گزارشگر:شنبه 2 دلو 1395 - ۰۱ دلو ۱۳۹۵
امروز، اولین روزی است که یک بارزگان و ورزشکار معروف امریکایی، به عنوان رییسجمهوری امریکا کارش را در کاخ سفید آغاز کردهاست. دونالدترامپ که در یک انتخابات پر سرو صدا به ریاستجمهوری امریکا رسید، در واقع مسوولیت جنگ با تروریزم و نیز طولانیترین جنگ خارجی تاریخ امریکا را، اما در افغانستان به عهده میگیرد. او در شرایطی رییسجمهوری امریکا میشود که جهان در یک وضعیت متفاوت از گذشته قرار گرفته است و افغانستان در امتداد این وضعیت، دارد به سمتی به پیش میرود که هیچ کسی نمیداند کجاست. در این حال حضور رییسجمهور تازه با مشخصات متفاوتی که از او به معرفی گرفته شده است، نظرهای متفاوتی را در افغانستان برانگیخته است. هنوز مردم در افغانستان نمیدانند دو نالد تراپی که میگویند که زود قهر و عصبی است با رییسجمهور غنی که نیز زود قهر و عصبی است، چه خواهد کرد. اما پیداست که روابط هر دو رییسجمهوری بالاتر از روابط فردی و بر بنیاد یک سلسله توافقنامهها و داشتن یک سند امضا شده استراتیژیک نظامی است که به پیش میرود. از طرف دیگر، رییسجمهور غنی، هرچه عصبی شود بر سر ماموران خودش هست و قطعا در برابر رییس جمهور امریکا متواضع خواهد بود و بالعکس. اما آنچه که برای مردمان این کشور اهمیت دارد این است که امریکای زیر امر دونالد ترامپ، چه برخوردی با این جنگ طولانی تاریخ امریکا و جنگ جهان در برابر تروریزم خواهد داشت. زیرا هنوز افغانستان برای امریکاییها یک هدف است و به نظر نمیرسد که دو نالد ترامپ نیروهای باقی ماندۀ امریکایی را از افغانستان خارج کند. در جنگ افغانستان حالا نسبت به گذشته پیچیده گیهایی ایجاد شده است؛ چنانکه حالا تروریزم طالبانی به گونه آشکار برای برخیها به عنوان ابزار تطبیق سیاست خارجی، برای برخیهای دیگر انتخاب گزینۀ بد در برابر بدتر و نیز برای برخیهای دیگر یک سرگرمی و درامد است. اما برای امریکا این جنگ به حیثیت و آبرو تبدیل شدهاست. بسیاریها باور داشتند که با آمدن او باما امریکاییها از افغانستان میروند و دامن جنگ هم به گونهیی بر چیده خواهد شد؛ زیرا دمکراتها نرمتر از جمهوری خواهان اند و این گونه وضعیت فرق میکند؛ اما برعکس دیدیدیم که هشت سال دوران اوباما که خارج شدن صد هزار سرباز امریکایی را از افغانستان در پی داشت، مثل دوران جورج بوش جمهوری خواه در افغانستان بود و نیز حالا هم برخیها باور دارند که ترامپ به این جنگ برخورد متفاوت خواهد داشت و نیروهایش را از افغانستان بیرون خواهد کرد و یاهم با نظامیگری شدید کار جنگ را یکسره خواهد ساخت. بازهم باور ما این است که وضعیت متفاوتتر از گذشته است و ترامپ نمیتواند کا را یک سرهکند. زیرا دورنمای روابط خارجی امریکا در کل یکی است و فقط گروهها سلیقهها و رویههای متفاوتی را برای رسیدن به آن روی میز قرار میدهند. به هرصورت؛ جمهوریخواهان میراثدار جنگی اند که همین حزب در افغانستان راه انداخت و حالا هم طی سالهای دیگر به آن دست و پنجه نرم خواهند کرد. اما انتظار این است که آقای ترامپ نگاهش را به افغانستان از زاویه نگاههای غیر واقعی و دیزاین شده بیرون بکشند و باید امریکا در این یکونیم دهه حضور در افغانستان به واقعیتهای اصلی دست یافته باشد. مردم افغانستان انتظار دارند که امریکا بعد از این باید جنگ را فشرده سازد و پاکستان را زیر فشار قرار دهد تا در راهبر منطقهیی اش که از دل افغانستان میگذرد، انعطاف نشان دهد و نیز امریکا باید از روند واقعی دمکراسی و رای مردم در افغانستان حمایت کند و همکار متقلبان نشود تا مردم بتوانند به سرنوشت شان با رای شان حاکم شوند. اگر این کار شد بقیه کارها هم درست میشود.
Comments are closed.