گزارشگر:سه شنبه 10 حوت 1395 - ۰۹ حوت ۱۳۹۵
روز گذشته/ ۹ حوت در ساختمان وزارت دفاع کشور، از روزِ سرباز یا «روز ملی نیروهای امنیتی و دفاعی» طی مراسمی بزرگداشت به عمل آمد. در این محفل که مقاماتِ لشکری و کشوری حضور داشتند، آقای غنی رییسجمهور و آقای عبدالله رییساجرایی حکومت وحدت ملی نیز سخنرانی کردند. آنها هرکدام به نوبۀ خود از رشادتها و فداکاریهای سربازانِ کشور و کارنامههای درخشانشان ستایش کردند و بر حقانیتِ نبرد نیروهای ملیِ کشور تأکید نمودند.
آقای غنی در سخنرانی خود، ضمن یادآوری از مبارزۀ استقلالخواهانۀ شاه امانالله خان در برابر دشمنانِ وقت، بهصراحت طالبان را دشمنانِ امروزِ افغانستان معرفی کرد و پس از آن گروه، داعشیان و سایر گروهکهای تروریستی را در ردیفِ دشمنانِ این آبوخاک قرار داد و خاطرنشان نمود که باید با تقویتِ روحیۀ پاسداری از منافع ملی و حاکمیت قانون، دفاع از میهن در برابرِ دشمنان را به «فرهنگی پایدار» تبدیل نمود.
اما نکتۀ قابل مکثِ ما در این مراسم و سخنان از همینجا آغاز میشود. در گذشته، آقای غنی در سخنرانیهایِ خود تعریفِ واضحی از دشمن ارایه نمیکرد و به نوعی طالبان را در هالۀ دوستی و دشمنی قرار میداد. اما اینکه امروز رییسجمهور تعریفِ واضحی از دشمنانِ افغانستان بهدست میدهد و طالبان و تروریستان را در صفِ نخست قرار میدهد و بر ترویج فرهنگِ مبارزه و مقاومت در برابرِ آنها تأکید میکند؛ امری بدیع و امیدوارکننده در ادبیات و فهمِ سیاسیِ آقای غنی پنداشته میشود. اما این امیدواری، تعلیقات و تذکراتی نیز میطلبد که شاید آقای غنی از آنها غافل باشد!
تعریفِ واضح از دشمن و پاسداری از استقلال و حاکمیتِ ملی که امروز رییسجمهوری از آن سخن میگوید، کانونِ مبارزاتِ قهرمان ملیِ کشور شهید احمدشاه مسعود بوده است. مسعود کسیست که پیشتر از همه، طالبان و تروریسم را ابزارِ بیگانهگان جهتِ زیرپا کردن عزت و استقلالِ افغانستان تشخیص و معرفی کرد و در سایۀ آن، بر مبارزه و مقاومت در برابرِ این دشمن کمر بست. یقیناً تاریخِ مبارزه برای استقلال و آزادی کشور، به دورۀ سلطنتِ امانالله خان محدود نمیشود؛ چرا که پس از قطع پای مداخله و استعمار انگلیس، ما موردِ هجمهها و دشمنیهای متعددِ دیگری قرار گرفتیم و تجاوز سنگینِ شوروی سابق و پس از آن، تجاوز پاکستان با ابزار تروریسمِ بینالمللیِ طالبان و القاعده، مهمترین هجومِ خارجی و دشوارترین مبارزه برای حراست از استقلال و منافع ملی بوده است.
مسعود در این دو فصل، بیمبالغه بر تارکِ سربازی و سرداری برای حفظ استقلال و عزتِ افغانستان قرار داشت. او سربازِ خط نخستِ جنگ در برابر ارتشِ سرخ بود و آن را به منزلِ پیروزی رهنمون شد و همچنین، پاسدارِ سنگرِ مقدمِ نبرد برای اعادۀ غرور و حاکمیتِ ملیِ افغانستانِ واحد در برابرِ هجوم پاکستان و تروریسمِ بینالمللی شد و تا پای جان نیز در این راه رزمید. با این وصف، جنگ و رشادتی که امروز نیروهای امنیتیِ ما در برابر طالب و داعش انجام میدهند، ادامۀ همان راه و مرامِ مسعود است. یعنی همان کسانی امروز خونِ سربازانِ ما را بر زمین میریزند که دیروز خونِ قهرمان ملی را بر زمین ریخته بودند. دشمن امروزِ افغانستان، طالبان و تروریسمِ ابزاری است و دشمنِ روزهای مقاومت نیز، طالبان و تروریسم و عقبههای استخباراتیِ آنها بود.
سزاوار بود و است که در روز سرباز و گرامیداشت از مبارزات و رشادتهای نیروهای امنیتی، از نامِ مسعود، راهِ مسـعود، مبارزه و شهادتِ برحقِ او ـ به عنوان سربازِ صدیقِ وطن و منادی عزت و استقلالِ ملی ـ به بزرگی یاد میشد و چنین شخصیتی، الگو و سرمشقِ همۀ سربازان و نیروهای امنیتی معرفی میگشت.
از حکومت وحدتِ ملی و بهویژه رییسجمهوری انتظار میرود اکنون که در تعریفِ دشمن، اتفاقِ نظر شکل گرفته و حقانیتِ راهِ مسعود و مبارزۀ او آفتابی شده، به داستانِ بُخل با قهرمانِ ملی، این سربازِ ازجانگذشتۀ میهن نیز برای همیشه پایان داده شود و تکریم از تمامِ شخصیتها هرکدام در جایِ خود ادا گردد؛ زیرا آفتاب به دو انگشت پنهان نمیشود.
Comments are closed.