گزارشگر:چهار شنبه 24 قوس 1395 - ۲۳ قوس ۱۳۹۵
پاکستانیها یک بارِ دیگر از تلاشهایشان برای صـلح خبر میدهند و اینبار میگویند که گفتوگو برای صلح باید از مسیرِ این کشور صورت بگیرد. البته این خواست، درست است و بارها از طرفِ رسانههایی مانندِ ماندگار مطرح شده است؛ اما اینکه حالا پاکستان به چنین چیزی مایل شده و دولت افغانستان نیز به چنین ایدهیی رسیده است، یک گامِ مثبت ارزیابی میشود، ولی به هیچ عنوان به معنای شکلگیری مذاکراتِ ثمربخش و پایانِ جنگ نیست. زیرا بارها پاکستان بهخصوص در شب و روزهای زمستان، اعلام همکاری در صلح و مذاکره کرده اما در بهاران، جنگ با همۀ قوتش ادامه یافته است. اکنون هم تحلیلگران و هم مردم و هم مقاماتِ دولتیِ ما درک میکنند که حکومتِ پاکستان در همکاری با دولتِ افغانستان زیر نامِ صلح و مذاکره با طالبان، هیچ صداقتی ندارد و اظهاراتِ چندینبارۀ آنان هیچگاه در عمل پیاده نشده و نمیشود.
حکومتِ پاکستان بارها به دولت افغانستان قول داده بود که در جهتِ صلح تلاشِ نهاییِ خود را بهسر میرساند اما بعد از گذشتِ ۱۵ سال، هنوز نتیجهیی را در این راستا مشاهده نکردهایم. باورمندی بیشتر به پاکستان و ادامۀ راههای رفته و منتهیشده به چاه، نشاندهندۀ این است که طرفِ افغانستان یا مشکلِ عقلی دارد و یا هم عمداً میخواهد قضیه در راستای منافعِ پاکستان ختم شود. بارها شده است که پاکستان نخواسته در روند صلح همکاری کند و بعد برای اینکه نشان بدهد تلاش کرده اما نتیجه نگرفته است، اعلام نموده که طالبان آمادهگی مذاکره با حکومت افغانستان را ندارند و حرفِ پاکستان را نمیشنوند و بنابراین، این کشور راه بسیار طولانی برای رسیدن به یک مذاکرۀ جدی با طالبان را در پیش دارد. یعنی اینکه ما باید سالها در جنگ و منتظرِ همکاریِ پاکستان بمانیم.
هرازگاهی دیده میشود که حلقات و عناصر و افرادی از طالبان برای مذاکرۀ صلح با دولت ابراز آمادهگی میکنند و نشستهایی هم در مناطقِ مختلفِ دنیا به این بهانه برگزار میشوند اما هیچکدام به نتیجۀ مطلوب نرسیده و نمیرسند. گذشته از این پانزده سال، در دوران حکومت استاد ربانی، تلاشهای احمدشاه مسعود قهرمان ملیِ کشور برای صلح با طالبان نیز نتیجهبخش نبوده است. در آن سالها از بدوِ پیدایش طالبان تا شهادت قهرمان ملی، بارها دیدارهایی با طالبان حتا با حضور نمایندهگان کشورهای خارجی صورت گرفته اما آنان هیچ توجهی به این مذاکرات نکرده و اگر توافقی هم کردهاند، بسیار زود آن را نقض نمودهاند. بنابراین طالبان به هیچ عنوان بهصورتِ جدی موضوعِ صلح را دنبال نکرده و متعاقباً، کاملاً واضح است که در پاکستان هنوز سیاستِ حمایت از طالبان بههدفِ دست یافتن به منافعِ آن کشور روی دست است و این پاکستان است که میتواند مسیر طالبان را به هر سمت و مکانی که بخواهد، تغییر دهد.
البته طی سالهای اخیر این نکته هم برجسته شده که دولت افغانستان نیز در امرِ صلح چندان جدی نیست و به این موضوع به عنوان یک بازیِ سیاسی و یک درآمد و ابزاری برای پیشبرد برخی برنامههای دیگر استفاه میکند. همین رویکرد، دستآویزی شده به اینکه پاکستان بگوید دولت افغانستان در امرِ صلح صادق نیست.
بنابراین هم پاکستان و هم افغانستان هرکدام محاسباتِ خودشان از بحثِ طالبان را دارند و هر دو، یکی در امر سیاستِ خارجی و دیگری در امر سیاست و تعاملات داخلی، از طالبان سود میجویندـ جدا از اینکه طالبان جریان عایداتی برای افراد و حلقاتِ زیادی در کشور و منطقه اند.
به هر صورت، باید گفت که پیشنهادِ پاکستان در شب و روزهای کنونی، همانگونه که ما بارها گفتیم، یک فریب است؛ زیرا همواره در زمستان بحثِ مذاکره مطرح میشود و عملیاتها بر طالبان کاهش مییابد، اما در بهار طالبان و پاکستان روزگارِ سختی را در برابرِ دولت و مردم قرار میدهند و خونهای زیادی میریزند و ریخته میشود.
Comments are closed.