گزارشگر:شنبه 13 قوس 1395 - ۱۲ قوس ۱۳۹۵
بخش نخست/
پاسخِ این پرسش، بسیار بدیهی به نظر میرسد؛ یعنی انگار که بپرسیم آکسیجن برای بدنِ ما خوب است یا نه.
از آنجایی که بشر، اجتماعی آفریده شده و نیاز به حس مالکیت و ایجاد خانواده و آرامش دارد، پس به راحتی میتوان ازدواج را توجیه کرد. از آنجاییهم که نهاد خانواده، مانند نهادهای آموزش و پرورش و نظام سیاسی و…، جزوِ نهادهای ابتدایی و بدیهی هر اجتماعی است، باز این اتفاق [ازدواج] را میتوان توجیه کرد.
اما اگر ازدواج خوب است، پس چرا اینهمه طلاق رخ میدهد؟
ظاهراً به نظر میرسد که باید پرسش اولیه را، به گونۀ دیگر یا گونههای دیگری مطرح کنیم تا بتوانیم به پاسخهای درستتری برسیم.
امروز امر ازدواج در جوامع انسانی، دچار دگردیسیها و تغییراتی شده است. هدف ابتدایی از ازدواج، تحتالشعاع اهداف فرعی و حاشیهیی آن قرار گرفته و کمرنگتر شده است. زمان و انرژییی هم که جوانان و خانوادههایشان برای ازدواج میگذارند، ظاهراً نسبتی با اهمیت این اتفاقِ مهم نداشته و ندارد.
پس وقتی که ما میپرسیم “ازدواج، خوب است یا نه؟” در واقع به ازدواجهای امروزی و عواملی که باعث ایجاد چنین سوال و تردیدی در جوانان شده، توجه داریم؛ نه به ذات و ماهیت چنین اتفاقی.
بیش از این، درنگ جایز نیست. این شما و این پروندۀ ویژۀ موفقیت برای بررسی بیشتر و دقیقتر در امر ازدواج.
چرا ازدواج!
این روزها در مورد ازدواج، حرفهای چندان خوبی نمیشنویم. متاسفانه برای بسیاری از ما، در مورد لذتهای زندهگیِ مجردی و مشکلات ازدواج، بهشدت اغراق شده است. اما آیا این تمام قضیه است؟
میگویند اگر ازدواج نکنی و همسر و فرزند نداشته باشید، مسوولیت هم نداری و زندهگی برایت راحتتر است.
قضیۀ ازدواج مثل این ضربالمثل است که میگوید: «هرکه بامش بیش، برفش بیشتر». اگر اصلاً خانه نداشته باشید، دیگر بام هم ندارید که لازم باشد پارو کنید. اما در عوض، برف مستقیم روی سرِ خودتان میبارد! اگر ازدواج نکنید مسوولیت هم ندارید، اما از مزایای آن هم بیبهره خواهید ماند.
در مورد مشکلات و محدودیتهایی که ممکن است ازدواج برای فرد ایجاد کند، زیاد شنیدهاید. بنابرین در اینجا کوشش میشود در مورد مزیتهای ازدواج چیزهایی گفته شود. البته جای تاکید دراد که مزایای ازدواج مربوط به ازدواج سالم است. اینکه چهطور درست ازدواج کنیم، مقالهیی دیگر میطلبد. فقط این نکته را بهخاطر داشته باشید که ازدواج سالم بهتر از ازدواج نکردن است و ازدواج نکردن بهتر از ازدواج ناسالم.
اگر بازهم بخواهیم به ضربالمثل فوق اشاره کنیم، ازدواج ناسالم مثل داشتن یک خانۀ سست و بیبنیاد است: اگر برف روی سر آدم ببارد، بهتر است از اینکه سقف خانه روی سرتان خراب شود!
اما اصلاً چرا باید ازدواج کنیم؟ شاید تا به حال به این موضوع فکر نکرده باشید. اگر تا به حال هزار دلیل برای ازدواج نکردن شنیده باشید، ما میخواهیم هزار و یک دلیل برای ازدواج کردن برایتان بیاوریم!
Comments are closed.