گزارشگر:سه شنبه 13 میزان 1395 - ۱۲ میزان ۱۳۹۵
در حالی که کشورهای جهان آمادۀ برگزاریِ نشستِ بروکسل و رهبرانِ دولت وحدتِ ملی نیز عازمِ آن کنفرانس اند، طالبان بر چند شهر از جمله قندوز حملهور شدهاند. این حملات بهخصوص حمله به شهر قندوز که از سه طرف صورت گرفته است، در واقع تجربۀ سالِ پار را در حالِ تکرار نشان میدهد.
هرچند در این حملات بر هر دو طرفِ جنگ تلفات و خساراتی وارد آمده، اما سوالهای فراوانی نیز به شکلِ درشت در برابرِ حکومت شکل گرفته است؛ سوالهایی که بارها تکرار شدهاند اما هرگز پاسخِ لازم را نیافتهاند.
سالِ گذشته در یکسالهگیِ دولت وحدت ملی، طالبان سه شب و سه روز در شهر کندز حضور یافتند، تأسیساتِ دولتی را به آتش کشیدند، فروشگاهها را غارت کرده و امکانات و تجهیزاتِ بهجا مانده از نیروهای امنیتی را نیز با خود بردند؛ اما هیچ کسی پاسخگو نبود و بهصورتِ آشکار دیده شد که طالبان در همکاری با مقاماتِ ولایت و برخی حلقات در تشکیلِ نهادهای امنیتیِ کشور، به شکلِ برقآسا و بدون اینکه مقاومتی در برابرشان صورت گیرد، این تلفاتِ سنگین را بر دولت و مردم وارد کردهاند. رییسجمهور غنی در آنزمان با «تحت مدیریت» خواندنِ قندوز، به مردم گفت که اتفاقِ خاصی نیفتاده و حتا او به کسانی که عامل و مسببِ اصلیِ سقوط قندور بودند، مدالِ شجاعت و لیافت نیز اعطا کرد. از آن وقت تا این دم، نه هیأتِ حقیقتیاب و نه هم هیچ نهاد دیگری، واقعیتِ سقوط شهر قندوز را با رسانهها مطرح نکرد و هیچ کسی هم در پیوند با آن فاجعه، به مجازات نرسید و در واقع، آنانی که باید مجازات میشدند، پاداش دریافت کردند که این خود نشان میدهد جنگِ قندوز جنبۀ سیاسی و ابزاری داشته است.
اکنون نیز کندز بارِ دیگر از سه طرف مورد حمله قرار گرفته و طالبان اینبار مجهزتر از سالِ پار، خود را برای تصرفِ کاملِ این شهر و ولایتِ مهم آماده کردهاند. این وضع میرساند که دولت در یک سالِ گذشته هیچ قصدی به تصفیۀ کندز از وجود طالبان نداشته و حتا حلقاتی در دولت به تجهیز و تمویلِ دوبارۀ طالبان کمک رساندهاند تا فاجعۀ سالِ گذشته تکرار گردد. البته اینبار طالبان نهتنها به قندوز، که به چند شهرِ مهمِ دیگر از جمله پلخمری حمله کردهاند و با نیروهای امنیتیِ ما درگیر اند.
دوامِ جنگ و تکرارِ فاجعههای جنگی به ما میگوید که ارگ و حلقاتِ دولتی مرتبط با آن، به دلایلِ قومی و سمتی و نیز به دلیلِ برخی بازیهای سیاسی، سعی در حفظِ طالبان در میدانهای جنگ دارند و فقط نیروهای دولتی را در یک جغرافیای وسیع در برابرِ یک جنگِ فرسایشی قرار دادهاند. فساد در نهادهای امنیتی و بدرفتاری با سربازان و نیز مشکلاتِ دیگری که ارتش و پولیس با آن دستوپنجه نرم میکنند نیز سبب شده است که طالبان هر روز نیرومندتر از گذشته مانور بدهند و مشکلساز شوند.
اینبار طالبان در حالی به شهرها حمله کردهاند که که حامد کرزی طالبان را گروههایِ خودی لقب داده و گفته است ساحاتی را که آنان میگیرند، نباید پس گرفت. این همان نگاهِ ویرانگریست که در بیرون و داخلِ نظام توسط حلقاتِ حامیِ طالبان فربه میگردد تا سرانجام آزادی و مردمسالاری، جای خود را به استبداد و قبیلهگرایی خالی کند. یقیناً تا زمانی که به این نوع نگاهها مجال داده شود و ارگ با قطعِ علاقۀ قومی از تروریستان به سیاستِ محاصره و سرکوب در میدانهای جنگ روی نیـاورد، شهکاریهای طالبان و دست به دست شدنِ شهرها و ولسوالیها ادامه خواهد یافت و در نتیجۀ آن، نهادهای امنیتی، ضعیف و خانوادههای بیشتری بیسرپرست خواهند شد!
Comments are closed.