جانِ هزاران تن جوانِ امریکایی را به خطر میاندازد که ماهها از خانواده و دوستانشان دور برای از بین بردنِ هراسافکنان مبارزه میکنند.
در ادامۀ مقالۀ نیوزویک آمده است که پانزده سال بعد از حملۀ ۱۱ سپتمبر، امریکا و همپیمانانش در تلاشاند که چگونه دشمنِ خود را شکست دهند درحالیکه هنوز این درگیریها جریان دارد و نتیجۀ مطلوب که سرکوب گروههای تندروست، بهدست نیامده است.
نیروهای امریکایی، سربازان، نیروهای هوایی و نیروهای ویژۀ امریکا، هنوز حملاتِ سرکوبگرانه را در برابرِ گروههای تندرو در افغانستان و عراق انجام میدهند؛ اما افرادی که پس از ۱۱ سپتمبر در عراق و افغانستان خدمت کردهاند، باور دارند که هنوز مشکل دهشتافکنی و گروههای تندرو حلناشده باقی مانده است.
آقای دریو که در جریان عملیاتهای نظامی در افغانستان بوده، در مورد برخی از فرماندهانِ طالبان نیز میگوید که این فرماندهان دو ـ سه سال در زندان سپری میکنند و وقتی که رها میشوند، دوباره به میدان نبرد بازمیگردند!
Comments are closed.