گزارشگر:دوشنبه 13 جدی 1395 the_time('j F Y');?>
نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان اظهار امیدواری کرد که با روی کار آمدن دونالد ترامپ در امریکا، واشنگتن در سیاست طولانی مدتش در قبال افغانستان بازنگری کند.
ضمیر کابلوف، نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان در مصاحبهیی با خبرگزاری آناتولی تأکید کرد: باید منتظر ماند و دید که دونالد ترامپ، رییس جمهور منتخب امریکا چه موضعی را در قبال افغانستان اتخاذ میکند تا در مورد آن قضاوت کنیم. او خودش گفته و همه نیز گفتند که یک تاجر است و فردی عملگراست و ممکن است برای تغییر رویه ۱۵ سال گذشته امریکا و همپیمانانش در قبال افغانستان تلاش کند.
کابلوف تاکید کرد که امریکا در ۱۵ سال گذشته یک تریلیون دالر خرج افغانستان کرده تا بازسازی را که ما در زمان اتحاد جماهیر شوروی در افغانستان انجام دادیم، انجام دهد اما این تلاشها بیهوده بوده است و من فرض میگیرم ترامپ باید کاری برای تغییر این وضع در افغانستان انجام دهد.
کابلوف گفت: ترامپ باید یکسری مسائل را که نه فقط برای روسیه بلکه برای بازیگران منطقهیی مثل ایران و چین و پاکستان اهمیت دارند، در ارتباط با افغانستان مورد رسیدهگی قرار دهد.
وی ادامه داد: سوال این است که امریکا به رغم همه شکستهایش در افغانستان چرا خواهان پایگاههای نظامی در این کشور است. آنها پاسخ روشنی برای آن ندارند. باراک اوباما از یک طرف تعداد سربازان امریکایی در افغانستان را کاهش میدهد و از یک طرف دیگر افغانها را در زمینه پایگاههای نظامی و معاهدههای امنیتی تحت فشار قرار میدهد. امریکاییها در حالی که در ترکیه فقط یک پایگاه دارند، چرا باید اجازه داشته باشند که در افغانستان ۹ پایگاه نظامی بزرگ در کنار تقریبا ۱۰ پایگاه کوچک دیگر داشته باشند.
کابلوف درباره اهداف تهاجم نظامی امریکا به افغانستان گفت: اولین مشکلی که امریکاییها در منطقه پیدا کردند، انقلاب اسلامی سال ۱۹۷۹ در ایران بود که موجب شد بزرگترین پایگاه نظامی خود در منطقه را از دست بدهند در حالی که با آن میتوانستند بخشهای بزرگی از آسیا را کنترل کنند. بنابراین افغانستان بعد از ایران یک گزینه موجود برای آنها و دارای نزدیکی با روسیه، آسیای مرکزی، چین، ایران و پاکستان بود. امریکاییها واقعا درباره سلاحهای هستهای پاکستان نگران بودند. همچنین تهاجم سال ۲۰۰۱ امریکا به افغانستان دارای اهداف سیاسی و اقتصادی نیز بود که به عنوان مثال افغانستان در مرکز دسترسی به سه منطقه غنی از هیدروکربن یعنی خلیج فارس، دریای خزر و آسیای مرکزی قرار دارد. تا قبل از انقلاب اسلامی ایران، کشور ایران این نقش را ایفا میکرد اما با ظهور چین و روسیه امریکاییها به چنین پایگاههایی نیاز داشتند.
کابلوف در ادامه گفت: ما به افغانها هشدار دادیم که معاهده امنیتی دوجانبه با امریکا تبعاتی برای روابط دوجانبه با روسیه درصورتی که امریکاییها از زیرساختها علیه منافع ملی ما استفاده کنند، در پی خواهد داشت. اما افغانها در جواب به ما گفتند که امریکاییها قول مساعد دادند در حالی که ما ارزش قولهای امریکاییها را میدانیم.
