چگونه بحرانِ انتخابات را کاهش دهیم؟

گزارشگر:احمـد عمران/ یک شنبه 8 حوت 1395 - ۰۷ حوت ۱۳۹۵

رییس جدیدِ کمیسیون شکایت‌های انتخاباتی می‌گوید دولت نباید در برگزاری انتخابات شورای ملی، پیش از وارد کردنِ اصلاحات در نظام انتخاباتیِ کشور، اقدام کند. به گفتۀ این مقام کمیسیون شکایات انتخاباتی، برگزاری انتخابات پیش از انجامِ اصلاحات می‌تواند همان تجربۀ انتخابات‌های گذشته را تکرار کند.
mandegar-3به گفتۀ عبدالعزیز آریایی رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی، برگزاری انتخابات بدون انجام اصلاحات، عجولانه است و پیامدهای خوبی به دنبال نخواهد داشت. این سخنان دقیقاً در ادامۀ خواسته‌هایی مطرح می‌شوند که پس از شکل‌گیریِ دولت وحدت ملی در برابرِ این دولت قرار گرفته است. دولت وحدت ملی که با امضای توافق‌نامۀ سیاسی میان جناح‌های انتخاباتی به وجود آمد، در بخش‌های معینی متعهد شد که اصلاحات و تغییراتی را رونما سازد. تعهداتِ دولت وحدتِ ملی به صورت روشن در توافق‌نامۀ سیاسی درج شده و اگر انتقادی نسبت به کارکرد این دولت وجود دارد، عمدتاً ناشی از عدم پایداری و تعهد آن به انجامِ این توافق‌نامه بوده است.
دولت وحدت ملی متعهد شده بود که اصلاحاتِ انتخاباتی را به صورتِ جوهری و عمقی صورت دهد و به جنجال‌هایی که عمدتاً پس از انتخابات به وجود می‌آیند، نقطۀ پایان بگذارد.
بحث اصلاحات در نظام انتخاباتی، خواستۀ یک تیم و یا جناحِ مشخص نبود که دولت وحدت ملی نسبت به آن بی‌اعتنایی نشان دهد. خواست اصلاحات در نظام انتخاباتی، محصولِ سال‌ها تجربه و تکرارِ آن در این عرصه بود که پس از آسیب‌شناسی‌های مشخص از سوی نهادهای مسوول به عنوان یک ضرورتِ اساسی در برابر دولت افغانستان قرار گرفت. این اصلاحات هم‌زمان خواستِ جامعۀ جهانی به عنوان اصلی‌ترین حامی مالیِ انتخابات افغانستان نیز بوده است.
نهادهای بین‌المللی‌یی که پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۳ خورشیدی اقدام به تحلیل و بررسی وضعیت کردند، به این نتیجه رسیدند که نظام انتخاباتی افغانستان از مشکلاتِ ساختاری و محتواییِ فراوان رنج می‌برد و این نظام پاسخ‌گوی خواست‌های شهروندانِ این کشور نیست. دولت وحدت ملی نیز در نخستین اقدام‌ها که با تأخیر نیز آغاز یافت، یک رشته برنامه‌ها را برای تغییر و اصلاح نظام انتخاباتی روی دست گرفت که متأسفانه به نتایج بنیـادی منجر نشدند.
دولت وحدتِ ملی هرچند با به وجود آوردن کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی چنین وانمود کرد که می‌خواهد به تعهداتش در این عرصه عمل کند، اما دیدیم که اصلاحات بر پایۀ پیشنهادهای این کمیسیون صورت نگرفت و به نحوی ریاست جمهوری افغانستان در عملی ساختن پیشنهادهای کمیسیون اصلاح نظام انتخاباتی، به صورتِ تعمدی بی‌اعتنایی نشان داد.
در مورد کمیتۀ گزینش نیز چنین اتفاقی افتاد و عملاً این کمیته یک بار پس از تشکیل، منحل ساخته شد و بار دوم نیز با تأخیر و در میان موجی از نگرانی‌ها نسبت به عدم جانب‌داریِ اعضای آن، به کارِ خود آغاز کرد.
