گزارشگر:یک شنبه 14 قوس 1395 ۱۳ قوس ۱۳۹۵
امروز ششمین کنفرانسِ قلب آسیا با اشتراک نمایندهگانِ بیش از ۳۰ کشور از جمله امریکا و روسیه و چین و ده دنهاد بینالمللی در هنـد برگزار میشود.
وزارت خارجۀ افغانستان پیشاپیش اعلام کرده است که بررسی چالشها، استراتژی مشترکِ مبارزه با تروریسم و توسعۀ اقتصادی، از جمله مسایلِ مورد بحث در این کنفرانس میباشد. به گفتۀ معاون سخنگوی وزارت خارجه، در این نشست، بیشتر روی مسایلِ سیاسی و امنیتیِ منطقه ـ مانند اعتمادسازی، مبارزه با تروریسم، تجارت و زیربناها، مبارزه با حوادث و همکاری اقتصادیِ منطقهیی و نیز همکاری در بخش آموزش و تحصیلات ـ تأکید و تمرکز صورت میگیرد.
اما آنچه اکنون در این مقال مورد توجه ماست، آثار و پیامدهای مثبت و سازندۀ این نوع نشستها بر اوضاع افغانستان طی چند سالِ اخیر است.
نخسـت از همه، باید گفت که پروسۀ قلب آسیا در سال ۲۰۱۱ به پیشنهاد افغانستان و ترکیه بنا گذاشته شده و از آن زمان تا کنون، هر بار این نشست در یکی از کشورهای عضو که تعداد آن به ۱۴ کشور میرسد، برگزار میگردد. این کنفرانس بنا به نامی که برای آن انتخاب شده (قلب آسیا)، میباید بهبود اوضاع افغانستان را سرلوحۀ فعالیتِ خویش قرار دهد و از این رهگذر، به سایر کشورهای عضو که بهراحتی میتوانند از ناامنی در افغانستان مـتأثر و زیانمند شوند نیز خدمت کند.
سال گذشته، پنجمین کنفرانس قلب آسیا در اسلامآباد پایتختِ پاکستان برگزار گردید. در این نشست، همۀ کشورها به اتفاقِ هم تروریسم را بزرگترین تهـدید برای افغانستان نه، بلکه برای تمامِ کشورهای منطقه و جهان دانستند و فیصله کردند که برای مبارزه با این پدیده، یک استراتژی قاطع و مشترک طرح و اجرا میکنند.
اما اکنون که یک سال از نشستِ اسلامآباد و حدود شش سال از بنیانگذاری این پروسه میگذرد، نهتنهـا هیچ تغییرِ مثبتی در اوضاع نزدیک به بحرانِ افغانستان به میـان نیامده، که هنوز اعضای کنفرانس قلب آسیا در اعتمادسازی و تدوینِ راهبرد مشترک برای فعالیت و مبارزه علیه تروریسم توفیقی حاصل نکردهاند.
جدا از اینکه هنوز مقاماتِ پاکستانی و افغانستانی یکدیگر را به حمایت از ناامنی در کشورهایشان متهم میکنند و هر روز سندی آشکار از حمایتِ سازمان آیاسآی از طالبان و نیروهای دهشتافکن در هر دو سوی مرز بهدست میآید، کشورهای قدرتمندِ حاضر در این پروسه نیز چون روسیه و امریکا و ایران، در فضای بیاعتمادیِ محض نسبت به یکدیگر و حتا در حالِ جنگ نیابتی با یکدیگر در منطقه بهسر میبرند. چنین حالتی باعث شده که اکثر مردم افغانستان و صاحبنظران نسبت به این پروسه بیباور و ناامیـد شوند و همۀ نشستهای صورت گرفته زیر نام «قلب آسیا» را به مهمانیهای بیمضمون و محتوا تشبیه کنند.
آگاهان امور در افغانستان غالباً به این باور هستند که کشورهای منطقه و نیز کشورهای عضو در پروسۀ قلب آسیا، در قبالِ مبارزه با تروریسم صداقتِ کامل ندارند و حتا برخی از آنها در رقابت با دیگری، از تروریسم و دهشتگری بهره میجویند، و این تناقض متأسفانه آنها را در دورِ باطلِ شعار و بیبرنامهگی قرار داده است.
با این اوصاف، در درجۀ نخست به سران دولت وحدت ملی و در درجاتِ بعدی به کشورهای منطقه پیشنهاد میشود که یا باید از خیرِ این نشستهای تشـریفاتی و بیبازده بگذرند و یا اینکه باید با اتخاذ رویکردِ صادقانه و سیاستِ پویا در قبال مبارزه با تروریسم، بحثِ اعتمادسازی را در صحنۀ عمل پیاده کننند تا در سایۀ آن، کشورهای منطقه بتوانند استراتژیِ مشترکِ مبارزه با تروریسم را تدوین کرده و آن را به منصۀ اجرا بگذارند.
امیـد میرود که در نشستِ امروز و فردا در هنـد، اعضای قلبِ آسیا از شعارهای تکراری و بیپشتوانه بگذرند و به این ضعف و تناقضِ بزرگ اعتراف کرده و راهکاری برای رفعِ آن و حرکت به سمتِ فرداهای روشن در منطقه تدارک ببینند.
Comments are closed.