گزارشگر:حامد علمی ۱۲ قوس ۱۳۹۱
بخش شصتوپنجم
پس از تشکیل گروه جماعتالدعوت به رهبری مولوی جمیلالرحمن، عده زیادی از مجاهدین سایر گروهها خصوصاً اعضای حزب اسلامی به این سازمان پیوستند و دره پیچ که زادگاه مولوی جمیلالرحمن بود، به یکی از مراکز عمده این گروه تبدیل شد.
حزب اسلامی افغانستان در اکثر نقاط این ولایت حضور فعال داشت، ولی در آستانه خروج نیروهای شوروی، قرارگاه مجاهدینِ این گروه در منطقه سرکانی که به نام فرقه حضرت عباس یاد میشد، از استحکامات بسیار خوبی برخوردار بود.
علاوه بر مراکز عمده این دو گروه، سایر گروهها در مناطق مانند شیگل، ناوهپاس و بریکوت، مراکز قوی و دژهای تسخیرناپذیر داشتند.
مجاهدین گروههای مختلف کنر، هستۀ شورای محلی آن ولایت را در نوامبر سال ۱۹۸۸ پایهگذاری کردند و یکی از علمای مجاهد آن ولایت به نام مولوی غلام ربانی را به حیث آمر ولایتی یا سرپرست شورایشان معرفی نمودند و همه گروههای جهادی توانستند دور یک محور که همانا شورای ولایت کنر بود، جمع شوند.
شورای ولایت کنر بعدها به نام امارت اسلامی کنر مشهور شد و گروههای جماعتالدعوت نفوذ فراوانی در این شورا داشت؛ اما این شورا دیری نپایید و هر گروه به نحوی با انتخابات کنر مخالفت کردند و به تعیین والیها دست یازیدند تا اینکه جنگ داخلی میان حزب اسلامی و امارت اسلامی کنر در گرفت و به شورای کنر و به اتحاد نیمبند مجاهدین آن ولایت، ضربه مهلک وارد نمود و تا پیروزی جهاد، اتحاد و هماهنگی مجاهدین کنر، به روابط خصمانه بدل گشت.
معرفی مختصر جماعتالدعوت
گروه جماعتالدعوت الی قرآن و السنت، سازمانی است که در اوایل سال ۱۹۸۳ در کنر ایجاد شد. این گروه را مولوی جمیلالرحمن (مولوی حسین) بنیانگذاری کرد. مولوی جمیلالرحمن در اوایل جهاد، عضو شورای مرکزی حزب اسلامی و یکی از قوماندانان این گروه در کنر بود. مولوی حسین که بعدها به مولوی جمیلالرحمن مسما گشت، از اهالی منطقه ننگلام دره پیچ و به قوم صافی منسوب بود. نامبرده در سالهای قبل از جهاد، نزد مولانا محمدطاهر مشهور به شیخالقرآن که خود اهل حدیث بود و مدرسه او به نام مدرسه پنج پیر شهرت داشت، طلب علم کرد و به پنچ پیری مشهور گشت.
جمیلالرحمن در راه تشکیل و وسعت گروهش، سخت کوشید و به کمک برادرزادههایش و چند عالم دیگر که عمدتاً از ولایت کنر بودند، این سازمان نوبنیاد را وسعت داد. دامنه نفوذ این گروه نه تنها در کنر توسعه پیدا کرد، بلکه در ولایاتی مانند ننگرهار، لغمان، بدخشان و تخار نیز گسترش یافت.
مولوی جمیلالرحمن نه تنها در راه جهاد سخت کوشید، بلکه در راه تامین امنیت و خدمات اجتماعی در کنر نیز تلاش فراوان میکرد. طوری که بعد از خروج نیروهای شوروی، اضافه از سی موسسه خیریه در کنر فعالیت داشت و کارمندان آنها با خاطر آسوده به کارهای ساختمانی میپرداختند و این گروه جماعتالدعوت بود که زمینه کار و فعالیت آنها را مساعد ساخت.
نگارنده که چندینبار برای تهیه گزارش و بازدید از موسسات خیریه به ولایت کنر رفته است، خود شاهد بوده که گروه جماعتالدعوت با چه جدیت و علاقهیی به آبادی کنر مشغول بود.
علاوه بر مولوی جمیلالرحمن، از میان دهها فرمانده جماعتالدعوت و کارمند اداری این گروه قاضی غلام صادق آخوندزاده، حاجی حیاتالله، حاجی روحالله، حاجی جمعیتالله، قوماندان عبدالرئوف خان، حاجی روزی خان، بیشتر از دیگران شهرت و محبوبیت داشتند؛ اما بعد از کشته شدن مولوی جمیلالرحمن، مولوی سمیعالله به حیث امیر این گروه تعیین گردید. قاضی صادق نیز در زمان حکومت پروفیسور برهانالدین ربانی، والی آن ولایت و یکی از متعهدین مقتدر کابل به شمار میرفت.
جماعتالدعوت علاوه بر کارهای نظامی و بازسازی، دفاتر مطبوعاتی و فرهنگی نیز در داخل افغانستان و پاکستان داشتند و مجله دعوت را منتشر میساختند و مسوولین دفتر خبرگزاری آنها، همواره خبرنگاران را در جریان وقایع کنر و بعضی از ولایات که آنها در آنجا نفوذ داشتند، قرار میدادند.
Comments are closed.