گزارشگر:یک شنبه 31 ثور 1396 - ۳۰ ثور ۱۳۹۶
جنرال دوستم چهرۀ جنجالی سیاستِ افغانستان، دوباره راهی ترکیه شد درحالیکه هنوز پروندۀ او در نهادهای عدلی و قضاییِ کشور همچنان باز است. بر اساسِ اطلاعاتی که برخی از نزدیکانِ جنرال دوستم در اختیار رسانهها قرار دادهاند، به دنبال خرابی وضعیت صحی، آقای دوستم مجبور شده که به ترکیه برود. هنوز واقعاً مشخص نیست که این ادعا درست هست یا خیر، ولی صحتِ آقای دوستم از چند سال به اینسو چندان خوب نبوده و او هرازگاهی به این دلیل کشور را ترک کرده است.
آیا به این صورت، آقای دوستم از حبسِ خانهگی بیرون شد؟ چیزی که از سوی نزدیکان و شخصِ آقای دوستم هرگز مورد تأیید واقع نشده ولی بانوی نخستِ کشور در یک گفتوگو با یکی از رسانههای خارجی اعلام کرد که آقای دوستم پس از ادعای احمد ایشجی در حبسِ خانهگی بهسر میبرد.
احمد ایشجی چند ماه پیش، در سفری که جنرال دوستم به مناطق شمالی کشور برای رویارویی با طالبان داشت، ادعا کرد که از سوی افراد آقای دوستم از میدان بُزکشی ربوده شده و مورد تجاوز جنسی قرار گرفته است. این مسأله سروصداهای زیادی را در افغانستان و بیرون از آن موجب شد و به دنبال آن آقای دوستم شمال کشور را ترک کرد و بدون آنکه دوباره به محلِ کارش در صدارت حاضر شود، به کابل آمد.
پروندۀ آقای دوستم بدون آنکه به نتیجه برسد و ادعاها علیه او از سوی نهادهای عدلی و قضایی تأیید و یا رد شود، به عنوان ابزارِ فشار علیه او باز باقی گذاشته شد و هنوز هم که او به دلیل آنچه که مشکل صحی خوانده میشود، به خارج از کشور رفته، این پرونده بدون سرنوشت همچنان باز است. پیرامونِ اینکه آقای دوستم آنگونه که نزدیکانِ او میگویند بهزودی به کشور برخواهد گشت و یا آنگونه که برخی تحلیلگران میپندارند، دیگر به سیاستبازیهای او نقطۀ پایان گذاشته شده، واقعاً هنوز چیزی نمیتوان گفت. بر اساسِ برخی تحلیلها میتوان چنین پنداشت که سفر آقای دوستم هرچند که به بهانۀ تداوی میتواند صورت گرفته باشد، ولی چندان به بیماریِ او ربط نداشته است. برخی منابع گفتهاند که ارگ ریاستجمهوری از دیرزمانی در پی حذفِ آقای دوستم از معاونتِ اول بوده و احتمالاً سفرِ او به ترکیه با پادرمیانی این کشور برای ختم به خیرِ این پرونده بوده است. به این معنا که آقای دوستم سرانجام از سوی نزیکان و متحدانِ درجهیکِ خود و از جمله پسر ارشدش و کشور ترکیه متقاعد شده که بودنِ بیشترِ او در افغانستان و تأکید بر سمت معاونت اول، دیگر به صلاحِ او و اطرافیان و قومش نبوده و خوب است که او صحنه را برای چهرههای جوانتر و انعطافپذیرترِ قوم ازبیک خالی کند. آیا واقعاً زمان حضور جنرال بهاصطلاح پادشاهساز در صحنۀ سیاستِ افغانستان به پایان رسیده و یا آنطور که خودش بارها گفته، کسی نمیتواند واقعیتِ او را نادیده بگیرد؟
پاسخ این سوال هرچند که به زمان نیاز دارد، ولی گمانِ غالب این است که واقعاً زمانِ سیاست برای جنرال به پایانِ خود رسیده. شاید این لحظه بهصورتِ عملی در چنین زمانی اتفاق نمیافتاد، ولی برخی حرکتهای سیاسیِ آقای دوستم و بهویژه قرار گرفتنِ او در کنار اشرفغنی در انتخابات سال ۱۳۹۳ پایان سیاستبازیهایِ او را تسریع کرد.
حالا شاید ارگ ریاستجمهوری در عدم حضور جنرال دوستم، نفس راحت بکشد که حداقل یکی از مهمترین دغدغههای خود را از سرِ راه بدون آنکه تبعات و پیامدهای آنچنانی به بار آورد، برداشته است. البته موفقیتهای ارگ در عرصۀ زدودن “مخلهای سیاسی” تنها به جنرال دوستم خلاصه نمیشود و در کنار او، ارگ از خیر و شرِ تعداد زیادی حالا چه زیاد تأثیرگذار و چه کم، خود را نجات داده است.
بسیاری از متحدانِ آقای غنی این روزها نگران اند که نوبتِ بعدی از کی خواهد بود. این متحدان احساس میکنند که “پاکسازی”های ارگ تنها به همین چند سیاستمدار باقی نخواهد ماند و روزی دامنِ بسیاری از آنها را خواهد گرفت. اما بحثِ آقای دوستم و یا افرادی مثلِ او در سیاست افغانستان و اتفاقی که برای آنها افتاده، بحثِ یک نفرِ مشخص نیست. این بحث ابعاد فراوان دارد که با افراد آغاز میشود ولی حوزههای زیادی را فرا میگیرد.
افغانستان در این عرصه تجربههای دردناکِ تاریخی دارد که حالا نوعِ دیگری از آن را میتوان شاهد بود. کنار گذاشتنِ آقای دوستم با همۀ اشتباههای تاریخی و مکرری که در سیاست از خود بهجا گذاشته، تنها محدود به شخصِ او و اطرافیانش نمیشود. کنار گذاشتنِ افرادی مثل دوستم از هر قوم و تباری که باشند، بهصورتِ سمبولیک به معنای کنار گذاشتنِ آن قوم و تبار به شمار میرود. ارگ شاید در زمان کرزی رییسجمهوری پیشین نیز بیتمایل نبود که چنین سیاستی را اعمال کند ولی آقای غنی نشان داد که در اعمالِ اینگونه سیاستها کاراتر و حرفهییتر از سلفِ خود است.
Comments are closed.