گزارشگر:حلیمه حسینی - ۲۸ عقرب ۱۳۹۱
با نزدیک شدنِ سال ۲۰۱۴، به نظر میرسد همه عناصر و قدرتهای دخیل در افغانستان دست به طراحی یک استراتژی و مهرهچینی زدهاند تا بتوانند از آنپس با کمترین هزینه، بیشترین دستاورد را داشته باشند و معادلات را به نفع خود تغییر دهند. گمان میشود امریکا و پاکستان به عنوان تأثیرگذارترین بازیگران در میدان افغانستان، این روزها بازهم به فکر بازی کردن با مهرهیی به نام طالبان و تغییر رنگورخِ بازی به نفعِ خود استند؛ و از روی شواهد و قراینی که رونما شده، میتوان قضاوت کرد که هر دو به دنبال احیای دوباره قدرت و جایگاه مهرهیی بهنام طالبان در بازی سیاسی افغانستان هستند و میخواهند یک بار دیگر از این راه بر سرنوشت سیاسی افغانستان تأثیرگذار باشند. اما اینکه در این میان تا چه حد دولت افغانستان و دیگر نهادهای تأثیرگذار در روند مصالحه و مذاکره با طالبان، خواهند توانست به نفع ملت افغانستان کار کنند، هنوز جای اما و اگرِ بسیار دارد.
جناب آقای صلاحالدین ربانی در سفر اخیرش توانسته به توافقاتی با پاکستانیها در راستای سرعت بخشیدن به روند مذاکره و مصالحه با طالبان دست پیدا کند؛ اما اینکه تا چه حد این روند میتواند موفق تمام شود، بازهم باید صبر کرد و منتظر بود.
آزادی ۹ تن از زندانیان طالب که در پاکستان در بند بودند، به گفته آقای ربانی، هم مهم بوده و هم دستاورد قابل توجهی در تسریع مصالحه با طالبان! و مهمتر اینکه ایشان تأکید نمودهاند که این طالبان از بند رها شده، برای صلح کار خواهند کرد. اما معلوم نیست که چهگونه جناب آقای ربانی به یک چنین اطمینانی دست پیدا کردهاند و کدام دستنوشته پنهانی میان طالبانی که نامشان در لیست چهل نفری شورای عالی صلح بوده، رد و بدل شده و کجا و کی یکچنین قول و قراری میان آنها مانده شده که اگر ما را آزاد کنید، برای صلح در افغانستان کمک خواهیم کرد؟! که اگر یک چنین پشتوانهیی یا پشتوانههایی از این دست موجود نباشد و این اصرار بر آزاد شدنها و از بند رستنهای طالبان، هر کدام فقط به عنوان یک اسب پیشکشی باشد برای خوشآمد طالبان، که بدون شک از نظر این بزرگواران، دندان اسب پیشکشی را نخواهند شمرد و نباید شمرد؛ باید دید که آیا طالبان هم این اسب پیشکشی را دنداننشمرده قبول کرده و حسن نیت خود را در طَبق اخلاص مانده و دست دوستیِ ما را خواهند فشرد یا عکسِ آن روی خواهد داد؟
اوضاع جاری گویای حقایق دیگری است و آن اینکه میبینیم هنوز چند روزی از آزادی زندانیان طالب در پاکستان نمیگذرد که تحلیلها و تفسیرهای زیادی از آن در رسانههای مختلف انعکاس یافته و بعضی آن را کاری بزرگ و آزادشدهگان را جزوِ دانهدرشت های طالبان میدانند و اما شمار زیادی هم، آنها را طالبانِ ردهمتوسط یا پایین که اینک چندان تأثیری در هرم قدرت طالبان و یا تصمیمگیریهای اصلی و اساسیِ آنها نخواهند داشت، به حساب آوردهاند. اگر نظر دسته دوم درست باشد، باید گفت که اگر شورای عالی صلح میخواهد با دست زدن به چنین اقداماتی دل طالبان را بهدست آورد، اسب پیشکشی آنها لنگتر و فرسودهتر از آن به نظر میآید که حتا لیاقت پیشکش شدن را داشته باشد. و این خود به حتم میتواند اختلاف سلیقههایی را در این میان بهبار آورد و دندان طمع طالبان را تیزتر از آن کند که به آزادی این ۹ تن و یا افرادی از این دست رضایت دهند و شاید در آیندهیی نزدیک همه طالبان دربند به برکت این پروسه و این مصالحه و مذاکره، از بند رها شوند.
این گفته جناب آقای ربانی و تیم همراهش که اذعان میکنند این طالبانِ رها شده حتماً برای صلح و ثبات افغانستان کار خواهند کرد، تا چه میزان میتواند پشتوانه منطقی، سیاسی و حتا احساسی داشته باشد؟ چه کسی تضمین میکند که این طالبان برای صلح کار خواهند کرد؟ اگر تصمیم شورای عالی صلح فقط مبتنی بر ریسکی باشد که نتیجهاش برای هیچکس معلوم نیست و تنها امیدوارند که این طالبان برای صلح کار کنند و هیچ تضمین و مکانیزمی برای اجرایی شدنِ آن نسنجیدهاند، باید گفت که به عمل خطرناکی دست زدهاند که هزینه زیادی را بر ملت افغانستان و دنیا میتواند تحمیل کند.
اگر این طالبان نیز بر دیگر طالبان آن سوی میلههای زندان اضافه شوند، نه تنها هیچ نتیجه مطلوبی را برای مردمِ زجرکشیده افغانستان بهبار نیاوردهایم، که خواسته و ناخواسته آب به گردونهیی ریختهایم که از گردش آن، فقط مردم ما هر روز متضرر میشوند و جان و مالِ خود را میبازند.
پیش از اینکه دست به یک چنین حرکتها و اقداماتی زده شود، باید با صداقتِ تمام برای ملت مشخص گردد که چه کسانی با چه اهدافی و با چه استراتژی و مکانیزمی میخواهند دست به معاملات و تعاملاتی این چنین گسترده و خطرخیز در عرصه صلح و ثبات کشور بزنند. فقط کافیست به این فکر کنیم که اگر این طالبانِ رها شده برای صلح در افغانستان کار نکنند، چه دورنمایی پیش روی ما قرار خواهد گرفت؟ و اگر همه آنها دوباره به صف دشمنان این ملت بپیوندند و با تجربهیی بیشتر، ضرباتی عمیقتر و کاریتر بر صلحوثبات متزلزلِ ما فرو آورند، آیا فرصتی برای جبران اشتباهات و تصمیمهای شتابزده و آثار ناشی از آن خواهیم داشت؟
Comments are closed.