گزارشگر:ارشاد احمدی - ۲۳ ثور ۱۳۹۶
اصلاح ادارۀ عامۀ افغانستان، که یکی از موضوعاتِ مهم و قابلِ بحث در کنفراس بن بود، ایجاد ادارۀ مستقلی را میطلبید که بتواند پروسۀ استخدام تمامیِ کارمندان دولت را به عهده داشته باشد و افراد مجرب و شایسته را بدون در نظرداشتِ تبعیض در اداراتِ افغانستان جذب نماید. بدین منظور با تشکیل کمسیون مستقلِ اصلاحات اداری و خدمات ملکی، دولت افغانستان گامی بزرگ را جهت اصلاح ادارۀ عامۀ افغانستان برداشت. با گذشتِ یک دهه و با نهادینه شدنِ قانون خدمات ملکی، اما این نهادِ مهم نتوانست توقع مردم افغانستان را جهتِ اصلاحِ اداره عامۀ افغانستان برآورده سازد. مشخصاً ریاست بورد تعیینات، در جذبِ افراد مجرب و شایسته دچار کاستیهای فراوان است که چالشهای مهمی را بر سرِ راهِ جذب افراد شایسته ایجاد نموده است.
سیستم استخدام و یا روند استخدامِ کارکنانِ دولتی در کابل و ولایات، طبق طرزالعملیست که توسط شورای وزیران تصویب و توسط رییسجمهور توشیح گردیده است. در این روند ـ در کابل ـ کمیتهیی تشکیل و نظارت از آن، توسط کارشناسانِ بورد تعیینات صورت میگیرد. کمیته در چارچوبِ قوانین خدمات ملکی و با رعایت طرزالعمل بورد تعیینات، در دو مرحله (آزمون تحریری و تقریری) پرسشهایی را مطرح میکند و کاندیدایی که نمرۀ معیاری را کسب نماید، کاندیدایِ موفق شناخته میشود. اما از دیدگاه ما، این روند استخدام روندی کُند و پوسیده است که باعث ایجاد نارضایتی در میان کارمندان و در کُل مردمانِ افغانستان گردیده است. در این نوشته به شکلِ موجز، به اشکالها و خلاهای روند استخدامِ کارمندانِ دولت پرداخته خواهد شد.
پرسش قابلِ طرح این است که چرا روند جاری، پاسخگوی جذبِ افراد شایسته نیست؟ گذشته از این، چرا این روند مهم دچار پوسیدهگی گردیده است. بگذارید به ترتیبِ زیر، پرسشهای فوق را واکاویی نماییم.
۱ـ ساختار اجتماعی مبتنی بر هویت: ساختارهای جامعۀ افغانستان، به شکل ژرف و عمیقی بر روی بروکراسیِ افغانستان تأثیر گذاشته و باعث شکلگیری بروکراسیِ مبتنی بر هویت گردیده است. مشخصاً در کمیتۀ استخدام، تلاش کمیته بیشتر در راستای جذبِ افرادیست که به نوعی با هویت قومی و یا فرهنگی و یا در کُل با هویت خانوادهگیِ اعضای کمیته نزدیکی بیشتر داشته باشد. تلاش برای اصلاح این بخش، نیازمند همکاری تمامِ اعضای کمیتۀ استخدام است. اما تجربۀ چندینساله نشان داده که افراد نمیتوانند بهراحتی خارج از کانتکس هویتهای خویش قرار گیرند. بنابراین ما در ادارات افغانستان شاهد جذب افرادی استیم که «قدرت نخست» اداره بالای آن تأکید مینماید. تصور نمایید اگر فرد نخستِ یک اداره از هویت Y باشد، معمولاً اکثر کارمندانِ آن اداره و یا ریاست از هویت Y جذب میشوند و کمتر به دیگر هویتها بها داده میشود. فقط کافیست به ساختار هویتیِ وزارتها و ریاستهای مربوطه نگاهی گذرا انداخت.
