گزارشگر:حامد علمی the_time('j F Y');?>
قلم را برداشتم و در زیر شعاع کمرنگ شمع، گفتار احمدشاه مسعود را یادداشت کردم و خبر ذیل را نوشتم و چند لحظه قبل از نشر برنامه فارسی رادیو بی.بی.سی به آنها تلیفون کرده و گزارش را مستقیماً برایشان خواندم و بعد از ختم گزارش، گفتم آن را در اختیار سایر بخشها از جمله سرویس جهانی بیبیسی که از این موضوع خبر ندارند، قرار دهید.
خبر کوتاه من با یک مقدمه که از طرف گرداننده برنامه همان شب ترتیب یافته بود، به حیث اولین و مهمترین گزارش روز، طور ذیل به نشر رسید:
«در پاکستان خبر میرسد که سیدجمال یکی از فرماندهان حزب اسلامی که تابستان پیش متهم به قتل گروهی از فرماندهان جمعیت اسلامی در ولایت تخار شده بود، هفته گذشته اعدام شده است.
سیدجمال مدتی بعد از حادثه تخار بهدست مجاهدین احمدشاه مسعود اسیر شد و همان زمان، جمعیت اسلامی اعلان کرد که او را محاکمه خواهد کرد.
خبر اعدام سیدجمال امروز در پیامی از احمدشاه مسعود به پشاور رسید و آنچنانکه حامد علمی در پشاور گزارش میدهد، برهانالدین ربانی رهبر جمعیت اسلامی نیز آن را تایید کرده است. اما مقامات حزب اسلامی هنوز در این مورد اظهار نظری نکردهاند.
حامد علمی گزارش کوتاهی فرستاده است که آن را میشنویم:
“به اساس خبر مخابروی احمدشاه مسعود، فرمانده نیروهای شورای نظار جمعیت اسلامی افغانستان، سیدجمال ولید فرمانده حزب اسلامی در ولایت تخار، هفته گذشته در پارک عمومی شهر تالقان با برادر و دو تن از همکارانش به دار آویخته شد.
در پیام احمدشاه مسعود که امروز به پشاور رسید، ذکر شده؛ بعد از واقعه تخار که در ماه جولای امسال رخ داد، مجاهدین شورای نظار همواره کوشیدهاند تا تمام مسایل از روی اساسات اسلامی حلوفصل گردد و در این مورد، هیات چهلوسه نفری از قضات و علما تعیین گردید و مسایل را کاملاً در چوکات اسلامی بررسی کرده و از مدتی قبل، حکم اعدام سید جمال را صادر نموده بودند. وی اضافه نمود که اعدام سیدجمال کاملاً به خواستههای مردم ولایت تخار ارتباط دارد و آنها خواستار اعدام وی بودند.
در پیام اضافه شده است که اقرار مبنی بر کشتن قوماندانان شورای نظار، در نوارهای ویدیویی ثبت گردیده و در اختیار هموطنان قرار خواهد گرفت و سیدجمال در محضر عام، جریان محکمه را کاملاً عادلانه و اسلامی خوانده و حکم اعدامش را واجبالاجرا دانسته است.» (۲۸)
به این ترتیب، نگارنده اولین خبرنگاری بودم که آن خبر را نشر کردم و خشم حزب اسلامی را برافروختم.
در اولین روز سال ۱۹۹۰، انجنیر گلبدین حکمتیار کنفرانس مطبوعاتی دایر کرد و شام همان روز از شهر اسلامآباد با بخش فارسی رادیو بیبیسی که اولین منبع نشر خبر بود، مصاحبه کرد. انجنیر حکمتیار در برابر اعدام سیدجمال، عکسالعمل شدید نشان داده گفت: «احمدشاه مسعود با همکاری نیروهای حکومت دستنشانده کابل، برادر ما سیدجمال ولید فرمانده ولایت تخار را اسیر و ظالمانه به شهادت رسانید که در این جنایت احمدشاه مسعود و استاد برهانالدین ربانی به حیث مسوولین درجه اول شناخته میشوند و ما میخواهیم که این دو تن در یک محکمه اسلامی، محاکمه و جزا داده شوند.» (۲۹)
خبر من در ارتباط با اعدام سیدجمال، کوتاه و بدون توضیح بود؛ ولی بعدها جریده شورای نظار جریان ماجرا را به گونه مفصل طور ذیل نشر نمود:
«سیدجمال، ایشان میرزا، فخرالدین و بابرشاه نامان به جرم قطاعالطریقی و کشتار دستهجمعی شهدای تنگی فرخار، بر اساس فیصله شرعی محکمه اختصاصی جمعیت اسلامی افغانستان، به تاریخ ۳ جدی محکوم به اعدام گردیدند.
طبق اطلاع نماینده خبری جریده شورا، چهار تن از آشوبگران مسلح که بهنام جهاد از دیرزمانی به اینسو امنیت برخی از ساحات ولایت تخار را با چور و چپاول، قطاعالطریقی و کشتار مردم بیگناه برهم زده و همچنان به تاریخ ۱۸ سرطان پنچ تن از قوماندانان برجسته مجاهدین را با عده دیگری از مجاهدین همراهشان به شهادت رسانیده بودند، به تاریخ ۲۵ اسد سال جاری توسط مجاهدین جمعیت در تالقان گرفتار و به سارنوالی اختصاصی اسلامی شورای نظار جمعیت اسلامی افغانستان سپرده شدند. محکمه عالی اختصاصی اسلامی مذکور، طی اجلاس خاص قضایی خویش که بیش از سی نفر از علما و قضات ولایات کندز، بغلان، بدخشان، کاپیسا و پروان در آن حضور داشتند، متهمین را غرض استماع دفاعیهشان احضار و قضیه را مورد بحث قرار داد.
متهمین با اظهار ندامت و اعتراف به همه جرایم، ادعای مدعیالعموم را وارد و ثابت دانسته و خودها را مستوجب هر نوع مجازات خواندند و از محکمۀ اختصاصی اسلامی خواستار عفو و تخفیف در جزایشان گردیدند.
محکمه با در نظرداشت اعترافات صریح و مجرمین و شدت جرایم آنها، مطابق به احکام شریعت غرای محمدی (ص) و فتوای علما و فقهای حاضر در اجلاس خاص قضایی، مجرمین را محکوم به اعدام شناخته و فیصله نهایی خود را در زمینه صادر نمود و حکم محکمه در معرض مجازات آنها، به منصه اجرا گذاشته شد.
همچنان منبع خبری علاوه میکند که اعترافات سیدجمال و دیگر محکومین به اعدام، ثبت نوارهای ویدیویی و تایپ ریکاردر نیز گردیده است.» (۳۰)
اما بعد از حادثه
در کتاب معتبر “تحولات سیاسی جهاد افغانستان” ذکر است که «رسیدن این خبر، غوغایی برانگیخت و از سوی حزب اسلامی با پخش دشنامها و شعارها و اخطارها از طریق جریده شهادت و در محافل و مجالس حزبی، پیوند نیمبند استاد ربانی و حکمتیار مجدداً از هم گسیخت. عکسالعمل و عربده به حدی تند و شدید بود که احتمال میرفت بین دو طرف در پشاور برخورد مسلحانه صورت گیرد و فجایع رقتبار و خونینی اتفاق بیافتد؛ اما روی مصلحت و یا ترس و توصیه مقامات امنیتی پاکستان، چنین نشد و به همان جنگ تبلیغاتی و روانی اکتفا گردید و هفتهها ادامه یافت.» (۳۱)
Comments are closed.