احمد مسعود: طالبان به هیچ تعهد خود به غیرقرارداد خود با آمریکا عمل نکردهاند.
گزارشگر:عبدالکبیر صالحی/ شنبه 30 ثور 1396 - ۲۹ ثور ۱۳۹۶
چند روز پیش نوشتم که دانشگاه نقطۀ آغاز عقلانیت و آزادی است که با تقدسزدایی و تابوشکنی معنا مییابد. یکی از دوستان فیسبوکی به این یادداشت من واکنش نشان داده و سخنم را از مصادیق محاربه با الله و رسول قلمداد کرده است. من ضمن اینکه به عنوان یک مسلمانِ معتقد، از محاربه با الله و رسول اظهار برائت میکنم، چند نکتۀ ذیل را برای وضاحت بیشترِ مطلب قابل یادآوری میدانم:
۱) کنشگران دانشگاهی (استاد/دانشجو) باید در عالمِ اندیشه بین دو مقامِ نظر و عمل تفکیک قائل شوند. ما به عنوان کنشگر دانشگاهی میتوانیم در مقامِ عمل انسانهای معتقد و پایبند و ملتزم به یک آیین باشیم. اما در مقامِ نظر نمیتوانیم به بهانۀ تقدس، از نقد باورها و معتقدات خود اجتناب کنیم؛ زیرا که در مقامِ نظر، مقدسترینِ مقدسها و تابوترینِ تابوها قابل بررسی و بازشناسی ناقدانه اند. تفکیک این دو مقام را میتوان در داستان حضرت ابراهیم (ع) به خوبی نشان داد. آن حضرت در مقامِ عمل انسان معتقدی بود که باورداشت خدا میتواند مردهگان را دوباره زنده کند. اما در مقامِ نظر، هنوز به این باور خود به صورت عینی، تجربی و محسوس اطمینان حاصل نکرده بود و شک و تردیدهایی در دل او خلجان میکرد. به همین خاطر، از خدا خواست که شماری از مردهگان را در برابر دیدهگان او زنده کند تا او قدرت خدا را عیان و نمایان ببیند: وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِـی الْمَوْتَى قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِن قَالَ بَلَى وَلَـکِن لِّیَطْمَئِنَّ قَلْبِی.
۲) این داستان نمادین، بیانگر این نکتۀ دقیقه است که انسانها در هر جایگاهی باید نسبت به باورها و پیشانگارههای خود به دیدۀ شک و تردید بنگرند و برای کشف حقیقت، پیوسته در تلاش و کنکاش باشند. ما بسیاری از باورهای خود را به ارث میبریم و از رهگذر انتخاب آزاد، شناخت دقیق و بررسیِ عمیق به دست نمیآوریم. ما شیعهایم، چون نیاکان ما شیعه بودهاند، سنیایم، چون در خانوادهیی سنیمذهب چشم به دنیا گشودهایم، مسلمانیم، چون در کشوری مسلماننشین زاده شدهایم. محضِ اینکه نیاکان ما به یک آیین پایبند و ملتزم بودهاند، حقانیت آن آیین را ثابت نمیسازد. ما باید خود در جهت راستیآزمایی باورها و پیشانگارههای خود تلاش و کوشش به خرج دهیم.
۳) یکی از محدودجاهایی که فرصت راستیآزمایی باورهایمان را میسور و میسر میسازد، دانشگاه است. دانشگاه کانون تولید معرفت علمی است، نه سنگر دفاع از داعیههای راستکیشباورانه و پیشانگارههای ایدئولوژیک. معرفت علمی جز از رهگذر شک، نقد و آزاداندیشی، تولید نمیشود. ما برای اینکه به حقیقتِ یک پدیده پی ببریم، باید در نخستین گام نسبت به آنچه از قبل دربارۀ پدیدۀ مذکور میدانستیم، شک کنیم، سپس دانستههای خود را در ترازوی نقد و سنجش بگذاریم و آزادانه و فارغ از هر محدودیت اعتقادی و ایدئولوژیک، دربارۀ آن بیندیشیم و غور و بررسی کنیم که آیا دانستهها و باورهای پیشین ما راست و درست بوده است یا بهرهیی از حقیقت نداشته است؟
۴) با توجه به نکات فوق، من هنوز هم معتقدم که دانشگاه با تقدسزدایی و تابوشکنی “در مقام نظر” معنا مییابد و دانشگاهی که اندیشههای متکثر و باورهای متنوع را بر نمیتابد و بابِ تفکر ناقدانه را مسدود میکند، دیگر به هیچوجه مظهر عقلانیت و آزاداندیشی نیست، بلکه سنگر جزمیت و راستکیشی است.
Comments are closed.