احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:محمدمجید عبدالهی/ دو شنبه 27 جدی 1395 - ۲۶ جدی ۱۳۹۵
بخش چهارم/
۳) ارسطو: ارسطو شاگرد افلاطون است و سیاست را مساوی با ایجاد اعتدال میداند. ارسطو مردم را به سه قسمت تقسیم کرده؛ اغنیا، تودۀ مردم، طبقۀ متوسط که معتدلترین مردم هستند. به عقیدۀ ارسطو، اساسِ دولت در طبیعتِ انسان است و دولت برای تأمین نیازهای انسان است که اولین نیاز جسمانیست که سبب پیدایش خانواده شد. ارسطو استقلال نهاد خانواده را ضروری میداند. به عقیدۀ وی، قانون و عدالت در قالب دولب، مردم را به هم پیوند میدهد.
۴) اکوًیناس: توماس اکویناس پس از گذشت حدود هشت قرن بعد از ارسطو، حکومت را به مثابه یک کشتی که ناخدای آن مذهب و روحانیون هستند، میداند و میگوید: «حکومت کردن به معنی هدایت کشتی است و ماهیت حکومت را از همین شباهتی که میان دو کلمه هست، باید فهمید… و به همین دلیل حکمرانهای دینوی، پاسدار مقاصد فرعی زندهگی فردی و اجتماعی انساناند.»
ماکیاول: او از نویسندهگان معاصر غرب است. اندیشۀ سیاسی او حذف دین و اخلاق از گردونۀ سیاست است. وی ضمن انکار قانون الهی کاملاً تفکر عادی سیاسی دارد و هدف زندهگی را رفاه و لذایذ مادی میداند. ماکیاول اصل را درحکومت قدرت میداند و ابزار لازم قدرت را یادآور میشود؛ گرچه معتقد است که معلوم نیست انسان صاحب فضیلت از این ابزار استفاده کند. وی حکومت جمهوری را بر حکومت سلطان (سلطنتی) ترجیح میدهد.
۵) ژان برن: نخستین کسی که تعریف علمی از حکومت ارایه میکند. او میگوید اگر در حکومت مردم سهیم باشند، دموکراسی، اگر عدهیی حکومت کنند، اشرافی و اگر یک فرد حکومت کند، سلطنتی است. ژان برن حاکمی که خداترس دوراندیش، دلسوز، عاقل و معتدل و عادل و مقتدر باشد را تا وقتی که با عدالت حکومت میکند را حکومت برحق میداند؛ گرچه این حاکمیت را از طریق موروثی و کودتا و یا از راه قانون بهدست آورده باشد. برتراند راسل فیلسوف نامدار فرانسوی میگوید: قدرت را میتوان به عنوان پدید آوردن آثار مطلوب تعریف کرد. واژۀ مطلوب به معنی طلب کرده شده و خواسته شده مورد نظر است و نه به معنی دلپسند ویا خوشآیند.
تعریف سیاست بینالملل، سیاست خارجی و روابط بینالملل
در مورد اصطلاحات مزبور تعریفهای گوناگونی وجود دارند، اما در مورد اینکه مناسبترین تعریفها کداماند و یا تمایزات میان آنها کجا قرار دارند، توافق اندک است. این فقدان اجماع بیتردید به مسالۀ طرحهای نظمبخشنده مربوط میشود. چهگونهگی تعریف این اصطلاحات عمدتاً متأثر از چیزی است که بررسیکننده در پی آن است و آنچه که وی مورد بررسی قرار میدهد، تا اندازۀ زیاد نیز تابع برداشت، مدل یا نظریۀ ویژۀ اوست.
Comments are closed.