گزارشگر:احمد عمران - ۱۹ حمل ۱۳۹۶
دولت افغانستان برداشتی اشتباهآمیز و توام با خوشبینی از طالبان دارد و به همین دلیل، هنوز از آغاز گفتوگوهای مستقیم و بدون قیدوشرط با این گروه مأیوس نشده است. بهتازهگی عمر زاخیلوال سفیر افغانستان در پاکستان، دست به برخی افشاگریها در خصوصِ گفتوگوهای صلح با طالبان زده است. آنگونه که پیداست، این سخنان نیز عمدتاً هدفِ داخلی دارد و در پی منحرف کردنِ اذهان عمومی صورت میگیرد.
آقای زاخیلوال به خبرگزاری شینهوای چین گفته است که نمایندهگان دولت افغانستان چندین بار با نمایندهگانِ طالبان در قطر دیدار کرده و خواهان آغاز گفتوگوهای بدون قیدوشرط با این گروه شده است. زاخیلوال گفته است: “طالبان میتوانند هر پیشنهادی را در میز مذاکره مطرح کنند، اما ما تمام پیششرطها برای مذاکرات را حذف کردیم”. سفیر افغانستان در پاکستان افزوده است: “ما پذیرای همۀ فرصتها برای مذاکراتِ صلح هستیم. اگر حمایت خارجی از طالبان متوقف شود، ما مسیر مذاکره با این گروه را خواهیم یافت”. در همین حال، آقای زاخیلوال گفته که دلیلِ حضور نیروهای خارجی در افغانستان، جنگ است و اگر طالبان دست از جنگ بردارند، این نیـروها این کشور را ترک خواهند کرد.
این سخنان در حالی مطرح میشوند که در روزهای اخیر رییسجمهوری کشور بار بار در نشستهای مختلف از روشن بودنِ مرزها میان دوستان و دشمنانِ افغانستان اطمینان داد. او گفت که تعریفِ دوست و دشمن در افغانستان کاملاً روشن است؛ کسانی که در برابر حاکمیت دولتی تفنگ برداشته و میجنگند، دشمنانِ افغانستان هستند. اما این تعریف مثل اینکه چندان مورد توجه دیگر مقامهای کشور واقع نشده و یا هم شخص رییس جمهوری وقتی مرز میانِ دوست و دشمن را تعریف میکرده، چنین مرزی را با طالبان در نظر نداشته است. زیرا در سخنان سفیر افغانستان در پاکستان، از گروه طالبان به عنوان دشـمن یاد نمیشود.
آقای زاخیلوال نمیگوید دروازۀ مذاکره با این گروه دشمن باز است، بل او با چنان لحنی از آنها یاد میکند مثل اینکه طالبان یک جناح سیاسی است که برخی اختلافسلیقهها باعث شده که در موضعِ مخالف قرار گیرند. این برداشت که برداشتِ تازه هم از این گروه در میان دولتمردان کشور نیست، همواره سبب شده که دولت نتواند و یا هم نخواهد که به کُنهِ هدفهای طالبان پی ببرد.
از زمان ریاست جمهوری آقای کرزی که ادبیات سیاسی در افغانستان در برابر گروه طالبان دچار دگرگونی شد تا این دم، دولتمردان کشور و بهویژه جناح ارگ تلاش میورزند که طالبان را گروه سیاسی معرفی کننـد. آقای کرزی از آنها به عنوان برادرانِ ناراضی یاد میکرد و آقای غنی به صورتِ واضح در روزهای نخستِ حکومتداری خود گفت که طالبان یک «گروه سیاسی» است. در حالی که در عمل، گروه طالبان هرگز ادعای سیاسی بودن به معنایی که از این واژه در ادبیات سیاسی رایج است، نداشته و نه هم تلاش کرده که خود را مخالفِ سیاسیِ دولت معرفی کند.
گروه طالبان از آغاز سقوط رژیمِ خود تا به امروز که حداقل سه رهبر را از دست داده، همواره تأکید کرده که دولت افغانستان را دولتی دست نشانده و غیراسلامی میداند که به زورِ نیـروهای خارجی موفق به گرفتن قدرتِ سیاسی شده است. این گروه میگوید به محض اینکه حمایت خارجی از دولت افغانستان کاهش پیدا کند و نیـروهای آنها این کشور را ترک کنند، “دولت کابل” یک روز هم در برابر “مجاهدین امارت اسلامی” تاب مقاوت را نخواهد داشت. به همین دلیل، تا به امروز طالبان هیچ گفتوگویی را به هدف پیوستن به روند صلح نپذیرفته و اگر گفتوگویی هم صورت گرفته، برای تشویق دولتمردان کشور و کشورهای حامی آنها به ادامۀ حیات دولتِ فعلی بوده است.
طالبان هرگز طی شانزده سال گذشته نگفته که میخواهد برای یکجا شدن با دولتِ فعلی آنگونه که مثلاً حزب اسلامی در تلاش است، وارد گفتوگو شود. به نظر میرسد که موضع و هدف اصلیِ طالبان در این شانزده سال، هیچ تغییر بنیـادی نیافته و اگر هم برخی حرکتهای تاکتیکی را این گروه در برخی وضعیتها صورت داده، برای رسیدن به همان هدفِ بزرگ بوده است.
البته در این میان، از حمایتهای خارجیِ گروه طالبان نیز نباید غافل بود. گروه طالبان از حمایتِ برخی کشورها و سازمانهای تندروِ منطقهیی و جهانی برخوردار است که این گروه را در تعیین هدفهای استراتژیکِ آن کمک میرسانند. اما این سبب نمیشود که ما نسبت به هدفهای استراتژیکِ طالبان دچار اشتباه شویم. هر اشتباهی در این خصوص سبب میشود که دولت افغانستان راه رسیدن به امنیت و ثبات در کشور را طولانیتر سازد.
اگر سران دولت وحدت ملی بهراستی خواهانِ به ثمر رسیدنِ مبارزه با تروریسم هستند، باید ارایۀ تعریفِ واضح از دوست و دشمن را در دستورِ کار قرار دهنـد. در نبود چنین تعریفی، پیروزی به معنای واقعیِ کلمه امکان ندارد.
Comments are closed.