احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:چهار شنبه 4 حوت 1395 - ۰۳ حوت ۱۳۹۵
روز گذشته همۀ مسیرهای منتهی به خانۀ جنرال دوستم در کابل، به محاصرۀ نیروهای نظامی دولتی درآمده بود. وضعیتِ امنیتی به حدی شدید و احضارات فوقالعاده شده بود که در همۀ کوچههای منتهی به خانۀ جنرال دوستم، واسطههای نظامی و نفراتِ نقابپوشِ مسلح استقرار داشتند. دهن دروازۀ منزل جنرال دوستم و برخی از افراد خاصِ او نیز نفراتِ مسلحِ دولتی و وسایل نظامی استقرار یافته بودند. این وضعیت، به راهبندانِ شدید منجر شد و عبور و مرور را بر مردمِ کابل بسیار دشوار ساخت. اینکه دلیلِ این حضورِ سنگینِ امنیتی در اطراف خانۀ جنرال دوستم و مسیرهای منتهی به سرکهای شیرپور در کابل چه بود، بهطور رسمی معلوم نشده است؛ اما قراین نشان میدهد که حکومت بهخصوص ریاستجمهوری به جنرال دوستم ضربِ شستی نشان داده و این پیام را منتقل کرده است که نمیتواند از کابل تکان بخورد!
البته گفته میشود که جنرال دوستم هم صدها مردِ مسلح را با خود به کابل انتقال داده است تا در برابرِ هر برنامۀ احتمالی از جانبِ دستگاههای حکومتی ایستادهگی کند. آقای دوستم، اختلافنظرهایی بر سرِ مسالۀ قدرت و صلاحیتهای معاون اولِ ریاستجمهوری با غنی دارد و نیز قضیۀ ایشجی و ادعایِ او مبنی بر تجاوز گروهی جنسی از جانب محافظانِ جنرال دوستم و حتا خود او، برای جنرال تبدیل به یک پرونده و غایلۀ بزرگ شده و دادستانی کُلِ کشور هم تا جایی این مسأله را به پیش برده است.
به هر رو، محاصرۀ اطرافِ خانۀ جنرال دوستم به هر دلیلی که باشد، فضا را بر مردمِ کابل پُر از رعب و وحشت ساخته است؛ زیرا آنانی که از دیروزِ کابل خاطراتِ تلخ دارند و جنگهای کوچه به کوچه را میانِ گروههای مختلف در برابر دولتِ وقت تجربه کرده اند و یکی از این طرفها جنرال دوستم بوده است، بازگشت به گذشته کابوسِ شبهایشان میباشد؛ و مسلماً ضربِ شست نشان دادن به آقای دوستم، آنهم در ازدحام کابل، مشکلات و آسیبهای کلانی را میتواند به دولت و مـردم وارد کند.
از طرف دیگر، یک روز قبل از این رویداد، کابل شاهدِ یک رویداد بسیار وحشتناکِ دیگر بود. گروهی از افراد متعلق به ملاترهخیل، یکی از نمایندههای کوچیها در مجلس، پس از یک مشاجرۀ لفظی با پولیس، سه موتر رنجر پولیس را در نزدیکی دانشگاه کابل آتش زدند و خود به مکانهای امنشان رفتند و کسی هم قضیه را پیگیری نکرد. نشر این خبر در شبکههای اجتماعی، بازتابِ وسیعی یافت و مردم را در این شرایط، بیشتر دچار تشویش کرد و نشان داد که دولتِ ما تا چه پیمانه در برابر افرد غیرقانونی و مسلح و زورگویِ متعلق به یک تیم انتخاباتی، بزدلانه عمل میکند. اگرچه حوادثِ اینچنینی را ما بارها شاهد بودهایم.
با این حساب، پانزده سال از حکومتداری با حضور و حمایتِ جامعۀ جهانی سپری میشود، اما بازهم ثباتِ نیمبندِ موجود در کشور بهشدت توسطِ چند فرد میتواند فرو بپاشد. بدمعاشیهای نفراتِ ملاترهخیل نشان از آن دارد که دولت نمیتواند در مرکز شهر، امنیتِ پولیس را در برابرِ افراد شرور متعلق به یک نمایندۀ مجلس بگیرد، چه رسد به اینکه معاون ریاستجمهوری که رهبریِ یک قوم بزرگ و شریف را به عهده دارد، در مقابلِ دولت موضع بگیرد و یا هم دست به عملی خلافِ قانون بزند.
یقیناً ترساندنِ دیروز جنرال دوستم از طرفِ ارگ و بیتوجهی به آتش زدنِ موترهای پولیس توسط افراد ملاترهخیل نشان داد که ارگ و نهادهای امنیتی در برابر اشخاص، سیاسی و گزینشی عمل میکنند و یک بام و دو هوا دارند. این نوع برخورد در کنار سایر تأثیرات و تبعاتی که دارد، فرهنگِ نترسیدن از قانون و بیبندوباری را بیشتر ترویج میکند.
اکنـون انتظار این است که دولت بهجای ایجاد ترس و هراس در کابل و اطرافِ خانۀ جنرال دوستم، طبق قانون و موازینِ حقوقی و مدنی با قضایا برخورد کند و نیز لازم است که مسالۀ آتش زدنِ موترهای پولیس توسط نفراتِ ملاترهخیل، با قاطعیت پیگیری شود و مسببانِ آن به پنجۀ قانون سپرده شوند.
Comments are closed.