دولت وحدت ملی پس از گذشت نزدیک به سه سال، کار مهمی که در عرصۀ انتخابات انجام داده، تنها گزینش افراد تازه در کمیسیون‌های انتخاباتی بوده است و سوای این، هیچ گام مثبتِ دیگری را در این عرصه برنداشته است. درحالی‌که بحث اصلاحات در نظام انتخاباتی، تنها بردنِ اعضای پیشینِ کمیسیون‌های انتخاباتی به عنوان مشاوران رییس جمهوری و گزینش افراد دیگر به جایِ آن‌ها بوده نمی‌تواند. اصلاحات در نظام انتخاباتی زمانی معنا پیدا می‌کند که ضمن بررسیِ پروندۀ اعضای کمیسیون‌های پیشین که در تقلب‌های انتخاباتی دست داشته اند، دولت در طرزالعمل‌ها، قوانین، لایحه‌ها و سیستم رای‌دهی نیز تغییرات و اصلاحاتِ اساسی را رونما سازد.
در حال حاضر، اعتماد مردم به نظام انتخاباتی کشور به‌شدت صدمه دیده و برگشتاندن این اعتماد، از فوری‌ترین اولویت‌های دولت وحدت ملی می‌تواند باشد. چرا مردم به پای صندوق‌های رای بروند درحالی‌که رای‌شان مورد دستبرد قرار می‌گیرد؟ چرا مردم در انتخابات شرکت کنند، در حالی که رای‌شان تعیین‌کننده نیست؟
یک بار به همین انتخابات اخیرِ امریکا نظر بیندازیم تا ببینیم که نظام انتخاباتی چیست.
شاید دونالد ترامپ رییس جمهوریِ جدید امریکا با اعتراض شدیدِ مخالفانِ خود روبه‌رو شده باشد، ولی هرگز کسی نیامده نظام انتخاباتیِ این کشور را چنان زیر سوال ببرد که مردم نسبت به آن اعتمادِ خود را از دست بدهند. همین حالا هم که از هر امریکایی پرسیده شود، حتا امریکایی مخالف با ترامپ، قاطعانه می‌گوید که او در نتیجۀ رای مردم به این سمت دست یافته است.
چرا در امریکا و یا دیگر کشورهای جهان، چنین اعتمادی به نظام انتخاباتی وجود دارد؟!
دلیل آن روشن است؛ چون همه بر سرِ یک مکانیسمِ رای‌دهیِ مشخص توافق کرده اند و آن را مورد اعتماد می‌دانند. این به معنای آن نیست که مکانیسم انتخاباتی کشورهای دیگر، بری از کاستی و خلاست؛ به هیچ صورت. آن‌ها نیز کاستی‌ها و خلا‌هایِ خود را دارند، اما چنان سیستمی را به وجود آورده اند که رای مردم همچنان می‌تواند نتیجه را اعلام کنـد. پس نتیجه می‌گیریم که نظام انتخاباتی افغانستان به هیچ صورت نظام مورد اعتماد مردم نیست و تا زمانی که این نظام به صورت همه‌جانبه مورد ارزیابی قرار داده نشود و اصلاحات لازم در آن به میان نیاید، همچنان انتخاباتِ افغانستان روندی بحران‌زا خواهد بود.
از جانب دیگر، دولت تنها به گفتنِ این‌که در سال آینده آمادۀ برگزاری انتخاباتِ شورای ملی و شوراهای ولسوالی‌هاست، نمی‌تواند مسوولیت‌هایش را در این خصوص پایان‌یافته تلقی کند. هنوز به صورتِ دقیق مشخص نیست که دولت اراده‌یی به برگزاری انتخابات در سال آینده دارد و یا خیر؟ و از سوی دیگر، این انتخابات اگر قرار است برگزار شود، با چه مکانیسم و شیوه‌یی می‌خواهد صورت گیرد؟
سخنان رییس کمیسیون شکایات انتخاباتی به صورتِ تلویحی این ذهنیت را هم می‌تواند به وجود آورد که دولت آمادۀ برگزاری انتخابات برای سال آینده نیست.

اشتراک گذاري با دوستان :

Comments are closed.