چکیـده‌یی از سلسله‌نشسـت‌های مشورتیِ جوانان و آجندای ملی

گزارشگر:ترتیب‌کننـده: ناجیه نوری/ شنبه 27 قوس 1395 - ۲۶ قوس ۱۳۹۵

بخش چهارم/

mandegar-3یادداشت: کنفرانس «آجنـدای ملی» به رهبری احمدولی مسعود، سال‌هاست که به آدرسی برای رای‌زنی و چاره‌‌اندیشی میان نخبه‌گان و بزرگانِ کشور برای بیرون‌رفتِ افغانستان از نزاع‌ها و ناکامی‌هایِ تاریخی تبدیل شده است. اما این آدرسِ مدنی اخیراً در ابتکاری تازه‌تر، دست به برگزاری سلسله‌نشست‌هایِ مشورتی‌ِ ماهوار و هفته‌وار با جوانانِ فعال و آگاهِ کشور برای بررسیِ اوضاع نگران‌کنندۀ افغانستان و دریافتِ راه‌حل‌های علمی‌تر و به‌روزتر در سایۀ اهدافِ عالیِ آجندای ملی زده است. روزنامۀ ماندگار به حمایت از این فعالیت‌های ارزنده، این بخش از این صفحۀ خویش را به بازتابِ چکیـدۀ گفته‌هایِ جاری در این نشسـت‌ها اختصاص داده است. پس با ما همـراه و همسـفر باشید.
***

