گزارشگر:ابوبکر صدیق/ دو شنبه 22 قوس 1395 - ۲۱ قوس ۱۳۹۵
سینمار علمی “افراطگرایی و افغانستان” برای اولین بار تو سط موسسهٔ علمی و فرهنگی تسامح روز شنبه (۲۰ قوس) در کابل برگزار شد.
در این کنفرانس شماری از علما و پژوهشگران دینی اشتراک کرده بودند.
در این نشست عوامل مختلف ایجاد زمینههای افراطیت در افغانستان و منطقه مورد بحث قرار گرفت.
سید حسین اشراق حسینی استاد دانشگاه در این نشست گفت: امروزه افراطگرایی به یک معضل جدی در افغانستان تبدیل شده است. در حالیکه گروههای افراطی گفتوگو را بیارزش و حقیقت را در انحصار خود قرار میدهند.
آقای حسینی افزود: افراطگرایی پدیدهٔ جدید نیست، از گذشتهها که بشریت به آرزوی صلح بودهاست، این پدیده به رنج بشریت افزوده و اصل تکثر اندیشه بشریت را با موانع رو برو ساخته است.
به گفتهٔ او، افراطگراها معطوف با هویتسازی بیمحتوا و دستیابی به سلطهگرایی را جز مقدسات میشمارند و خشونت گرایی را ترویج میدهند.
او گفت که افراطگرایی در حال حاضر وارد مرحلهٔ جدیدی شده است، گروههایی از این قماش مدعی به گذشته هستند و برای جامعهها چالش برانگیز شده اند.
این استاد دانشگاه بیان کرد که باید بسترها و عوامل افراطگرایی در افغانستان مورد بررسی قرار گیرد. او گفت که ضرورت است تا نصابها و پژوهشهاییکه در حوزههای آموزشی صورت میگیرد، مورد بررسی قرار گیرد. زیرا به شیوههای سنتی نمیتوان به این مشکل فایق آمد.
او گفت که در مبارزه با افراطگرایی نهادهای آموزش و پرورش، رسانهها و نهادهای جامعه مدنی باید تلاش کنند.
همچنان، عبدالوهاب رحمانی استاد دانشگاه که در این سینمار صحبت میکرد گفت: یکی از پدیدههای چالشبرانگیز در افغانستان امروز افراطگرایی است که به ابعاد مختلف تقسیم شده است. افراطگرایی اسلامی تمدن این کشور را به چالش برده است.
آقای رحمانی افزود که اگر افراطگرایی اسلامی، خشونت و تروریسم مهار نشود، باعث سقوط کشورها میشود. در حالیکه دین اسلام دین صلح و برادری است؛ اما افراطگرایی اسلامی توانسته در برخی موارد از دین استفاده سو کند.
به گفتهٔ آقای رحمانی، افراطگرایی یک سبک است و پژوهشگران افراطگرا مبانی ظاهری را بیشتر در نظر دارند تا محتوای یک اصل را.
از سویی هم، عبدالحفیظ منصور پژوهشگر دینی و نمانیده مردم کابل در مجلس بیان کرد که اسلام دین کامل و جامع است؛ اما اسلامگراهای تندرو با استفاده نام اسلام واکنشهای تند را بروز میدهند.
آقای منصور افزود که در یک طرف اسلامگرایی رجب طیب اردوغان نشسته در حالیکه در طرف دیگر این ریسمان ابوبکر بغدادی قرار دارد. گروهای اسلامگرا میتوانند افراد نرم و اعتدالی باشند، در حالیکه این گروهها میتوانند مانند بو کوحرام، داعش، طالبان و … تندرو باشند.
این پژوهشگر دینی بیان کرد که بستر تفکر اسلامگرایی سلفیت است و عوامل گسترش آن کشورهای غربی شدهاند. او خاطرنشان ساخت که عربستان، پاکستان و ایران بیسترهای خوبی برای گسترش افراطگرایی هستند، ماهیت کار اسلامگراها بیشتر سلفیت است.
اما نماینده سفارت ایران در این نشست، دست داشتن ایران را در تقویت افراطگرایی بیاساس خواند.
در همین حال، مبارز راشدی معاون اسبق وزارت اطلاعات و فرهنگ در سخنانی در این نشست گفت: افراطگرایی از مشکلاتی در منطقه است که پسوند دینی برایش داده شده است، این پدیده کشورهای اسلام و جهان را با چالش مواجه کرده است.
آقای راشدی گفت که اسلام گرایی با دین خلق شده است” و این پدیده ریشهٔ تاریخی از جنگ صفیین دارد و متن تفکر دینی برخاسته است.
آقای راشدی با بیان اینکه ریشههای افراطگرایی به دو بُعد پروژهیی و دینی تقسیم شده که افراطیت پروژهیی در کشورهای اسلامی راهاندازی میشود، در بعُد دیگر افراطگراها میخواهند که هویت دین را با واکنشهای تند فربه سازند.
