گزارشگر:چهار شنبه 27 ثور 1396 - ۲۶ ثور ۱۳۹۶
از زمانی که دولت ـ ملتها بر پایۀ سرزمین، تمامیتِ ارضی و حاکمیتِ ملی شکل گرفتند، حراست از زمین و به تبع آن، آسمان به عنوان مشخصۀ بارزِ دولتها و نشانۀ استقلالِ حکومتها شناخته شد. اکنون فارغ از مسالۀ جهانیشدن و فرسایشِ مرزها بر اساس پویاییهای روابط بینالملل، اینکه
زمین و آسمانِ افغانستان جولانگاهِ افراد و اشیایِ خارجی، موذی و ناشناخته شده است، نشانگرِ وضعیتِ بسیار نامتعارفِ ما در دنیایِ امروز است.
در روزها و ماههای اخیر، اخبار و گزارشهای پراکندهیی مبنی بر پروازِ بالگردها و هواپیماهایِ ناشناس در آسمانِ شمالِ کشور و رساندن تجهیزاتِ نظامی به طالبان و داعشیان شنیده شده است. بر اساس تازهترین خبرها، در ولایت جوزجان و سرپل چنین رویدادی رصد شده و شاهدانِ عینی و حتا مقاماتِ محلی گواهی دادهاند که این هواپیماهایِ ناشناس به نیروهای مخالفِ دولت اسلحه و مهمات رساندهاند.
این درحالیست که در سالهای زمامداریِ آقای کرزی نیز از انتقال طالبان توسط بالگردهای خارجی به شمالِ کشور سخنها گفته شده بود و خودِ آقای کرزی نیز چنین رویدادی را تأیید و تصدیق میکرد.
وقتی این خبرهایِ آسمانی را در کنارِ جنگِ فزاینده در اراضیِ شمالِ کشور و شهادتِ مظلومانۀ سربازان ارتشِ ملی بگذاریم، به این نکته رهنمون میشویم که دستها و ارادههایِ بیرونی جنگِ افغانستان را مهندسی و مدیریت میکنند و در این میان، ما کُنشپذیرترین بازیگر و یا بهتر بگوییم، بیعرضهترین دولت در نظامِ بینالملل، هستیم.
متأسفانه ما صاحبِ دولت و حکومتی در افغانستان میباشیم که نه در زمینهایش اعمالِ کنترل و حاکمیت دارد و نه در آسمانش چشمِ عقابینی تا از حریمِ خود حراست و حفاظت کند. این درحالیست که افغانستان به عنوان یک واحدِ سیاسی در جهان و یک دولتِ به رسمیتشناخته شده در سازمان ملل، با بسیاری از کشورهای قدرتمندِ جهان از جمله فراابرقدرتِ امریکا پیمان استراتژیک و امنیتی امضا کرده و اعضای ناتو و دولتِ ایالات متحده موظف به حراست از تمامیت ارضی و هواییِ افغانستان در برابر تجاوز خارجی شدهاند. این حالت چنان متناقضنماست که یا باید افغانستان را کشوری فاقدِ دولت و حاکمیت معرفی کرد و یا اینکه اعتراف نمود که دولتِ ما در قالبِ هیچ تعریفِ متعارفی از دولت نمیگنجد.
جدا از این مسایل، همواره گفته میشود که افغانستان دارای چندصدهزار نیروی امنیتی شامل ارتش، پولیس و منسوبینِ ریاست امنیت ملی است و همیشه این ادعا وجود دارد که این ارگانها از وجب وجبِ زمین و آسمانِ افغانستان حراست میکنند. اما وقتی توپخانۀ پاکستان بر ولایتهای شرقیِ ما بلاوقفه آتش میریزد و آسمانِ ما پذیرایِ پرندههای کمکرسان به مخالفینِ دولت میشود، این ادعاها بهتلخی شکست برمیدارند.
چندی پیش، معاون ستاد ارتشِ ملی برای بررسی نشست هلیکوپترهای ناشناس در ولایت سرپل، در رأس یک هیأت وارد این ولایت شد و تعهد سپرد که در ختم سفرش، نتیجۀ بررسیهایش در اینباره را اعلام میکند. اما این سفر به پایان رسید و نتیجهاش به مردم نرسید!
به گونۀ خلاصه میتوان گفت که این اخبار همه حیثیتِ دولتِ افغانستان را به باد داده و میدهد. اما ریشههای این بیحیثیتی را باید در بیکفایتی و فسادِ سیاسی جستوجو کرد. دولتِ موجود برای اعادۀ حیثیت از خود نخست از همه باید معنایِ میهندوستی، دولتداری و حاکمیتِ ملی را بیاموزد؛ دوم باید به جنگ با فساد و بیکفایتی برود؛ و در قدمِ سوم باید با سلاحِ سیاست و دیپلماسی، حقوقِ حقۀ خود را از جوانبِ قراردادهای راهبردی و امنیتیِ خود بطلبد و پایِ بازیگرانِ بیرونی را از زمین و آسمانِ افغانستان قطع کند. چنین رویکردی، دولتِ افغانستان را از نهادی پوشالی و بازیچۀ کنشگرانِ جهانی، به واحدِ سیاسیِ فعال و خنثاگر در معادلاتِ سیاسیِ جهان تبدیل خواهد کرد.
Comments are closed.