صابر فهیم: به نظر من، بزرگ‌ترین مشکلِ ما ترس است، ترسِ ما از همدیگر؛ یعنی ترس پشتون از تاجیک، ترس تاجیک از هزاره و ترس هزاره از اوزبیک و ترس اوزبیک از همه‌ است. تا زمانی‌که این ترس از بین برده نشود، ما به نتیجه نمی‌رسیم. من تمامِ علتِ عملی نشدنِ مفاد توافق‌نامۀ سیاسیِ حکومت وحدت ملی را ناشی از ترس می‌دانم. غنی می‌ترسد که اگر لویه جرگه برگزار شود، ممکن است تاجیک‌ها رای بیشتر ببرند و قانون اساسی تغییر کند و قدرتش کم شود. همین طور داکتر عبدالله در هراس است که اگر لویه جرگه برگزار شود و تاجیک‌ها رای نبرند و قانون اساسی تغییر نکند، دیگران نظام را به نفعِ خود سوق دهند، محقق ترس دارد که اگر در لویه جرگه نفع تاجیک‌ها و اوزبیک‌ها خاتمه پیدا کند، سرنوشتِ آنان چه خواهد شد. در نهایت این ترس باعث شده که هر دو طرف علاقه‌مند عملی شدنِ توافق‌نامۀ سیاسی نباشند.
من فکر می‌کنم موردی که بیشتر در چنین مجالس مورد بحث قرار نمی‌گیرد، بحثِ هویت‌ها و بحث ترسِ هویت‌ها از همدیگر است. آرزو می‌کنم کنفرانس آجندای ملی و جناب مسعود این پیشنهاد بنده را شامل برنامه بسازند و تلاش شود که به نحوی ترس‌زدایی صورت گیرد و شهروندانِ افغانستان از یکدیگر نترسند.
عبدالغفار سیغانی: بنیاد شهید احمدشاه مسعود، یک آدرسِ ارزشی برای مردم افغانستان است؛ بنابراین باید از این‌گونه اقدامات حمایت صورت گیرد تا به نتیجۀ مطلوب برسیم. اما در مورد این‌که چرا لویه جرگه برگزار نمی‌شود، من نیز همانند دوستِ دیگرمان فکر می‌کنم، مسالۀ اصلی ترس است، ترس از نظام پارلمانی شدن و ترس از نظام صدارتی.
اما چگونه می‌توانیم یک اجماع را به وجود آوریم؟… اکنون ما جریان‌های سیاسی‌یی مانند شورای حراست و ثبات، دفتر سیاسی جناب کرزی، جبهۀ نوین ملی را داریم، ولی اگر بنیاد شهید ابتکار عمل را به دست بگیرد و بین این جناح‌ها یک اجماعِ کلان را به وجود بیاورد و از آن به عنوان اهرم فشار بالای حکومت وحدت ملی برای عملی شدن توافق‌نامۀ سیاسی استفاده کند، باور دارم که به نتیجه خواهیـم رسید. اما اگر بگوییم که پارلمان مشروعیت ندارد و شما بگویید که حکومت مشروعیت ندارد، مشکل حل نخواهد شد. بنابراین تنها راه‌حل، ایجاد یک اجماع از آدرس بنیاد شهید مسعود است.
احمدولی مسعود: مسلماً مسالۀ ترس وجود دارد و هرکدام از دولت‌مردان، ترس‌هایی از یکدیگر دارند. اما مورد دیگر، دیدگاه تاریخی است. تا زمانی‌که عدالت اجتماعی به وجود نیاید و تا زمانی‌که دیدگاه سیاست‌مردان تغییر نکند، این ترس و سایر مشکلات حل نخواهد شد. ما باید از یک جایی کارمان را شروع کنیم. این‌که چطور می‌توانیم عدالت را به وجود بیاوریم، باید از طرفِ مردم اقدام صورت گیرد؛ یعنی مردم بین خود یک گفتمان را ایجاد کنند و به یک توافق برسند. دوم این‌که مشارکت در دولت به میان بیاید و یک الگوی ملی از آن ارایه شود.
مسالۀ سوم مشروعیت است. حتا حکومت‌هایی که بر اساسِ رای مردم ایجاد می‌شوند و مشروعیت دارند، در نبود کارکرد و عدم خدمت‌گزاری به مردم مشروعیتِ خویش را از دست می‌دهند. یعنی فقط رای آوردن و انتخابات مشخصۀ مشروعیت نیست. اما در مقابل، نظام‌های کودتایی در اثر کاکردِ مناسب و خدمت‌گزاری به مردم مشروعیت کسب می‌کنند. اکنون مشکل بزرگِ افغانستان این است که مشروعیتِ حکومت به دلیل تقلب گسترده در قدم اول از دست رفته، مقبولیت مردمیِ حکومت به‌خاطر نارضایتی مردم از عدم خدمت‌گذاری به آن‌ها از میان رفته و فقط ‌مانده است مشروعیت نیم‌بند خارجی که اصرار به ادامۀ این حکومت دارد. مسلماً هدف ما، براندازی نظام نیست، بلکه نمی‌خواهیم چند نفر نظام را در گروگانِ خود بگیرند و هرچه دل‌شان خواست انجام دهند و بگویند ما را غرض نگیرید که نظام برمی‌افتد. حال آن‌که نظام به چند نفر محدود نیست؛ نظام شاملِ مردم، کشور، دولت، سیاست و… است. ما خود را جزیی از نظام می‌دانیم و می‌گوییم که توافق‌نامه یک اصل است و باید عملی شود و سیستم در چهارچوبِ نظام تغییر بخورد، تعادل و فضایِ جدید به‌وجود بیاید تا مردم اعتماد از دست رفتۀشان را بازیابند.
مریم احـدی: بدون شک باید یک حکومتِ مشروع و قابلِ قبول برای تمام اقوام افغانستان داشته باشیم؛ اما چطور باید این دولت به‌وجود بیاید که مورد اعتماد همۀ اقوام باشد؟
جوانان این‌جا جمع شده‌اند تا از مجموع نظریات آنان، راه‌حلی برای رفع مشکلِ فعلیِ حکومت سراغ گردد. اما فعلاً سهم و نقشِ جوانان در نظام چیست؟… جوانان امروز با مشکلاتِ زیادی مواجه اند. آن‌ها با تبعیض و نابرابری دست‌وپنجه نرم می‌کنند. درحالی‌که آن‌ها نمی‌توانند به ارگان‌های مهمِ دولتی راه پیدا کنند، نظریاتِ آنان چگونه شنیده خواهد شد تا ما در آینده یک حکومتِ پاسخ‌گو داشته باشیم؟
بنابراین قبل از هر چیزی، باید به جوانان انگیزۀ مشارکت در مسایلِ کلانِ کشوری داده شود تا آن‌ها از یأس و سرخورده‌گی بیرون گردند و به نیرویی که در وجودشان نهفته است، پی ببرند.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.