نماینده پوتین این مساله را که ریشههای داعش و القاعده در این کشور به دوران شوروی سابق بازمیگردد، رد کرد و گفت: القاعده مربوط به دوره شوروی نبود بلکه بعدا به وجود آمد. اسامه بنلادن و بسیاری از حامیان القاعده کسانی بودند که از مسائل جاری از جهان اسلام ناراضی بوده و میخواستند با چالشها از جمله تهدیدات علیه جهان اسلام مقابله کنند. در زمان حمله شوروی به افغانستان یکی از شعارهای اصلی حامیان مقابله با این حمله این بود که شوروی برای نابودی اسلام وارد شده است و این شعار به اندازه کافی توانست افرادی را برای جنگیدن در افغانستان تشویق کند اما بعداً سوال این است که کسانی که به افغانستان آمدند چه کسانی بودند و چه کاری میخواستند انجام دهند. آنها مجاهدینی بودند که از امریکا و عربستان پول میگرفتند. حتی در آن زمان چین و ایران و پاکستان نیز از این مساله حمایت میکردند اما این افراد بعداً باعث بیثباتی بیشتر در افغانستان شدند. اما چین امروز در افغانستان شریک ماست و نقشی سازنده دارد.
وی با اذعان به دیدارش با ملا عمر، رهبر سابق طالبان گفت: من به یاد دارم که آنها با همان ادبیاتی سخن میگفتند که داعش امروز میگوید، چندان تفاوتی با هم نداشتند، همان سناریو و ایدئولوژی. امروز طالبان یک نیروی محلی مهم در افغانستان است.
وی همچنین گفت که روسیه هیچ طرح صلحی برای افغانستان ندارد چراکه ما مثل امریکاییها نیستیم که برای کشورهای دیگر برنامهریزی کنیم. ما از این عادتهای بد نداریم. از طرفی نیز ما به سازماندهی کنفرانسهای صلح برای افغانستان نمیپردازیم چون کسی از ما درخواست نکرده است. ما در جامعه بینالمللی هر سال یک کنفرانس برای افغانستان داریم؛ صرفاً فقط بلدیم کنفرانسهای خوب برای افغانستان برگزار کنیم که آخرین آنها در بروکسل و آمریتسار برگزار شد.
کابلوف همچنین گفت که در افغانستان باید صلح میان طالبان و دولت افغانستان برقرار شود. من فکر میکنم که صلح در افغانستان در درجه اول از همین امروز و فردا باید ساخته شود. اگر به افغانستان برای ارتقای سه چیز یعنی اقتصاد، مدیریت و ارتش از طریق تلاشهای بینالمللی کمک نشود این کشور آیندهای نخواهد داشت و فروپاشیده و از بین میرود.
وی همچنین گفت: تهدید القاعده در افغانستان از بین نرفته بلکه صرفا کاهش یافته است اما داعش به عنوان رقیب القاعده هوشمندانه تر عمل میکند و از همه اشتباهات القاعده درس گرفته و افراد ماهر و پیچیده را برای سیاست گذاری و طراحی استفاده میکند البته آنها در همه جا موفق نیستند. آنها عقیده دارند هیچ کس نمیتواند در جاهایی مثل سوریه و عراق با چالش آنها مقابله کند و این یکی از اشتباهات آنهاست اما این به معنی پایان کار آنها نیست. من فکر نمیکنم داعش فقط یک رهبر داشته باشد. ابوبکر بغدادی یا هر رهبر دیگری صرفاً یک پدیده هستند که رهبری متمرکزی ندارند و تنها چیز متمرکز در داعش ایدئولوژی است که بین افراد آنها مشترک است. اما داعش یا گروههای مشابه تا زمانی که مشکلات جهان وجود داشته باشد، وجود خواهند داشت. منظور من این است که به عنوان مثال جهان اسلام احساس سرکوب شدن توسط جهان غرب را دارد و رهبران برخی کشورهای اسلامی بسیار ثروتمند هستند در حالی که مردم آنها ثروتمند نیستند. همه تقصیر را به گردن غرب میاندازند زیرا از این وضعیت بهره برداری میکنند.
Comments are closed.