گزارشگر:شنبه 8 عقرب 1395 - ۰۷ عقرب ۱۳۹۵
بهتازهگی یک سناتور پاکستانی گفته است که ما در انتخابات ۲۰۰۹ به نفعِ کرزی دست به تقلب زدیم. مشاهدحسین، رییس کمیتۀ دفاعیِ سنای پاکستان به گونۀ علنی گفته است که حامد کرزی در انتخابات ریاستجمهوریِ سال ۲۰۰۹ افغانستان، اسلامآباد را بر واشنگتن ترجیح داد و در عوض، پاکستان کاری کرد تا او برنده شود. همچنین او اضافه کرده است: «ما تمام ۳ میلیون رای مهاجرینِ افغان در پاکستان را به نفع کرزی رقم زدیم و به امریکا نیز توصیه نمودیم که کرزی از همه باهوشتر است و مردم را میتواند بهسادهگی فریب دهد بدون اینکه آنها متوجه شوند.»
این گزارۀ خبری در عین حالی که نشان میدهد که کرزی چقدر عزیز پاکستان بوده هست، این را نیز مینمایاند که نشاندهندۀ نقشِ پُررنگِ تقلب و فریبکاری در دموکراسیِ افغانی و سازوکارِ وطنی برای راه یافتن به ارگ ریاستجمهوری در افغانستان است و نتیجه چنین صندوق پرکردن ها هم میشود ایجاد جو کنونی فضایِ آشفتۀ سیاستِ این روزهایِ کشور که غنی به تجربه گرفته است. چنانی که میدانیم که نتیجه انتخابات آقای غنی هم چیزی جز همین اعتراف سخت نیست و نتیجه آن هم بی توجهی به مردم و رای نظر آنان است. در دورۀ آقای کرزی نیز، ما تمامیتخواهی و انحصارطلبی و دور زدنِ دوستان و همپیمانان را به انواعِ مختلف شاهد بودهایم. آقای کرزی همۀ دوستیها و رفاقتهایش در کارزارهای انتخاباتی اوج میگرفت و بهخاطرِ بهدست آوردن رای، همه را ریاکارانه نوازش میداد. او به این هم اکتفا نمیکرد و به مهندسی انتخابات و سازماندهیِ گروههای تقلب دست میزد و حتا در این راه، از دوستانِ خارجیِ خویش کمک میگرفت؛ اما بهمحض آنکه کارِ انتخابات و بُردِ آقای کرزی محرز میشد، تغییرِ رویه و انحصارِ قدرت توسطِ ارگ و شکوه و گلایهها از پیمانشکنیِ رییسجمهور بالا میگرفت. آقای غنی نیز نهتنها بهرهیی وافر از این مُردهریگِ آقای کرزی برده است، که خود نیز حضورش در ارگ را تا خرخره مدیونِ زحمات و مهندسیهایِ کرزی و احتمالا حامیان معترف آن بوده است و به همین آموزه کرزی انتخاباتِ ۱۳۹۳ را به بیراهه کشاند و به غنی این پنـد و اندرز را داد که خود را به هر قیمتِ ممکن به ارگ برساند، با شعارهای ملی دلبری کند و با هرکس عهدِ وفا ببندد، اما به ارگ که رسـید، برنامههای تیمی و قومیاش را تعقیب نماید! از جانب دیگر اشتراکی که حالا میان غنی و کرزی میتواند جلوه کند این است که یک افشاگری دیگر پاکستان، کرزی و غنی را درکنار هم قرار میدهد و آن اینکه گماشتههای پاکستانی و اعضای استخبارات آن در تقلب میلیونی به نفع آقای غنی چه نقش بزرگی را نیز بازی کرده باشند. بنابراین با تأسف باید گفت که ارگ ریاستجمهوری از گذشته تا حال، مکانی برای جولانِ متقلبان و فریبکاران و گماشتهگانی بوده است که هر روز و به نوبت بر دهل رسوای شان کوبیده میشود. اکنون که مشاهدحسین سناتور پاکستانی علناً از کمک و مساعدتِ کشورش در تقلباتِ انتخاباتی برای کرزی سخن میگوید، باید این نتیجۀ تلخ را ارایه کرد که در “دموکراسی افغانی” میزان رایِ مردم نیست، بلکه آنچه ملاک و معیار است؛ خدعه و نیرنگ و حمایتِ سازمانهای جاسوسیِ بیگانه است. مسلماً در این دموکراسی، کسانی مانندِ دوستم و امثال آن ابزارهاییاند که چند روزی اعزاز و تکریم میشوند تا در لحظۀ موعود با اندامهای فربه و آراسته به مسلخِ قبیله سپرده شوند! از جانب دیگر همین سلسه ادامه یابد در خواهیم یافت که انتخابات های این پانزده سال افغانستان چه رسوایی های دیگری را هم در خودش نهفته دارد و آنهم با این درس که آنهایی که اخیرا دهل مخالفت با پاکستان می نوازند دلبسته گان اصلی آن کشور بودند که برای شان ملیون ها رای تقلبی ریخته شده است و امروزه مردم هوشیار اند و میدانند که کی چه میکند و چه میگوید.
Comments are closed.