احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:سيد حسين اشراق/ سه شنبه 26 ثور 1396 - ۲۵ ثور ۱۳۹۶
بخش شانزدهم/
از نظر کوهن اینگونه نیست که کپلر و براهه یک چیز را مشاهده میکردند و بعداً آن را به دو شکل مختلف تعبیر مینمودند، بلکه آنها اساساً دو تصویر مختلف از غروب ِآفتاب را بر بنای پارادایمهای متفاوتی که در آن کار میکردند، به مشاهده میپرداختند. او بر آن است که اگر گفته شود: “مدافعان پارادایمهای رقیب در جهانهای مختلفی زندهگی میکنند، سخن دلالتآمیزی گفته شده است” (چالمرز،۱۳۸۱: ۱۱۶) مانند مثالهای بالا که یکی (براهه) با پارادایم بطلیموسی و دیگری (کپلر) با پارادایم کپرنیکی به ابراز نظرهایشان میپرداختند. کوهن استدلال میکند که “پارادایمها از این نظر که با هم قیاسناپذیر هستند، نمیتوان آنها را به یکدیگر ترجمه کرد، همانگونه که اشعار در یک زبان قابل ترجمه به زبان دیگر نیستند”. (روزنبرگ، ۱۳۸۴: ۲۶۸ )
کوهن با تأیید نظر کواین بر این باور است که: نمیتوان تعریفِ حقیقت یک نظریه را بر پایه “تطابق” ساده آن با واقعیتِ خارجی بنا نهاد و همچنان از آن دفاع کرد. ضروری به نظر میرسد “ساحتِ دیگر را هم که به همان اندازه اهمیت دارد، یعنی ساحتِ زبانی را که نظریه مورد بحث در آن عرضه شده است و تغییرات آن موضوع حقیقی تاریخ علوم را تشکیل میدهند نیز به حساب آورد”(کامپانی،۱۳۸۲: ۴۸۲). به همین جهت حقیقت نیز با زبان در بستر تاریخ رابطه دارد.
پاول فایرابند نیز موضع کوهن در موردِ قیاس ناپذیری نظریهها را در “نقد استبداد مفهومی” مورد تأیید قرار میدهد و مطرح مینماید:
امکان دارد در پارهیی از موارد، اصول اساسی دو نظریه رقیب چنان بهطور بنیادی متفاوت باشند که صورتبندی مفاهیم پایهیی یک نظریه بر حسب دیگری امکانپذیر نباشد و در نتیجه، دو رقیب در هیچ گزاره مشاهدتی اشتراک نداشته باشند. در چنین مواردی، مقایسه منطقی نظریههای رقیب، به منظور مقایسه دو نظریه، ممکن نخواهد بود. در این صورت، این دو نظریه غیر قابل قیاس خواهند بود. (چالمرز، همان: ۱۶۲)
بحثِ قیاسناپذیری نظریهها را میتوان در آرای بنجامین ورف نیز یافت. او نشان داده است که فرهنگهای گوناگون بر اساسِ نظامهای مفهومی متفاوتی استوار اند که خود از نظامهای متمایز زبانی برمیخیزند و اینها “با همدیگر قیاسناپذیر هستند”. ایشان اضافه میکند: ما در فرهنگِ خود برای چیزها منشِ علت و معلولی قایل هستیم و همه چیز را در قالب زمان و مکان جای میدهیم، پس یک نظام مفهومی، شناختی و زبانیِ خاص را ایجاد میکنیم. مفاهیم و نکتههایی که در نظام مورد قبول ما جای میگیرند، با مفاهیم و نکتههایی که در نظامِ دیگر شکل گرفتهاند قابل قیاس نیستند.
ورف نتیجه میگیرد که الفاظ در زبانهای متفاوت از نظر مفهومی و معناشناسانه با هم قیاسناپذیر اند.
از این بحث چنین مستفاد میشود که: پلورالیسم از همان آغازِ گفتوگوهای بنیادین با داعیه تنوع نگاه به سوی حقیقت و فهم فیالجمله آن، در برابرِ مونیسم که مدعی فهم بالجمله و انحصاری حقیقت بود، قرار داشت.
نگرش مونیستی علاوه برآنکه انحصارگرایانه است، بر پایههای جزمیت، قطعیت و جهانشمولی نیز اتکا میکند؛ مدلهای مثالیگرایانه افلاطونی و منطق ارسطویی که از شاخصهای عمده فکر فلسفیِ دوران باستان به شمار رفتهاند تا هزار سال بعد هم بر فضای اسکولاستیکی قرون وسطا استیلای همهجانبه یافته بود.
در آستانه عصر روشنگری، آرای آزاداندیشانی مانند راجر بیکن، ویلیام اوکام و فرانسیس بیکن قابل تأمل اند که با شیوههای نقادانه در برابرِ فضای مونیستی حاکم، پرسش و چالش ایجاد کردند و بذر گرایشهای پلورالیستی را افشاندند.
“من میاندیشم پس هستم”ِ دکارت گامِ دیگری بود که در جهت ارایه جستارهای پلورالیستی برداشته شد و پس از طرح مونادولوژی لایب نیتز، بسترهای گرایشهای پلورالیستی به گونه جدیتر آماده گردید.
