طالبان و این‌همه بصیرت، محـال است!

گزارشگر:چهار شنبه 10 قوس 1395 - ۰۹ قوس ۱۳۹۵

گروه طالبان که خود عاملِ ویرانیِ جاده‌ها، مکاتب و مساجد و آتش زدنِ خانه‌های مردم و اماکنِ عام‌المنفعه است، اعلام کرده که از طرح‌های ملی‌یی که به سـودِ مردم افغانستان و مایۀ توسعۀ کشور است، حمایت می‌کند و متعهد به حافظت از آن‌هاست.
این اعلامیۀ طالبان، بعد از سفر اشرف‌غنی به ترکمنستان و افتتاح خط‌آهن میان دو کشور به نشر رسیده است. طالبان در حالی مدعی شده‌اند که از طرح‌های شاملِ خط انتقال گاز ترکمنستان از مسیر خاکِ افغانستان به پاکستان و هند(تاپی)، انتقال برق قرقیزستان و تاجیکستان از طریق افغانستان به پاکستان (کاسا یک‌هزار) و همچنین استخراج مس عینک در ولایت لوگر که توسط یک شرکت چینی قرارداد شده، حمایت می‌کنند که این گروه پیش از این، بارها در ضدیت با این برنامه‌ها عمل کرده‌اند و کارنامه‌های‌شان سراسر با عملیات‌های خراب‌کارانه در کشور سیاه شده است.
این‌که طالبان در اعلامیۀشان گفته‌اند محافظت از احداث راه‌آهن، جاده، طرح‌های تولید انرژی و سدهای آبی برای کشاورزی را از اهدافِ خود می‌دانند، ادعایی‌ست که نه‌تنها با منطقِ وجودیِ این گروه سازگاری ندارد، که ابداً برای مردمِ افغانستان قابل پذیرش و توجیه نیست. تاریخچۀ پیدایش تحریکِ طالبان به‌وضوح حکایت می‌کند که سازمان استخباراتی پاکستان برای دست‌یابی بهتر به منافع استراتژیکِ خویش در افغانستان، این گروه را ساخته و پرداخته است تا با دهشت‌گری و افراطیت مانع تشکیلِ حکومتِ مدرن و پاسخ‌گو به نیازهای به‌روزِ شهروندان گردد. تا هنوز هیچ نشانه‌یی دال بر این دیده نشده است که طالبان از این مدار بیرون شده‌اند.
زیاد دور نمی‌رویم، در یکی ـ دو سال اخیر، طالبان شهر قندوز را دو بار آتش زدند و خانه‌ها و مغازه‌هایش را غارت و ویران کردند. آن‌ها در بغلان نیز به همین‌گونه، سیاستِ زمین سوخته را اجرا کردند، باغ‌ها و مزارع را آتش زدند و مواشی را کشتند. آن‌ها در جنوب و شمال کشور، راه‌ها و شاهراه‌‌هایِ مهم را مسدود کردند، مسافرینِ بی‌گناه را به قتل رساندند، از بازرگانان و سرمایه‌گذاران باج‌های بزرگ گرفتند و پروژه‌های عمرانی و عام‌المنفعه ـ ماننـدِ برق‌رسانی، استخراج معادن و جاده‌سازی ـ را معطل و حتا متوقف ساختند.
مسلماً ماهیتِ طالبان همین است و غیر از این، طالب شناسه‌یی ندارد تا «طالب» نامیده شود. اما اعلامیۀ اخیرِ طالبان نه‌تنها یک دروغِ بزرگ و ادعایی مضحک به شمار می‌آید، بلکه به نظر می‌رسد این اعلامیه محصولِ برنامه‌ها و علایقِ قومی ـ سیاسی‌ِ حلقاتی در درونِ نظام است که می‌کوشند برای طالبان چهره‌یی موجه و تازه بتراشند و آن‌ها را نیروهایی ملی و وطن‌دوست معرفی کنند که اگر به آنان فرصت داده شود، می‌توانند داخل ساختار حکومت شده و مصدر خدمت به مردم گردند.
اما زهی خیال باطل: اولاً جنگ کردن هیچ سنخیتی با حمایت از پروژه‌های عام‌المنفعه ندارد؛ یعنی کسی که حامیِ بازسازی و آبادی است، قبل از صدور اعلامیه باید از جنگ دست بکشد؛ ثانیاً اگر طالب عاملِ ویرانی نباشد و از عمران و آبادی حمایت کند، دیگر طالب نیست و اساساً باید نامی نو برای خود برگزیند؛ ثانیاً طالبان همواره در فصل زمستان تبِ صلح‌خواهی‌ و آباداندیشی‌شان گُل می‌کند و تا آمدنِ گرما، بر تقویتِ سازوبرگِ نظامی‌شان می‌کوشند.
با این اوصاف، هرگز نباید به این اعلامیه دل خوش کرد و روی آن حسابی تازه ریخت. این اعلامیه را باید در دایرۀ بازی‌های استخباراتی ـ سیاسی و قومیِ جاری در کشور تأویل و تفسیر کرد؛ همان بازی‌هایی که یک بار طالب را “برادر ناراضی”، بار دیگر “مخالف سیاسی” و بار دیگر “مبارزان راه آزادی وطن” می‌خواند و در هر سه خوانش، تلاش بر تطبیقِ حقه‌یی تازه و تضییع حقوقی بیشتر از مردم را دارد.
امیدواریم رییس‌جمهور غنی به عنوان صاحب‌صلاحیت‌ترین مقام در دولت افغانستان، سرانجام موفق شود خود را از این دام و دانه‌هایِ فراوان در محورِ پدیدۀ استخباراتیِ طالبان برهاند و همۀ آرزوهای خویش را در آیینۀ خواست جمعیِ مردم بجوید.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.