احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:هارون مجیدی/ شنبه 25 جدی 1395 - ۲۴ جدی ۱۳۹۵
یافتههای یک پژوهش تازه نشان میدهد که نبود ارادۀ جدی سیاسی و دخالت خارجی، از عوامل عمده ناکامی تلاشهای صلح در کشور بوده است.
بر بنیاد یافتههای نهاد مطالعات استراتژیک افغانستان، جنگ در افغانستان به شکل بارزی متأثر از عوامل خارجی و داخلی است که در هر برهه و مرحلۀ از منازعات در کشور، در تداوم جنگ و خشونت نقش داشتهاند. اما از یکسو نوع و سطح دخالت این عوامل در طول چهار دهه با توجه به دینامیسم تحول و تداوم در سیاستهای منطقهیی و رقابتهای قدرتهای بزرگ و نیز پویایی جامعه و سیاست در افغانستان و نوع فراگرد تحول در داخل، متفاوت بوده است.
بر بنیاد یافتههای پژوهشگران نهاد مطالعات استراتژیک افغانستان، در طول این چهار دهه، تداوم جنگ و مشکلات داخلی با منافع بیرونی به شکلی از اشکال گره خورده، درهمپیچیدهگی عوامل بیرونی و عوامل درونی کشور را در پی داشته و یکی از عوامل اساسی دوام جنگ و خشونت و مانعی برای صلح و ثبات در کشور، مطرح بوده است.
به علاوه، ضعف و ناکارآمدی بسیاری از دولتهای منطقه و حضور بازیگران بیدولت نیز (Non-state actors) بخشی از موانع رسیدن به صلح و دوام خشونت در منطقه، به ویژه در افغانستان بوده است.
محمد قاسم وفاییزاده، پژوهشگر نهاد مطالعات استراتژیک افغانستان، پنجشنبۀ هفتۀ گذشته، در یک نشست خبری گفت، بر پایۀ این پژوهش، نبود ارادۀ جدی برای صلح از سوی امریکا، متحدانش و دولت افغانستان، ضعف در ساختارهای حکومت پیرامون صلح، دخالت کشورهای همسایه و نبود راهبرد و تعریف روشن از صلح، از عوامل بازدارندۀ عمده در روند صلح افغانستان بوده است.
آقای وفاییزاده افزود که این تحقیق در جریان هفت ماه و ضمن صحبت با ۳۲ شخصیت سیاسی و تأثیرگذار دخیل در روند صلح و جنگ تهیه شده است.
به گفتۀ پژوهشگر نهاد مطالعات استراتژیک افغانستان، این بررسیها با در نظرداشت تنوع قومی، نژادی، زبانی، مذهبی و توازن جنسیتی، روند مصالحه و آشتی ملی افغانستان صورت گرفته است.
آقای وفاییزاده خاطر نشان کرد که رفتن به نشانیهای اشتباه به این معنا است که دولت افغانستان برای انجام گفتوگوهای صلح مستقیماً با گروه طالبان وارد بحث نشده، بلکه از نشانی پاکستان میخواهد با این گروه وارد گفتوگو شود.
به گفتۀ او: گروه طالبان نیز مذاکرات مستقیم با دولت افغانستان را بارها رد کرده و خواهان مذاکره با ایالات متحده امریکا شدهاند.
آقای وفاییزداده افزود: هردو طرف به نشانیهای اشتباه رفته و به همین دلیل طی پانزده سال اخیر تلاشهای صلح در افغانستان به نتیجه نرسیده است. او گفت که یکی از عوامل دیگر ناکامیها در تلاشهای صلح، وضع شرایط سنگین و درک طرف مقابل است.
این پژوهشگر همچنان گفت: دولت افغانستان و گروه طالبان به عنوان دو طرف مذاکره کننده، شرایط خیلی سنگینی را برای آغاز مذاکرات وضع کرده و تاکنون ناگزیریهای همدیگر را درک نکردهاند.
این پژوهش بر پایۀ یافتههای خود به دولت پیشهاد کرده است که باید تلاشهای متمرکزی برای آغاز گفتوگوهای مستقیم میان دولت و طالبان صورت گیرد.
پژوهش نهاد مطالعات استراتژیک افغانستان همچنین به دولت افغانستان پیشنهاد کرده است که دیپلماسی روشن و فعالی را در ارتباط با طرحهای منطقهیی صلح دنبال کرده و از سیاست انفعال و انتظار عبور کند.
این پژوهش آورده است که مهمترین مسأله، ظهور گروههای بسی تندروتر و خشنتر مانند داعش در افغانستان است که با دیپلماسی فعال نباید اجازه داده شود تا جریانهای افراطی و خشن، با تقسیماتی از قبیل پدیدۀ غربی یا شرقی، احیا کنندۀ جنگ نیابتی از نوع جنگ سرد آن، میان قدرتهای منطقهیی و جهانی شوند.
Comments are closed.