احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:مرتضی ارشاد/یک شنبه 5 جدی 1395 - ۰۴ جدی ۱۳۹۵
بخش سوم/
سامان بازی و سه تعریف باستانی، کلاسیک و مدرن
با توجه به لزوم ایجاد یک پل ارتباطی بین بزرگسال و کودک که توسط آن بزرگسال بتواند هم کودک را بشناسد و هم دنیای خویش را به او معرفی کند، ساخت و ارایۀ اسباب بازی به کودک، یکی از موثرترین راهکارهاییست که با درگیر کردن احساسیِ کودک میتواند وی را به واکاوی و جستوجو در مفاهیم دنیای بزرگسالان وادار کند. از سوی دیگر کودکان در بازیهای خود استعداد خارقالعادۀشان در زمینۀ تجرید و قدرت تخیل نیرومندشان را به نمایش میگذارند.(مقالات/شارل بودلر) با کمک از قوۀ تخیل، کودک میتواند پر و بالِ بیشتری را به تصور خویش از دنیای کودکی بدهد.
با توجه به اینکه همواره ساخت سامانِ بازی برعهدۀ بزرگسالان بوده است، این مطلب مشهود است که شاکلۀ ساختِ آن از طرف بزرگسالان تعریف شده و بر اساسِ تعقل ایشان است که ملاک زیباییشناسی خاصی به کودک ارایه میگردد.
علاوه بر این تعاریف، یکی دیگر از دلایل و البته فوایدی که ساخت سامانِ بازی از طرف بزرگسالان برای کودکان دارد، انتقال احساس محبت و توجهی است که بهصورت معنوی با اهدای آن، بهصورت متقابل در ذهن هر دو طرف شکل میگیرد.
نوع، نحوه و زیباییشناسی ساخت سامان بازی که با تأکید بیشتر بر عروسک است، همواره یکسان نبوده و با گذشت زمان تغییرات جزیی و کلیِ بسیاری را منجر شده است. در دوران باستان، عروسک از وسایل طبیعی چون چوب، سنگ و منسوجات ساخته میشده که با توجه به موقعیت فرهنگی دوران باستان و در جهت جامعهپذیری برای کودکان دختر، بیشتر به ایشان اختصاص داشته است. اما اگر با تسامح بیشتر مجسمههای حیوانات را هم به عروسکهای چوبی و سنگی سربازان و نظامیان اضافه کنیم، بهراحتی میتوان نوع انتقال مفاهیم را از خلال ساختِ این عروسکها به کودکان دختر و پسر درک نماییم. در واقع دو گونۀ عروسکسازی که برای کودکِ دختر یا پسر تدارک دیده شده بوده است، نوع خاصی از آموزش بصری را به وی منتقل میکرده است. با ساخت عروسکهایی که به شکل نوزاد ساخته شده و با ساخت ملزومات یک زندهگی کوچک مانند: اجاق، تنور، خانه، سفره، ظرف غذا و… الگویی فرهنگی به کودک دختر منتقل میشود که از او همچون نماد زنانهگی رایج انتظار رفت و روب، خانهداری، تولید مثل و نگهداری از شوهر و فرزندان را انتظار میرود و در سوی مقابل، با ساخت عروسکهایی به شکل جنگجو و فرمانروا کودک پسر در معرض الگوی مردسالاری قرار میگیرد که تنها او را بهعنوان نماد و صاحب قدرت راهی میدان جنگ میکند و در جامعه به عنوان مشخصۀ اصلی و نانآور شناخته میشود. عروسکهای ساخته شده در این دوران، با شکلی بسیار ساده و غیرپیچیده ذهنِ کودک را نشانه گرفته و با درگیر کردن تخیلِ وی به نحوه و کارکرد این عروسک، شخصیت اجتماعی و فردی را برای وی شکل میدهد. اگر به ناگاه کودکِ دختر و پسر متقابلاً به سوی عروسک جنسِ دیگر پیش برود، اجتماع(خانواده، مدرسه، گروه همسالان) بنا بر سرسختی وی در سماجت استفاده از عروسک جنس مخالف، با انگ زدن و یا تنبیه اجتماعی سعی بر مجازات و برگرداندنِ وی به الگوی تربیتی خویش دارد.
Comments are closed.