هویگنس هالندی نیز با طرح گذار از ایقان منطقی و جایگاه بخشیدن به نظریه احتمالات در اندیشه فلسفی، نقش واجد اهمیت را برای گسترش بینش پلورالیستی ایفا نموده است.
فلسفه نقدی کانت با تمایزگذاری “پدیده” از “پدیدار” افقِ تازهیی برای گسترش پلورالیسم گشود. با وجود اینکه هگلگرایی (فاشیستی و مارکسیستی) موانع جدی بر سرِ راه تمایلات کثرتگرایانه بهوجود آورده بود، اما دیگرباره پلورالیسم در قرن بیستم با اتومیسم منطقی برتراند راسل، پراگماتیسم ویلیام جیمز و تیوری بازیهای زبانی ویتگنشتاین(متأخر) فضای جدیدی را شکل داد و پرسشهای جدی را در برابر شالودهگرایی مونیستی بهوجود آورد. پس از آن، گرایشهای پلورالیستی ِحوزه فلسفه و علم را بهصورت مشترک تحت تأثیر قرار داد و تیوریهای فیزیک کوانتوم، دستاوردهای فوقالعادۀ ژنیتیک، ارتباطات، کشفیات نجوم و سفرهای فضایی، همه در جهت تقویت آن نقش بازی کردند.
آفرینشهای فیزیکدانِ مشهور دیوید بوهم، کیهانشناس معروف استیفن هاوکینگ، فیلسوفان برجسته علم نلسون گودمن، والتر واتسون و غیره را میتوان گامهای مهم در مسیر توجیه پلورالیسم بهحساب آورد.
گرایشهای پلورالیستی پس از آن، علاوه بر حوزههای علمی، فلسفی، قلمرو علوم اجتماعی را نیز در نوردیده و به مثابه مباحثِ جدی درآمدهاند. طرفداری آنایتمن، استیون سیدمن و غیره را در همین قالب میتوان به حساب آورد، اما کارهای مهمِ جان راولز در باب نظریه عدالت، ارمن کواین در زمینه نقد دگماهای تجربهگرایی، هانس گیورگ گادامر در حوزه هرمنوتیکِ سنت و زبان، توماس کوهن با ارایۀ قیاسناپذیری پارادایمها در رابطۀ پلورالیسم واجد اهمیت فراوان اند.
جان راولز برای توجیه پلورالیسم با طرح “پسِ پرده بیخبری”اش هرگونه برتری و تعصب را نفی میکند. ارمن کواین با “عدم قطعیت ترجمه”اش تأویلی بودنِ نظریهها را اساسی میپندارد. گادامر با هرمنوتیکِ سنت و زبانش بر تاریخمندیِ فهم تأکید میکند و سخن گفتن از قطعیت و حتمیت را مبالغهآمیز میپندارد. توماس کوهن با نظریه قیاسناپذیری از جهانهای مختلفِ پارادایمها سخن به میان میآورد و به توجیه پلورالیسم و “رنگینکمان فرهنگها” (دالمایر، ۱۳۸۴: ۲۹۳) میپردازد؛ فرایندِ مهمی که از مفاهیم کلیـدی و عناصر اساسیِ فلسفه میانفرهنگی نیز به شمار میرود.
فصــل پنجم
هرمنــوتیک فرهنــگها
«بگذار در مِه نَفَس کشیم، زیرا ما را از یکدیگر پنهان نگاه میدارد.»
پُل سِلان
فلسفه میانفرهنگی مکالمه و مفاهمه فرهنگها و فلسفهها را اساسی میپندارد و برابری آنها برای دوام همزیستی احترامآمیز را منطقی میشمارد، به همین جهت:
دیدگاه میانفرهنگی به این باور است که هیچگونه حقِ مطلقی برای یکی از فرهنگها وجود ندارد، مگر اینکه بر مبنای پیشداوری نابخردانه برای یک مکان، زمان، زبان، دین یا فلسفه خاص امتیاز قایل شویم. همچنان توضیحاتِ واژهها و محتوای فلسفه میانفرهنگی نشان دادهاند که خود تاریخ فلسفه گنجینهیی از تفاسیر گوناگون است. بنابراین تاریخ فلسفه نوعی هرمنوتیک خواهد بود. (مال، همان: ۵۷ )
فلسفه میان فرهنگی، بحثِ تجدید نظرِ نقادانه فلسفه مدعی کلیانگاری و فراگیری را از ضرورتهای جدی برای تحدی نظریهها، مفاهیم و روشهای فلسفی به شمار میآورد؛ تحدییی که همزمان گذار از مرزهای رشتهیی و ورود به حوزههای دیگر و خصوصاً “همکاری میان رشتهیی” را نیز اقتضا میکند.
. Claudius Ptolemy ( قرن دوم میلادی )
. Copernicus (1473- 1443)
. Benjamin Lee Whorf (1897-1941)
. Paul Celan (1920 – ۱۹۷۰ )
Comments are closed.