به گفتهٔ او، تفکر افراطی بیشتر جمود به شریعت است، این تفکر از اندیشه دینی بروز میکند. این در حالی است که تا هنوز دانشمندان نتوانسته اند که اندیشه افراطی را از دین جدا سازند و در این زمین دچار پارودوکس شدهاند و در زدودن افراط گرایی از شریعت همه مقصراند.
از طرفی هم، روحالامین امین استاد روان شناسی که بحث روان شناسی را در افراطگرایی مورد پژوهش قرار داده بود بیان کرد که بیشتر افراطگراها به گذشته رغبت دارند و با روندهای در حال حاضر در تغرض قرار میگیرند.
آقای امین گفت که افراطگراها خود انگار و خود را مرجع اخلاقی تصور میکنند.
به گفتهٔ او، یکی از خصایص دیگر افراطگراها افکار خطی است و از اندیشهٔ شبکهیی محروم اند.
او گفت که به اساس آمار جهانی ۱۰ درصد از افراد که جنگها را سپری کردهاند، دچار واکنشهاتند و روانی هستند؛ در حالیکه ۱۰ درصد دیگر این افراد به تغیر هویت را تلاش میکنند.
همچنان، شاه گل رضایی عضو مجلس نمایندهگان در مورد تعبیض جنسیتی افراطگرایی گفت: جریانهای افراطی در افغانستان بهخاطر به دست آوردن سلطه و قدرت حقوق زن را به عنوان یک ارزش بیگانه تلقی میکنند.
بانو رضایی بیان کرد که تعبیض جنسیتی نقطهٔ مشترک همه جریانهای افراطی است که مثال عینی آن قتل تبسم و همراهانش و همچنان خشونتها در ننگرهار است.
به گفتهٔ او، همهٔ گروههای افراطی بدون در نظر داشت جغرافیهیی فعالیتشان تعبیض جنسیتی را مورد نظر دارند و به خاطر ایجاد وحشت از تعبیض جنسیتی استفاده میکنند، مانند گروگان گیری زنان و کودکان در برخی از ساحات افغانستان و منطقه میباشد.
این عضو مجلس نمایندهگان بیان کرد که بیشتر اتفاقات تعبیض جنسیتی در ساحات تحت سیطرهٔ داعش بوده که گروگان گیری زنان و نکاح اجباری را روا داشته اند که در افغانستان نیز این گروگان گیریها وجود داشته است.
او گفت که در افغانستان بیدفاع ترین قشر زنان هستند که هر از گاهی این قشر قربانی میدهند.
او بیان کرد که دین اسلام ولاترین مقام را برای زنان قایل شده است؛ اما گروههای تندرو چگونه توانستهاند که پرچم داری اسلان باشند و به نام اسلام تعبیض کنند؟ تا زمانی پرچم دین از این گروهها گرفته نشود، جلوگیری از تعبیض جنسیتی خشونت بار به وجود نخواهد آمد.
محمد محق مشاور رییس جمهور و پژوهشگر دینی که در مورد نقش مدارس دینی در افراط گرایی صحبت میکرد گفت: زمینه و فضایی که در آن علمأ دینی و دانشمند بتوانند باهم به گفتو گو بپردازند در افغانستان ایجاد نشده است، در حالی که کشور ما به علمأ، امام مدارس نیاز دارد، نگاه ما به مدارس نگاه سیسیالوژی است.
آقای محق بیان کرد که تجربهٔ کشورهای منطقه که مشترکات زیاد با ما دارند نشان میدهد که برخی از افراد که در مدارس دینی درس خواندهاند با اندیشه سنتی باقی ماندهاند در حالیکه برخی دیگر جریانهای اسلامی را ایجاد کردهاند.
به گفتهٔ او، در عصر حاضر مدارس آخرین سنگر در برابر مدرنیته محسوب میشود؛ اما میتوانیم مدارسی داشته باشیم که سنگر در برابر مدرنیته نباشد.
او گفت که در پاکستان دانشجویان در مدارس حق نداشتند که به رادیو گوش دهند، یا تلویزون ببینند و یا هم روزنامه بخوانند، شیوهٔ که انسان را از اجتماع بیگانه میسازد و این شیوهها میتوانند باعث اندیشههای افراطی شوند.
آقای محق خاطر نشان کرد که زمان که طالبان به افغانستان هجوم آوردند، وقتی یک شیخ در یک مدرسه فتوا جنگ در افغانستان صادر میکرد ده هزار دانشجو مدرسه آماده جنگ میشدند، چون سخنان شیخ حالت تقدس را برای این افراد گرفته بود.
او بیان داشت که در حال حاضر شیوههای عرضه و تقاضا در افغانستان نهایت چالشی است، شمار کسانی که از مدارس به جامعه عرضه میشوند نسبت به تقاضا در توازن قرار ندارند، باید پنج تن از مدارس عرضه شود با اندیشه علمی تمام عیار که بهتر از ۱۰۰۰ نیمچه ملاهای افراطی است.
Comments are closed.