وضعیت بدِ امنیتی و کتمان واقعیت

گزارشگر:احمــد عمران/ یک شنبه 26 جدی 1395 - ۲۵ جدی ۱۳۹۵

در این‌که وضعیت امنیتیِ افغانستان به خط سرخ رسیده، کمتر کسی تردید نشان می‌دهد. پس از ایجاد دولت وحدت ملی انتظار برده می‌شد که به کم‌کاری‌ها و مشکلات در اکثر عرصه‌ها و به‌ویژه مسایل امنیتی نقطۀ پایان گذاشته شود و ما شاهد پیشرفت‌هایی مثبت در همۀ امور باشیم. اما به mandegar-3نظر می‌رسد که انتظارها از دولت وحدتِ ملی چندان موجه نبوده و حتا این دولت در مقایسه با دولت پیشـین، خیلی کم‌کارتر و ناکام‌تر جلوه می‌کند.
شاید بخشی از ناکامی‌های دولت وحدت ملی، به دلیلِ تغییراتی که هم‌زمان با روی کار آمدنِ آن در روابط کشور با متحدان استراتژیکِ کشور و مقدار کمک‌های پولی‌یی که به افغانستان صورت می‌گرفت، قابل توجیه باشد؛ ولی بدون شک بخش دیگری از مشکلاتِ موجود به رهبری دولت وحدت ملی مربوط می‌شود. دولت‌مردانِ فعلی وعده سپرده بودند که افغانستان را تغییر خواهند داد و کشور را از بحرانی که در آن گیر مانده بود نجات می‌بخشند؛ اما با گذشت بیش از دو سال از عمر دولت وحدت ملی، ما نه تنها که شاهد پیشرفتی در عرصه‌های مهمِ زنده‌گی مردم نیستیم، بل بحران‌های امنیتی، اقتصـادی و سیاسی به صورتِ فاجعه‌انگیزی در حالِ گسترش اند.
حملات انتحاریِ روز سه‌شنبه نشان دادند که هنوز افغانستان تا رسیدن به وضعیت مطلوب امنیتی، راه طولانی و دشواری را در پیش دارد. نباید خوش‌باور بود و به حرف‌هایی که به صورتِ دوام‌دار مسوولانِ رده‌بالای کشور و به تبع آن‌، سخنگویان‌شان تحویل مردم می‌دهند، اعتماد کرد. اعتماد زمانی معنادار است که رهبران کشـور واقعاً به مسوولیت‌های خود آن‌گونه که بایسته است، پرداخته باشند.
وقتی در نزدیکی پارلمانِ کشور حملات انتحاری صورت می‌گیرد و نیروهای امنیتی، اطراف و راه‌های ورودی به ارگ ریاست جمهوری را بلافاصله تحت شدیدترین تدابیر امنیتی قرار می‌دهند، هیچ اعتمادی نمی‌تواند میان مردم و دولت شکل بگیرد. جالب‌تر این‌که پس از این حملات، بازهم سخنگویان دولت از پیشـرفت‌های شان در تأمین امنیتِ کشور سخن می‌گویند و مرتب این ترجیع‌بند را تکرار می‌کننـد که در ماه‌های پسین، در عمل‌کرد و هماهنگی نیروهای امنیتی، دگرگونی‌های چشم‌گیری رونما شده است.
اما مسلماً با تحویل دادنِ سخنان پرطمطراق و بی‌پشتوانه، نمی‌توان واقعیت‌های عینیِ کشور را تغییر داد و یا به مردم قبولاند که تحولات عظیمی در زنده‌گی‌شان به وجود آمده است. مردم افغانستان هنوز به یاد دارند آن سال‌هایی را که رسانه‌های دولتی و مقام‌های کشور، یک‌سره در حال تزریقِ دروغ و فریب به جامعه بودند؛ سال‌هایی که دولت‌های ایدیولوژیک، چه چپ و چه راست، بر کشور حاکمیت می‌راندند و واقعیت را آن‌گونه که خودشان دوست داشـتند، تعریف می‌کردند.
البته در آن سال‌ها جهـان این‌قدر که امروز از برکت فناوری به هم نزدیک شده، نزدیک نبود و گاهی صحت و سقمِ قضایا را واقعاً نمی‌شد به‌درستی تشخیص داد؛ اما با این حال شرایط عادیِ کشور نشـان می‌داد که وضعیت به هیچ صورت آن‌گونه که دولت‌مردان لافِ آن را می‌زنند، نیست.
اکنون نیز بلندگویانِ حکومتی می‌خواهند که واقعیت‌ها را کتمان کرده و یا روایت‌های دیگری مطابق به میل و سلیقۀ خود از آن‌ها بسازند. امروزه روز، به برکت فناوری‌های پیشرفته خیلی مسایل را می‌توان بدون دسـترسی به منابع دولتی و رسمی، از منابع اصلی به دست آورد و در موردشان قضاوت کرد.
وضعیت امنیتی کشور خوب نیست. این واقعیتی است که نمی‌توان با هیچ ایدیولوژی و سازۀ فکری آن را پوشیده نگه داشت. دولت‌مردان کشور به جای کتمان واقعیت‌ها، آن‌هم واقعیت‌هایی که مردم به‌خوبی از آن‌ها اطلاع دارند، بهتر است به واقعیت‌ها وفادار باقی بمانند و برای تغییر وضعیت گام بردارند.
یکی از اعضای پارلمان وقتی حوادث خونینِ روز سه‌شنبه اتفاق افتاد، حرف‌های جالبی در مجلس بیان کرد. او خطاب به دیگر نماینده‌گان گفت که “رییس امنیت ملیِ شما انجنیر ساختمان است، وزیر داخلۀتان میدانِ تعلیم را ندیده و وزیر دفاع‌تان در روز روشن و ایستاده خواب می‌رود؛ آن‌وقت شما انتظار دارید که امنیت کشور چگونه باشد؟”
این سخنان شاید به دلیلِ دردی که در خود نهان دارد، چنین بار انتقادیِ تندی را حمل می‌کند؛ ولی اگر نیک بنگریم، واقعیت نیز غیر از این نمی‌نماید.
رییس جمهوریِ کشور که بسیار دوست دارد در همه جا از خود به عنوان سرقوماندان اعلی نیروهای امنیتی کشور یاد کند، در ظرف بیشتر از دو سالی که بر مسند قدرت تکیه زده، هیچ اقدام بنیادی‌یی برای بازنگری استراتژی‌ها و برنامه‌های امنیتی صورت نداده است. در حالی که بخش بزرگی از مشکلات امروز جامعه، به برنامه‌ها و استراتژی‌هایی مربوط می‌شود که در سرلوحۀ کار و فعالیتِ نهاد‌های امنیتی قرار دارند. این برنامه‌ها از دیرزمانی در انتظار بازنگری و تجدید نظر اند، ولی دیده می‌شود که رهبران دولت وحـدت ملی، یا فرصتِ چنین کاری را ندارند و یا ضرورتِ آن را احساس نمی‌کنند.
اگر وضعیت به همین منوال ادامه پیدا کند، بدون شک همان‌گونه که پیش‌بینی شده است، سال آینده بدتر از امسـال از لحاظ امنیتی خواهد بود!

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.