بخش چهارم/

ازدواج باعث می‌شود هدف‌مندتر زنده‌گی کنیم. اگر پیش از ازدواج هنوز “بچۀ مادر” بودیم، حالا دیگر همسرِ کسی هستیم و به‌زودی هم ممکن است پدر یا مادرِ کسی شویم و این یعنی زنده‌گیِ ما بیشتر از آن ارزش دارد که بخواهیم سرسری آن را بگذرانیم. بعد از ازدواج، دیگر فقط متعلق به خودمان نیستیم، بلکه به همسر و فرزندان‌مان نیز تعلق داریم. به خاطر همین باید بیشتر به فکر زنده‌گی‌مان باشیم. مسوولیتی که ازدواج برای فرد به‌همراه دارد، باعث می‌شود زودتر خودش را جمع‌وجور کند و آینده‌نگری بیشتری داشته باشد.

پیمودن مسیر زنده‌گی با ازدواج لذت‌بخش‌تر می‌شود
اگر بخواهید سینما یا پارک بروید، با دوست مورد علاقۀتان بیشتر به شما خوش می‌گذرد یا تنهایی؟ اگر بخواهید مسافتی طولانی را برای انجام کاری بپیمایید چه‌طور؟ یا وقتی می‌خواهید به مسافرت تفریحی بروید؟
اگر انسان سالمی باشید، قطعاً در هر سه مورد همراهیِ دوست‌تان را به تنهایی ترجیح می‌دهید. در مورد زنده‌گی هم همین‌طور است. وقتی با کسی که به او علاقه دارید باشید، سفر زنده‌گی برای‌تان لذت‌بخش‌تر می‌شود؛ در سختی‌ها به هم کمک می‌کنید و در خوشی‌ها هم شادی‌تان را با هم شریک می‌شوید.

ازدواج از تنهایی نجات‌مان می‌دهد
شما از یک خانوادۀ پرجمعیت هستید. اقوام و فامیل زیادی دارید که همه دور و برِ شما هستند و دوستان و آشنایان زیادی هم دارید و با دوستان‌تان رابطۀ بسیار صمیمانه‌یی دارید. بنابراین به نظر نمی‌رسد که هیچ‌وقت تنها بمانید. ۲۰ سال بعد چه‌طور؟ آیا همۀ افراد خانوادۀتان مانند الان در کنار شما هستند؟ حتا اگر این‌طور نشود، بازهم نمی‌توان رابطه با همسر را با روابطی که با دوستان و اقوام دارید، مقایسه کرد. وقتی ازدواج می‌کنیم، کسی را داریم که تمام مدت شبانه‌روز و در تمامی شرایط خوب‌وبد در کنار ماست و نمی‌گذارد احساس تنهایی کنیم.
ویلیام گود می‌گوید: “درست است که دوستان ما می‌توانند از ما حمایت عاطفی بکنند، بانک می‌تواند به ما پول قرض بدهد و تعمیرکار می‌تواند لوله[نل]های خانۀمان را تعمیر کند؛ اما فقط خانواده است که همیشه با ماست و حمایت عاطفی، دل‌بسته‌گی و مساعدتِ آن دایمی و مادام‌العمر است.”

ازدواج برای‌مان اعتبار می‌آفریند
قبول کنیم یا نه، متاهل‌ها در جامعه اعتبار بیشتری دارند. در محل کار آن‌ها را بیشتر تحویل می‌گیرند و در میان دوستان و آشنایان نیز افراد متاهل بیشتر از مجردها مورد اطمینان و احترام اطرافیان هستند. علاوه بر این، متاهل‌ها از مزایای بیشتری هم برخوردارند.
وام‌ها و پاداش‌ها و اضافه‌معاش‌ها و خیلی چیزهای دیگر، بیشتر برای متاهل‌هاست. حتا مجردها در بعضی از شغل‌ها نمی‌توانند مشغول شوند (این جمله حتماً برای‌تان آشناست: به یک کارمند متاهل و متعهد نیازمندیم!). در اماکن تفریحی و توریستی معمولاً جاهای خوب و امکانات خوب برای خانواده‌هاست.
نه فقط در جوامع مسلمان، بلکه تقریباً در تمام کشورها همین‌طور است. شاید برای‌تان جالب باشد که بدانید در امریکا نیز افراد متاهل بیشتر از همکاران مجردِ خود حقوق می‌گیرند و هرچه هم از ازدواج‌شان سال‌های بیشتری می‌گذرد، اضافه‌حقوق‌شان بیشتر می‌شود. متاسفانه اعتراضِ مجردها هنگام خواندن این مطلب، نمی‌تواند هیچ تغییری در این فرهنگ ایجاد ‌کند!
با ازدواج جامعۀ بهتری خواهیم داشت
شاید این حرف که خانواده رکن اصلی جامعه است، برای‌تان خیلی تکراری و کلیشه‌یی باشد. ولی به هر حال، از دیدگاه اجتماعی هدف اصلی ازدواج این است که کانونِ مطمین برای پرورش فرزندان و اجتماعی کردنِ آن‌ها شکل بگیرد؛ کاری که خود اجتماع نمی‌تواند از پسِ آن بربیاید. آدام اسمیت می‌گوید: “نخستین نشانۀ تمدن بشر، ازدواج و تشکیل خانواده است.”