۲- بروکراسی مبتنی بر آپارتاید: بروکراسی مبتنی بر آپارتاید، باعث شکلگیری استخدام مبتنی بر آپارتاید گردیده است. بارها افراد شایستهیی بودهاند که بعد از کسب موفقیت در بست دولتی، بنابر آپارتایدِ موجود در اداره، استخدام آنان در نهادهای دولتی منظور نگردیده است. این آپارتاید در روند استخدام اداراتِ دولتی نهادینه شده است. چه بسا ما شاهد تکقومی گردیدنِ بعضی ادارات بودهایم و برای دیگر هویتهای قومی و مذهبی جایی نیست و در صورت جذب، استخدامِ آنها طی مراحل نمیگردد.
۳- دستوپاگیری روند استخدام یا کُندی این روند: روند فعلی بسیار کُند و آهسته پیش میرود. به دلیل قوانینِ دستوپاگیر که در طرزالعمل بورد تعیینات است، بستها حتا تا چندینماه طی مراحل نمیگردند. کندی کار سبب یأس و سرخوردهگیِ بسیاری از نامزدان و حتا اعضای کمیتۀ استخدام گردیده است. ماهها یک بست در پستوهای یک اتاق نگهداری میگردد و ادارات به بهترینوجه از این فرصت سوءاستفاده نموده و باعث گسترش آپارتاید بروکراسی میگردند. این روند کُند، باعث جنگِ فرسایشی گشته و ایجاب مینماید که تغییرات گسترده در آن آورده شود.
۴- فساد اداری و رشوهستانی: روند موجود این اجازه را به افراد سودجو میدهد که از کاندیداها اخاذی کنند. بارهای شکایتهایی به گوش رسیده مبنی بر اینکه بستهای وزارتخانه فروخته میشوند و یا در تبانی با افراد سودجو، افرادی دیگر جایگزینِ افراد شایسته میگردند. روند موجود، زمینۀ رشوهستانی را فراهم نموده و باعث گسترش فساد در ادارات افغانستان شده است. روند فعلیِ استخدام که مبتنی بر رقابتِ آزاد است؛ چتریست برای پنهان نمودن فساد گستردۀ اداری در افغانستان.
۵- عدم رضایت مردم: با ایجاد کمیسیون اصلاحات اداری، جرقۀ امید برای اصلاح ادارۀ افغانستان در میان قشر کارمند ایجاد گردید. اما با گذشتِ زمان این امید رو به زوال گذاشت. مردم دیگر اعتماد و باوری به آوردنِ اصلاحات و گزینش افراد شایسته بر اساسِ رقابت آزاد در ادارات افغانستان ندارند. چه بسا کاندیداهایی که بعد از طی مرحلۀ نخست آزمون تحریری، به دلیل نمایشی خواندنِ این آزمون علیرغم موفقیت در آزمون نخست، به آزمون تقریری حاضر نمیگردند. همین عدم اعتماد کارمندان به روند فعلی استخدام، باعث سرخوردهگی و یأس جوانان و موجب شکلگیری فضای بیاعتمادی نسب به نهاد اصلاحات اداری و منابع بشری وزارتها گردیده است.
با برشمردنِ مشکلاتِ فوق از میان مشکلاتِ فراوانِ دیگر، ما بدین نظریم که روند استخدام فعلی، روندی پوسیده، فرسوده و عاری از مشروعیت است. روند فعلی کارکرد خویش را باخته است و پاسخگوی کارمندان و افرادِ مجرب نیست. راهکار موجود باید تغییر یابد و گزینههای بدیل در راستای تغییر در سیستم استخدامِ کارمندان دولتی معرفی گردد. از دیدگاه ما، تغییر کمی که در بورد تعیینات بعد از روی کار آمدنِ جناب نادری به حیث رییس نهاد اصلاحات اداری رخ داده، باعث تغییرِ کیفی نگردیده و بهتر خواهد بود که با گزینههای دیگر در راستایی تغییرِ کمی و کیفی فکر نمود.
Comments are closed.